فصل جدید لیگ قهرمانان اروپا در حالی آغاز میشود که شاید کمتر کسی تابستانی به این شلوغی را به خاطر داشته باشد؛ تابستانی که در آن جدا از شایعات همیشگی و انتقالات بعضا پر سر و صدا، هفت باشگاه بزرگ اروپایی تغییراتی بنیادین داشتند و مربیانی بزرگ در این مدت جابهجا شدند. اما هیچ یک از این حجم زیاد اخبار و شایعات و نقل و انتقالات هم نمیتواند یک صدم اعجاز انرژی و هیجان یک فصل گرم اروپایی را پر کند. برای ما عاشقان فوتبال، تابستان یک فصل سرد و بیروح با روزهایی طولانی و خسته کننده است و باقی سال گرم و زنده. روزهایی که با جنگ و نبردهای دیدنیاش خون را به رگهای ما باز میگرداند. خون برای ادامه نبرد، ادامه کری خوانی و لذت بردن از لحظه به لحظه این جنگ شیرین و هر ساله.
ساعاتی پیش قرعه کشی دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا انجام شد و تیمها رقبای خود را شناختند. از امروز اروپا به تکاپوی آنالیز حریفان و تجزیه و تحلیل نقاط و ضعف و قوت دشمنان خود خواهد افتاد، برای تصرف دژهای حریفان و امن نگاه داشتن قلعههای خود. با هم نگاهی داریم بر نامهای بزرگی که امشب رقبای خود را شناختند و خود را آماده برگزاری این فستیوال بزرگ میکنند.
بارسلونا با دو تیم از سه تیمی که فصل پیش آنها را در اروپا شکست داد همگروه شده است! بسیاری بر این باور هستند که همیشه آسانترین گروهها نصیب بارسلونا میشود. البته باور درستی هم دارند، چون این گروهها و رقبا در مقایسه با قدرت بارسلونا آسان هستند، در واقع گروهی که بارسلونا در آن حضور داشته باشد برای سایر تیمها گروه مرگ است!
بارسلونای این فصل داوید ویا را از دست داده و نیمار را به خدمت گرفته، اما بزرگترین فعل و انفعال آنها روی نیمکت بوده است. جایی که تیتو ویلانووا جای خود را به ژراردو مارتینو داده است. بسیاری از کارشناسان و طرفداران این تیم پس از تجربه ناکامی فصل گذشته انتظار نامی بزرگتر را داشتند. ولی مدیریت بارسلونا ثابت کرد که به اصول و ریشه باشگاه پایبند است، حتی به قیمت شنیدن صدای سوت اعتراض، حتی به قیمت ریزش چند هوادار. هواداران و دوستداران قلبی بارسلونا از تیم خود حمایت میکنند، حتی اگر نامی که روی نیمکت نیوکمپ مینشیند در ظاهر بزرگ نباشد.
کارلو آنچلوتی. اگر کسی از فوتبال سررشتهای نداشته باشد، با شنیدن نام او بیدرنگ به یاد برندهای میلیون دلاری لباسها و کت و شلوارهای ایتالیایی میافتد که فقط میتوان بر تن ستارگان هالیوود یا در سالنهای مد پاریس آنها را پیدا کرد. اما برای فوتبال دوستان نام او یاد آور میلانی پر مهره و ترسناک است و حالا این مربی بزرگ ایتالیایی در پایتخت اسپانیا چالشی دشوار را انتخاب کرده است. جانشینی ژوزه مورینیو در رئال مادریدی که سالهاست در عطش کسب دهمین عنوان قهرمانی اروپا میسوزد، به حد کافی رعب انگیز است. اما کارلتو خود را ثابت کرده است و همه میدانند که او استاد نتیجه گیری در لیگ قهرمانان است و به خوبی میداند با خیل عظیم ستارگان قوی سپید چگونه باید رفتار کند. او میتواند با شناختی که از کاکا، ستاره مهجور مادریدیها دارد، رستاخیزی به یاد ماندنی برای او و هواداران رئال در آستانه جام جهانی برزیل به پا کند.
رئال مادرید در گروه آسانی قرار نگرفته است؛ یوونتوس رقیبی آشنا برای آنهاست و سال قبل برابر گالاتاسارای هم رقابتی دیدنی رقم زدند. اما رئال مادرید یک مدعی کلاسیک و دائمی برای فتح لیگ قهرمانان است و می خواهند امسال یک گام فراتر از دستاورد سه ساله مورینیو در این تیم داشته باشد و خود را به لیسبون برساند.
هیچ کس، نه هواداران و نه دشمنان، نه کارشناسان و نه حتی کسانی که به فوتبال اهمیتی نمیدهند حتی فکرش را هم نمیکرد که این فصل از لیگ قهرمانان اروپا بدون حضور سر الکس فرگوسن آغاز شود. اما پیرمرد اسکاتلندی تصمیمش را گرفته بود و مویس حالا هدایت شیاطین سرخ را بر عهده دارد. تیم اول شهر منچستر در پنجره نقل و انتقالات و بازیهای پیش فصل به نظر ناکام میآید، ولی از این یونایتد باید ترسید. نمیتوان این ایده را حتی متصور شد که فرگی بزرگ بدون آینده نگری و بدون در نظر گرفتن محبوبی که 26 سال با آن زندگی کرده است (باشگاه منچستریونایتد)، خودخواهانه ساز جدایی سر داده باشد. وقتی به یونایتد ساکت و آرام و به خیال خام برخی رو به زوال و به نظر من در حال گذار و پوست اندازی این روز ها فکر میکنم، میترسم. از هیولایی که پشت این سکوت در حال شکل گیری است، از هیولایی که از پس لبخند معنادار و تمسخرآمیز پدر خوانده شیاطین سرخ که از گوشهای تاریک در تئاتر رویاها روانه شلوغی بازار غولهای اروپایی و همسایه پر سر و صدایشان میکند میترسم. هیولایی که به زودی رویاهای همه را خواهد بلعید.
یونایتد پیش تر بارها و بارها ثابت کرده است که یا نامی بزرگ را به تئاتر رویاها میآورد، یا نامی را برای تمام دنیا بزرگ میکند. از یک چیز مطمئنم؛ سر الکس حتی اگر روی نیمکت اولدترافورد هم نباشد، اجازه نخواهد داد آب خوشی از گلوی کسی پایین برود.
شیاطین سرخ در گروهی قرار گرفتهاند که در نگاه اول بسیار ساده به نظر میرسد، اما صعود از این گروه به همین سادگی نخواهد بود.
نیمه آبی منچستر تابستان شلوغی داشت؛ مانوئل پیگرینی بخت بلندی دارد که قرار نیست با الکس فرگوسن رودررو شود و مستقیما سیبل زبان تند و نیش و کنایههای او باشد. «همشهریها» در دو فصل گذشته در رقابت پرپرستیژ لیگ قهرمانان یک ناکام واقعی بودند و تحت هدایت روبرتو مانچینی ایتالیایی حتی نتوانستند از گروه خود صعود کنند. البته از بخت بد آنها، هر سال در گروه مرگ قرار میگرفتند و امسال هم در حضور مدافع عنوان قهرمانی و روسهای سرسخت کار آسانی در پیش ندارند.
اما آنها نشان دادهاند که در حال تجربه اندوزی هستند، تیم در حال پیدا کردن شکل متحد خود است و بازیکنانش نسبت به تیم خود متعصب به نظر میرسند، امسال آنها موی دماغ مدعیان کلاسیک اروپا خواهند بود.
توپ خانه توپچیها سرد به نظر میرسد و شانس هم نمیخواهد روی خوش به آرسن ونگر نشان دهد؛ گروه مرگِ این فصل، در حالی امسال به نام گروه آرسنال خورده است که دیدن نام آرسنال به عنوان سر گروه در این گروه و در حضور ناپولی و بوروسیا دورتموند قدرتمند کمی نامتعارف به نظر میرسد. هوارداران آرسنال هر روز دلسردتر میشوند و نگرانتر، از خریدهای بزرگ خبری نیست و معلوم نیست چه در سر مربی و مدیران این باشگاه میگذرد.
اما درباره آرسنال و آرسن ونگر یک چیز را مطمئنم، اگر قرار باشد به رقیب خود ببازند، امتیاز از دست بدهند و به دست حریف خود حذف شوند، به سختترین و عذابآورترین شکل ممکن این کار را انجام خواهند داد. امارات یا زمین حریف برای آنها فرقی نمیکند، آن را به آتش میکشند و نفس را در سینه هواداران آن حبس میکنند و بعد حذف میشوند. میتوان سراغ این تجربه را از هواداران یونایتد، بارسلونا، میلان و بایرن مونیخ گرفت.
چلسی این فصل بیشتر شبیه یک ارتش تا دندان مصلح است تا یک تیم ورزشی! ارتشی که تشکیل شده از تجربه بازیکنان قدیمی و بزرگ این تیم به علاوه شور و حرارت چند تن از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا. به همه اینها اضافه کنید دیوانهترین و کاریزماتیکترین فرمانده دنیای، ژوزه مورینیوی دوست داشتنی را که علاوه بر دانش سرشارش، سلاحی سخت و گزنده به نام زبان دارد. او برای به دست آوردن موفقیت سپاهش از سربازانش جان میخواهد و برای سربازانش و موفقیت آنها از جان مایه میگذارد و از نود دقیقه هو شدن در دژ رقیبان ترسی ندارد. این ارتش در پشت پرده از یک زراد خانه متمول و دست به نقد بهره میبرد که برای عشق خود از هزینه کردن هیچ رقمی مضایقه نمیکند.
چلسی پس از حذف زود هنگام خود از لیگ قهرمانان فصل گذشته برای اعاده حیثیت پا به این رقابتها میگذارد و حالا که چند سالی است به لطف زرادخانه غنی خود نامی در بین بزرگان اروپا برای خود دست و پا کرده است از رقابت با هیچ رقیبی هراس ندارد. (چلسی نخستین و تنها مدافع عنوان قهرمانی تاریخ لیگ قهرمانان است که نتوانسته از مرحله گروهی صعود کند)
بانوی پیر و دوست داشتنی ایتالیا در حال گذر از دوره گذار است و بسیار هوشمندانه هم این کار را انجام میدهد. یوونتوس با استفاده از دانش مربی خوش ذوق خود (آنتونیو کونته)، به مرور زمان نقاط ضعف خود را بر طرف میکند، به سراغ جذب بازیکنان بزرگ میرود، در بازار نقل و انتقالات حضور چشمگیری دارد و خود را به عنوان مدعی وارد عرصه اروپایی میکند. ولی همه اینها بدون جار و جنجال رسانهای، بدون خط و نشان کشیدن برای رقبا و فقط و فقط با زدن حرف خود درون زمین مسابقه. یوونتوس در کنجی تاریک از پهنه فوتبال اروپا نشسته است، آزمون و خطاهای رقبا را میبیند و درس میگیرد، هوشمندانه هزینه میکند و خام تعریف و تمجیدهای پیرامونشان نمیشوند.
اما برای هواداران یووه و دیدن مجدد قدرتنمایی تیم محبوبشان در بین بزرگان اروپا (جایی که قطعا آن ها هم به آن تعلق دارند) نکتهای حیاتی وجود دارد؛ یووه نیاز به ثبات دارد و به دست آوردن این ثبات مسلتزم قدرت گرفتن سری آ است. نیاز یوونتوس به لیگی رقابتی و پویا بیش از نیاز سری آ به یوونتوسی قدرتمند و بی رقیب است.
بیانکونری در گروه دشواری قرار دارد، اما هر چه این سنگ محک سختتر باشد، عیار کار کونته و شاگردانش با ارزشتر خواهد بود.
روسونری هفت عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان دارد که از دو قهرمانی آخر آنها هنوز ده سال نمیگذرد. اما از یک طرف مشکلات مالی و فروش بازیکنان و از طرف دیگر فکر چاره نبودن برای بازیکنان و ستارگان پا به سن گذاشته این تیم سبب شد تا میلان دوره افولی نسبتا طولانی را سپری کند. آنها با صلابت از مرحله پلی آف صعود کرده و باز هم به بارسلونا رسیدهاند. تیمی که سال گذشته در برابر آن شمهای از میلان قدرتمند 2007 را میشد دید. ماسیمیلیانو آلگری درسهای خود را حفظ است و امیدوار است در فصل جدید بتواند از نام و حیثیت مشکی و قرمز پوشان میلانی در اروپا دفاع کند.
میلان میخواهد خود را با هواداران پرتعدادش و سن سیرو را با اروپا آشتی دهد و برای این کار نیاز به نمایشی بیعیب و نقص دارد که امیدوارند با وجود سوپر ماریوی خود بتوانند تا حد ممکن در این تورنومنت پیشروی کنند.
مدافع عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل گذشته با یوپ هاینکس بزرگ به معنای واقعی کلمه
خون به پا کرد و با بردهای مقتدرانه خود و بازیهایی چشم نواز و زیبا، به حق تاج قهرمانی اروپا را بر سر گذاشت. حالا مردان باواریایی پپ گواردیولا را روی نیمکت مربیگری خود میبینند که موفقیتهای زیادش در چهار سال مربیگریش در بارسلونا نامش را بزرگتر از خودش کرده است، هم از او و هم از بایرن متوقف نشدنی سال گذشته انتظارها بسیار بالاست و هواداران کوسههای سرخ باواریا به نظر کمطاقت می رسند. آنقدر کمطاقت که حتی تحمل گل خوردن تیمشان را هم دیگر ندارند!
اما زمان میخواهد، پپ گواردیولا، بایرن مونیخ، بازیکنان جدید، سبک جدید و نقشه بلند مدتِ پسِ ذهن مدیران این تیم، ایدهای آرمان گرایانه است و با دیدی بلند مدت برنامهریزی شده است. به ماتیاس سامر ایمان داشته باشید، او روزی در تاریخ این باشگاه «بهترین خرید تاریخ باشگاه» نام خواهد گرفت.
به نظر میرسد بایرن در گروه چهارم این رقابت فقط باید برای صدرنشینی با منچسترسیتی رقابت کند. مونیخیها برای به دست آوردن عنوان «نخستین تیمی که در اروپا از عنوان خود دفاع میکند» دندان تیز کردهاند.
هیچ واژه دیگری غیر از تعریف و تمجید نمیتوان در مورد بوروسیا دورتموند به کار برد. یورگن کلوپ دوست داشتنی با 11 سلحشور زرد پوش خود و هزاران کامیکازه عاشق و دیوانه که در پشت دروازه و در «دیوار زردِ» سیگنال ایدونا پارک قلبهای بسیاری از هواداران فوتبال را شکار کردند و چشمان همه را به فوتبال پویا، رو به جلو و هوشمندانه خود جذب کردند. بوروسیا دورتموند به حق به فینال لیگ قهرمانان فصل گذشته رسید و در این فصل هم با خریدهای هوشمندانهای که مربی جوان این تیم انجام داده است و شروع خوبی که در لیگ داشتهاند از مدعیان صعود به مراحل بالاتر هستند.
گروه مرگ برای آنها بیمعنی است! فصل گذشته آنها از گروهی به عنوان سرگروه صعود کردند که قهرمانهای اسپانیا و انگلیس و هلند هم در آن بودند. آنها میخواهند ثابت کنند که در اروپا تنها یک اتفاق زیبا نبودهاند و پس از مدتی وقفه، به جایی که به آن تعلق دارند بازگشتهاند؛ در میان بزرگان اروپا.
اما یک فرانسوی به آرامی در حال باز کردن جای خود در میان صاحب نامان اروپاست؛ پاریسن ژرمن. پس از جدایی کارلو آنچلوتی از این تیم حالا لورن بلان، مربی خوش فکر فرانسوی روی نیمکت مربیگری این تیم نشسته است و آنها با به خدمت گیری ادینسون کاوانی نشان دادهاند که آرزوهای بزرگی در سر میپرورانند.
آریستوکراتهای پاریسی میخواهند نامی در تاریخ و جایی میان ابرقدرتهایی اروپایی برای خود دست و پا کنند و برای این کار بهترین ابزارها را هم در اختیار خواهند گرفت. دیر یا زود آنها تهدیدی بزرگ برای تاج و تخت مدعیان کلاسیک اروپا خواهند بود.
این نامهای بزرگ از مدعیان اصلی صعود به مراحل بالاتر هستند. اما نمیتوان از نام تیمهای دیگر حاضر در تورنمنت به سادگی گذشت؛ نمیتوان قدرت ناپولی را نادیده گرفت، طراوت شاختار را نستود، از قدرت شالکه و لورکوزن چشم پوشی کرد، بنفیکا و پورتو را از مدعیان حذف کرد، بازل را دست کم گرفت، بورژوای مارسی را به هیچ انگاشت و اتلتیکو مادرید بزرگ را مدعی صعود ندانست. تمام این تیمها با چنگ و دندان خواهند جنگید تا بتوانند خود را به مراحل بالاتر برسانند و یا حداقل با ضربه زدن بزرگان اروپا نامی برای خود دست و پا کنند.
همه این نامها، مبارزات و دوئلها نوید شروعی دوباره برای یک فصل داغ و جذاب دیگر را میدهد. فصلی که در پایان تنها هواداران یک تیم به باقی فخر خواهند فروخت و خود را سلطان اروپا خواهند نامید. فصلی دیگر به نظاره داغترین و بزرگترین رقابت فوتبالی سالانه مینشینیم، رقابتی که برای عاشقان فوتبال چیزی کم از بهار و شروعی نو برای زندگی ندارد.
به امید رقابتی داغ، جذاب، عادلانه و شیرین در کنار طرفدارانِ «طرفداری» به استقبال فصل جدید لیگ قهرمانان اروپا می رویم.