با انتخاب هویت فوتبالی میتوانیم آن را داخل زمین ببریم و بهعنوان درک ارزشمند و تصوری درست به نمایش درآوریم. چیزی که همه به آن ایمان دارند و پای آن ایستادهاند و ماورای نتیجه برای همه بسیار مهم است
به گزارش سایت رسمی کانون مربیان فوتبال ایران (ifca.ir)، انتقادات بخش از عمدهای از کارشناسان بلافاصله پس از حذف تیم ملی از جام ملتهای آسیا، بخوبی نشان میدهد اهداف مورد نظر این قشر از تیم ملی محقق نشده؛ نقدهایی که مثل همیشه خواهان تغییرات هستند دوباره از راه رسیدهاند. البته تا بوده همین بوده و بحث همیشگی فوتبال ما همین یک سوال کوتاه است: نتیجه یا کیفیت؟ این در حالی است که در این دوره از رقابتها به زعم کارشناسان هیچکدام از این دو بدست نیامده؛ نه نتیجه و نه کیفیت!
حقیقت این است که فوتبال ما چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی، نیازمند تغییر و توسعه هرچه بیشتر است. تمام واقعیت همین است. اما سوال اصلی اینجاست؛ نقدهایی که خواهان تغییر است، دقیقا به دنبال چه چیزی میگردند؟
باید نگاهی اساسی به کشورهای موفق در فوتبال بیاندازیم. همانها که صاحب فلسفه مخصوص به خود هستند. آنها روشهای استانداردسازی شدهای در پیشرفت و توسعه طراحی و پایه ریزی کردهاند و به آن وفادارند. مهمتر از همه اینکه در طول زمان برای رسیدن به موفقیت صاحب مهارت شدهاند و نه به یکباره و آنی!
تیمهای قهرمان جامجهانی را ببینیم. بدون شباهت به یکدیگر، هر کدام نسخه پیشرفت خود را دارند. مثلا آلمان با "یواخیم لوو"، رویکرد و نگرش جدید خود را در چند تورنمنت متوالی اجرا کرد. طراحی جدیدی از سبک فوتبال آلمان و ترکیب آن با نیروی جوان و نسل امروزی و تعهد در استمرار این برنامه که دقیقاً هشت سال بطول انجامید، تا میراث این مربی نوگرا تکمیل شود و این فرآیند مثلا با یک باخت و ناکامی در یک تورنمنت عقیم نماند و مختومه نشد.
حال نگاهی به تیمهای ناموفق در جامهای جهانی بیاندازیم که خودمان هم البته در این دستهایم. بلافاصله و بعد از هرناکامی، مربیان جدیدی استخدام میشوند. انگلیسی، هلندی، اسپانیایی (برای اجرای تیکیتاکا)، پرتغالی (به واسطه تربیت مربیان موفقی مثل مورینیو و..) و حالا بطور مشخص آلمانی؛ چون آلمان قهرمان جامجهانی است.
این مربیان به عنوان ناجی بکارگرفته میشوند تا سبک متفاوتی پیاده کنند و نتیجه بگیرند؛ غافل از آنکه این سبک و رویکرد جدید مورد انتظار فقط مطابق با فضا و فرهنگ خود آن مربی و مخصوص کشور خود اوست. این چرخه همچنان ادامه دارد. مربیان وارداتی جدید و سبکهای وارداتی جدید. بازیهای متفاوت و البته نتایج، مشابه همان نتایج قبلی که چیزی جز شکستهای دوباره نیست!
ریشه این ناکامیها چیست؟
عدهای سریعترین پاسخ ممکن و بهترین توجیه را در همان جواب کلیشهای معروف یعنی مربیان ضعیف و بیکیفیت میدانند و جالبتر اینکه برای ریشهیابی و آسیبشناسی در این مورد سوالات اشتباهی هم مطرح میشود. مثلا قیمت واقعی فلان مربی چقدر است؟ یا چرا باید این پول را به او پرداخت؟
در واقع پاسخ این است:«هرچه در زندگی اتفاق میافتد، در فوتبال هم اتفاق خواهد افتاد. شما میتوانید مدل را بخرید ولی سبک و روش خریدنی نیست؛ به بیان سادهتر، شاید شما بتوانید بنز بخرید اما آیا توان خرید تکنولوژی تولید بنز را هم دارید یا اصلا این تکنولوژی فروشی است؟»
روش و سبک، از تمایز فرهنگ مردم پدیدار میشود. به قول "میشل پلاتینی" یک تیم فوتبال نمایانگر وجود داشتن یک فرهنگ است. این مسئله مهم واساسی، ناشی از بالاترین جنبههای عملکردی در سطوح هنر، ورزش و تمام حوزههای تلاش بشری است. فعالیتهای شما در مسیر زندگی در واقع در راستای محیط زندگی شما و سبک و روش، نتیجه بازگشت عادات شماست. دقیقا به همین دلیل است که برزیلیها برزیلی بازی میکنند و آلمانیها، آلمانی.
فلسفه فوتبالی تیم یک کشور ناشی از راههای به موفقیت رسیدن آن تیم است. نقشهای از توفیقات آن کشور است و ارتباط مستقیم با روش زندگی مردمش دارد. روش بازی منحصر به فرد و مخصوص یک کشور، بازتاب فرهنگ مردمان آن کشور است و این، هر قدر خالصتر باشد دارای ارزش بیشتری است؛ به این معنا که از جایی کپیبرداری نشده باشد.
نمیتوان با تیم فوتبال برزیل با سبک آلمانی بازی کرد و بالعکس؛ این موضوع بسیار مهم حتی متاثر از نوع محل زندگی و طرز فکر مردم نیز میشود که آن را از دیگران متمایز میسازد اما در عین حال منحصر بفرد و قابل شناسایی هم هست.
و این نقطه شروع ساخت هویت است. هویت، بازتاب روایتی است مستند و قابل باور که به ما میگوید از کجا آمدهایم و به کجا میرویم. چه زیبا فرمودهاند امیرمومنان، حضرت علی (ع): رحمت خدا برکسی که میداند از کجاست، در کجاست و به کجا میرود.
در واقع هویت، قسمتی از وجود هر چیزی و به جایی تعلق داشتن است. بازتاب آرزوها و امیال و جاهطلبی ما برای دستیابی به موفقیت و کامیابی است؛ به همین دلیل همیشه مشتاقیم که بهتر ازین باشیم.
سوال: مقصد نهایی فوتبال ایران قبل از مسئله مهم نتیجهگیری (بردها و باختها) کجاست؟
جواب: ۱. بردن جام جهانی ۲. جامهای جهانی متعدد ۳. پایهریزی لیگ قوی و با کیفیت و یا سادهتر از همه اینها ۴. کشف و معرفی استعدادهای فوتبال ایران؟
در واقع ما با پاسخی که به سوال مقصد نهایی فوتبال ایران میدهیم، هویت فوتبالمان را میسازیم. انتخابهایی که بتوان از آنها طرفداری و دفاع کرد: چه چیزی و چرا؟
بنابراین هویت به ما کمک میکند مرزها و چارچوبها را تعریف کنیم: کجا و کی؟ اما اگر نتوانیم این هویت فوتبالی را بدرستی تعریف کنیم و در بیان همه زوایای آن ناتوان باشیم آنرا از دست خواهیم داد؛ به همین سادگی.
با انتخاب هویت فوتبالی میتوانیم آن را داخل زمین ببریم و بهعنوان درک ارزشمند و تصوری درست به نمایش درآوریم. چیزی که همه به آن ایمان دارند و پای آن ایستادهاند و ماورای نتیجه برای همه بسیار مهم است.
ارزشهای هویتی ما با تجربیات و آموزش توسعه پیدا میکنند. با زمان، شکل گرفته و بهسازی میشود و در یک فرآیند بلندمدت بر تمام جنبههای زندگی در جامعه تاثیر خود را خواهند گذاشت. توسعه ارزشها موجب تحقق اهداف هم میشود و پیشرفت با اجرای اصولی آنها و بصورت پایدار اتفاق خواهد افتاد.
هویت از انتخاب میآید و انتخاب بدنبال هویت است. فعالیتهایی که در طول یک روز انجام میدهیم، افرادی که زمانمان را با آنها میگذارنیم آدمهایی و اصولی که به آن پایبند هستیم و از آن دفاع میکنیم، هویت ما را تعریف میکند.
فوتبال ما محتاج یک نگرش جدید و تعریف هویت است. چیزی که با مصادیقی که تعریف شد بایدها و نبایدها، چارچوب و مرزها را مشخص و درون زمین هم قابل رویت باشد. اجازه بدهید برای یک بار شده، یک بار برای همیشه روی هویت تمرکز کنیم.