سعید ام.یومردمِ بخت برگشته که هرکی از راه می رسه، هر برداشتی دلش می خواد از برخوردامون می کنه.
کامنتا دارن نکات بسیار مشخص و عقلانی و منطقی و احساسی رو بیان می کنن. در حالی که با خوندن خودِ یادداشت یادِ توصیه هایِ اخلاقیِ معلم پرورشی و دینی سوم دبستان اُفتادم که می گفت: «با این رفتارا دارین شخصیت خانوادگی خودتونو نشون می دین.»
اون جماعتی که می رَن استادیوم میانگین سنیشون 25 سالِ اگه اشتباه نکنم. و فکر نکنم کسی تا 25 سالگی فقط تویِ خانواده باشه، بلکه: اینترنت، ماهواره و به طور کلی رسانه ها، شرایط جامعه، جبرِ تلخِ آزادی، فشارهایِ اقتصادی، فشارهایِ اجتماعی، توهم توطئه، سیاست زدگی، هویت زدایی، فرهنگ زدایی و ... همه ی این ها رو بیخیال و سفت بچسبیم به «خانواده» و «فرهنگ شهری»؟! این راهش نیست. مسئله خیلی پیچیده تر از این برداشت سطحی و ساده ست.
شما اگه به دیوار مُشت بکوبین نتیجَش درد گرفتن دستتونِ. فوتبالِ ایرانی که هر روز داره طرفدارایِ خودش رو لگد بارون می کنه، انتظارِ هیچ واکنش عصبی نداره؟ خوش به حالِش! فقط هوادارایِ بَخت برگشته که برایِ دیدن بازیِ تیمشون حداقل 5 ساعت وقت می ذارن و 15 تا 20 تومن خرج می کنن و بعدم با یه فوتبالِ چرکِ بی مزه ی به درد نخور مواجه می شن که هیچ احترامی به هوادارایِ خودش نداره، باید رعایت «فرهنگ» رو بکنن؟ یه هوادار، تماشاگرِ چه چیزیه؟ تماشاگرِ بازیکنا و مربیای فوتبالی که عمومن کوچکترین مسائِلِ اخلاقی (بنابه نظریه ی اخلاق عمومیِ رایج) رو هم رعایت نمی کنن.
بررسی یک مسئله ی چند بعدی و چند علتی، با دیدی تک بعدی و تک علتی فقط شکلِ از سر رفع کردن داره. و زمانی که تک علتی به مسئله نگاه می کنیم داریم یه مسکن برایِ وجدانِ مسئولِ خودمون تزریق می کنیم. شایسته ست به جایِ فرافکنی و انداختن توپ تویِ زمینِ مردم (که دیوار کوتاه تر از ما هم نیست) حداقل یک بار هم که شده به شاخه هایی که منجربه این مشکلات شدن نگاه کنیم.