طرفداری | کای گرین (Kai Greene) زاده 12 ژوئیه 1975 در شهر نیویورک سیتی آمریکا است. کای در محله بروکلین نیویورک رشد کرد و والدینش، به دلایل نامعلومی سرپرستی او را برعهده نداشتند. کای از شش سالگی تحت سرپرستی دولت آمریکا قرار گرفت و به پرورشگاههای کودکان رفت؛ جایی که مجبور بود، سالها در بیثباتی آن باشد و از منطقهای به منطقه دیگر منتقل شود. در دوران بلوغ بود که غرور کای به دلیل حس ترحم سایر انسانهای دیگر، جریحهدار شد و تصمیم گرفت تا با پیشنهاد معلم زبان انگلیسیاش، به وسیله ورزش به مشکلاتش غلبه کند. درخشش سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر بر روی پرده سینما و عضلات زیبای این دو ستاره باعث شد تا کای، بدنسازی را به صورت ویژهای شروع کند.

او ورزش را از باشگاهی در خیابان پنجم در خیابان اسلوب بروکلین شروع کرد؛ باشگاهی بدبو، زیرزمینی و بدون نور طبیعی که در محله کم بضاعت بروکلین واقع شده بود. ورزش در این باشگاه به خودی خود، سختی روتین ورزش را چندبرابر میکرد زیرا علاوه بر مشکلات محیطی، جو خوبی نیز در این باشگاه وجود نداشت. با این وجود، کای که از زندگی در پرورشگاههای مختلف خسته شده بود، در 16 سالگی با پذیرفتن شغل پذیرش آن، در همین باشگاه ساکن شد تا همزمان با کار روی عضلاتش، مسکن موردعلاقهتری را داشته باشد. کای، تمریناتش را به صورت مستمر در این باشگاه ادامه داد و توانست تا با سختی ورزش، عادات جدیدی را در خود پرورش دهد. تمرین با وزنه، سختیهای زندگی را برای کای، کمرنگتر از پیش کرد. نخستین مسابقه بدنسازی کای، مسابقات ملی آمریکایی NGA بود که با قهرمانیاش همراه شد.

او سپس در سال 1996، راهی مسابقاتی با نام پرو نچرال ورلد به میزبانی انجمن WNBF شد و توانست تا در رقابت با بدنسازهایی مثل ادی هرناندز و لری کالینز، قهرمانی آن را به دست بیاورد. از سال 1997، تلاشهای گرین برای ورود به مسابقات انجمن IFBB، با حضور در مسابقات انجمن آماتوری آن یعنی NPC آغاز شد. او به قهرمانی تندر آبی و گرندپری آماتور نیویورک و نایب قهرمانی قهرمانی ایالات آتلانتیک و تیم یونیورس از این انجمن رسید. پس از رتبه سوم سال 1998، این بدنساز به رتبه نخست قهرمانی تیم یونیورس 1999 رسید. از دیگر تجربیات سال 1999 کای گرین، قهرمانی نیوجرسی سوبوربان و رتبه ششم قهرمانی آماتور جهان بود. پس از رتبه ششم آماتورهای جهان، گرین تصصیم گرفت تا به مدت پنج سال استراحت کند و از مسابقات بدنسازی دور باشد. مخالفان کای، او را با جملاتی مثل «تو نمیتوانی» مأیوس کردند و باعث شدند تا به مرور، او نیز تحت تأثیر قرار گیرد. کای روزهای سختی را گذراند و به دلیل مشکلات مالی در خانه دوستانش مسکن گزید. با این وجود، اراده این بدنساز آن قدر قوی بود که پس از انتخاب مسابقات تیم یونیورس NPC، به عنوان ورودی انجمن IFBB، تصمیم گرفت تا با بازگشت به استیج، خود را برای تحقق رویاهایش مجهز کند. او در صورت تکرار قهرمانی سال 1999 تیم یونیورس، میتوانست به کارت حرفهای جهت حضور در انجمن IFBB دست یابد.

بازگشت به استیج باعث شد تا گرین، پس از رتبه نخست در دسته سنگینوزن و ردهبندی کلی قهرمانی تیم یونیورس، کارت حرفهای بدنسازی را دریافت کرده و واجد شرایط برای حضور در مسابقات انجمن IFBB شود. او در نخستین گام، رتبه 15 مسابقات قهرمانی حرفهای نیویورک 2005 را به دست آورد. در سال 2006، این بدنساز به ردهبندی نهایی در مسابقات آیرونمن و قهرمانی حرفهای نیویورک نرسید اما رتبه 14 حرفهای کلرادو را به دست آورد. عملکرد گرین در سال 2006 باعث شد تا مجلات بدنسازی، انتقاداتی نظیر ژستهای شوخیمانند و موهای بافتهشده را از او مطرح کنند. با همه این اتفاقات، کای ناامید نشد و تمرینات سختی را زیرنظر یکی از رقبای پیشین خود به نام اسکار آردن شروع کرد. اضافهشدن تمریناتی مثل اسکوات، ددلیفت و پرس سینه حرفهای به روتین گرین باعث شد تا او به فرم بدنی بسیار خوبی دست یافته و در مسابقات قهرمانی حرفهای کلرادوی 2007، در حالی که هیچکس شانسی برای صعودش به فینال مسابقات را قائل نبود، رتبه نخست را به دست آورده و مخالفانش را به سکوت دعوت کنند. فرم بدنی بسیار خوب گرین باعث شد تا همگان از جهش ناگهانی نمودار پیشرفت ورزشیاش، تعجب کنند. از دیگر تجربیات سال 2007 این بدنساز، رتبه ششم حرفهای نیویورک و رتبه سوم کیاِستون کلاسیک بود.

سال 2008 با رتبه نخست بخش اوپن مسابقات قهرمانی حرفهای نیویورک و رتبه سوم گرین در آرنولد کلاسیک همراه بود. او در نخستین حضورش در مسابقات معتبر آرنولد کلاسیک، رقبایی همانند دکستر جکسون و فیل هیث را پیشرویش میدید و پس از این دو بدنساز، رتبه سوم را به دست آورد. آرزوی کودکی گرین در سال 2009 محقق شد زیرا این بدنساز، پس از کسب رتبه نخست آرنولد کلاسیک همین سال در رقابت با ویکتور مارتینز، جایزه این مسابقات را از دستان اسطوره دنیای کودکیاش یعنی آرنولد شوارتزنگر دریافت کرد. پس از قهرمانی گرندپری استرالیای همین سال، گرین برای نخستین بار راهی مستر المپیا شد و توانست در میان بزرگان بدنسازی، نمایشی شایسته را داشته و به رتبه چهارم این مسابقات برسد. او در سال 2010، از عناوین قهرمانیاش در آرنولد کلاسیک و گرندپری استرالیا دفاع کرد و به رتبه هفتم مستر المپیا رسید. گرین در سال 2011، شانس خوبی را برای کسب عنوان قهرمانی مستر المپیا داشت اما در رقابت با جی کاتلر و فیل هیث به رتبه سوم بسنده کرد. او در این سال، رتبه نخست حرفهای نیویورک و رتبه سوم شرو کلاسیک را به دست آورد.

کای در سال 2012، رقابت جالب و سختی را با فیل هیث برای کسب عنوان قهرمانی مستر المپیا داشت اما اتفاقی که در نهایت افتاد، رتبه دوم کای و رتبه نخست هیث بود تا این بدنساز اهل بروکلین، همچنان در حسرت رتبه نخست مستر المپیا باشد. او در سال 2012، به جز نایب قهرمانی مستر المپیا، رتبه دوم آرنولد کلاسیک اروپا و رتبه نخست حرفهای پراگ را به دست آورد. در مستر المپیای 2013، رقابت گرین و فیل هیث به اوج خود رسید. گرین با فیزیک حجیمتری به استیج این دوره مستر المپیا آمد و در بخش «فیگور آزاد»، بسیار به هیث نزدیک شد و با او چشم در چشم شد تا هیجان تماشاگران را به اوج خود برساند. در پایان این دوره مستر المپیا، همانند سال 2012، هیث به رتبه نخست و گرین به رتبه دوم رسید. کای بعد از پایان مسابقه، رتبه نخست رقیبش را به انتخابهای سلیقهای داوران ربط داد. علاوه بر مستر المپیای این سال، درگیری هیث و گرین در آرنولد کلاسیک اروپایی 2013 شدیدتر شد اما نتیجه آن با مستر المپیا تفاوتی نداشت. قهرمانی حرفهای پراگ، از دیگر تجربیات کای در سال 2013 بود. رقابت شدید گرین با هیث، در مستر المپیای 2014، بسیار جنجالی شد و این دو بدنساز در بخش «فیگور آزاد»، با یکدیگر درگیر شدند. گرین که با الهامگرفتن از حرکات مایکل جکسون ژست میگرفت، در این سال نیز موفق به غلبه بر هیث نشد و به رتبه دوم بسنده کرد. او پس از یک سال غیبت، در سال 2016 به مسابقات بدنسازی بازگشت و به رتبه نخست آرنولد کلاسیک عادی و ورژنهای برزیلی و استرالیایی آن رسید.

گرین علاوه بر بدنسازی و ورزش، در عرصه هنر نیز حرفی برای گفتن دارد. او نقاشی مشتاق است و از کودکی، پرترههایی از بدن ایدهآلش میکشید. گرین با همین پرترهها، دو مقوله هنر و بدنسازی را با یکدیگر تلفیق کرد و عضلاتش را همانند یک اثر هنری مثل مجسمهسازی، پرورش داد. او اعتقاد داشت که بیشتر از یک بدنساز، یک آرتیست است و بدنش، همانند یک بوم نقاشی برایش بوده است. او در ماه اوت 2011، پرترههایش را در قالب یک نمایشگاه، برابر دیدگان عموم قرار داد. پوشیدن هودیهای متنوع، بخشی از سبک زندگی گرین بوده که سلیقهاش در دنیای مد را نشان میدهد. او در سال 2015، در یک فیلم به نام «بدهیهای دانشگاه» با کاراکتر یک رقاص حضور یافت. پس از این فیلم، کای در سال 2016، توانست تا در دو اپیزود از سریال «چیزهای عجیب»، نقش «فانشاین» را ایفا کند. تجربیات بعدی او در دو اپیزود سریال «درو و A» و فیلمهای «مشت دیوانه» و «کای» رقم خورد. علاقه به هنر باعث شده بود تا سبک بدنسازی او نیز شامل جنبههای هنری باشد. سبک کای را میتوان تلفیقی از «ارتباط ذهن و عضله»، «تصویرسازی ذهنی» و «کیفیت تکرارها» دانست. گرین به دلیل عدم موفقیت در مستر المپیا، به کنایه از تصمیمات داوران، لقب «قهرمان مردم» را دریافت کرد. از دیگر القاب او که بسیار مورد توجه قرار گرفت، «یغماگر» یا «The Predator» بود.

از سری خاطرات ورزشی