جایی که نبوغ تاکتیکی به اوج میرسد و زیبایی فوتبال در هر نفس جاری است، ترکیبی افسانهای از دل سه عصر طلایی شکل میگیرد. میراث گواردیولا با پاسهای کوتاه و حرکات سیال، در کنار شکوه رئال زیدان با انفجار لحظهها و ظرافت تصمیمها، پایههای این شاهکار را میسازد. از سوی دیگر، روح بیباک و سازمانیافتهی میلان آریگو ساکی، انضباط را با هنر تلفیق میکند. این ترکیب، تنها گردهمایی ستارگان نیست، بلکه همآوایی اندیشههای متضاد و مکمل است. آنها زمین را به صحنهای برای نمایش بینظیرترین جلوههای فوتبال بدل میکنند. اینجا، فوتبال نه بازی، که زبان مشترک نبوغ و رویاست.
تیم منتخب رئال مادرید زیر نظر زینالدین زیدان

دروازهبان
با واکنشهای برقآسا و اعتماد به نفس بینظیر، ناواس تبدیل به ستون موفقیتهای رئال شد. در حساسترین لحظهها، ناجی تیم بود. پرشهایش چابک و تصمیمهایش بیباک بودند. حضورش آرامشی طلایی به خط دفاعی میبخشید.
مدافعان
دفاعی که میان هنر و قدرت تعادل برقرار کرده بود؛ مارسلو با خلاقیت بیحد و راموس با شجاعت مثالزدنی میدرخشیدند. واران با سرعت و قطع توپهای بینقص خود، فضای دفاع را امن میکرد. کارواخال هم با استقامت و تکنیک عالی، پیوسته دو سمت زمین را پوشش میداد.
هافبکها
مثلثی بیرحم و بینقص؛ کروس معمار بازی با پاسهای بینقص، مودریچ موتور تمامنشدنی و کاسمیرو دیوار فولادی مقابل دفاع بود. این سه نفر نه تنها کنترل وسط میدان را در دست داشتند، بلکه در هر نبردی جریان بازی را به نفع خود تغییر میدادند.
مهاجمان
رونالدو تجسم قدرت و عطش گلزنی بود، مهاجمی که هر حرکتش تهدیدی جدی محسوب میشد. ایسکو با نبوغ فردی و دریبلهای ریز خود فرصتها را میساخت. و بنزما با هوش بالای فوتبالی، پلی میان هافبکها و مهاجمان میشد و گلزنی را با بازیسازی درآمیخته بود.
تیم منتخب بارسلونا زیر نظر پپ گواردیولا

دروازهبان
والدز با جسارت و بازی با پا، تعریف سنتی از دروازهبان را تغییر داد. او آغازگر حملات و نخستین خط دفاعی بارسا بود. در موقعیتهای یکبهیک، خونسردی ستودنی از خود نشان میداد. نقش او در حفظ فلسفهی "بازی از عقب" حیاتی بود.
مدافعان
دفاعی ترکیبی از سختکوشی، جسارت و تکنیک؛ پویول ستون محکم تیم، پیکه هوش تاکتیکی را به ترکیب اضافه میکرد. آبیدال با قدرت بدنی و آرامشش سمت چپ را امن میکرد، و آلوز در سمت راست با انرژی بیپایان خود، پیوسته در حملات شرکت داشت. خطی که هم دفاع میکرد و هم حمله را آغاز مینمود.
هافبکها
سهگانهای که فوتبال را به هنر بدل کرد؛ ژاوی با دقت و نظم، ضربان قلب تیم بود. اینیستا با جادوی حرکاتش قفل دفاعها را باز میکرد و بوسکتس با درک موقعیت استثنایی، تعادل دفاع و حمله را نگه میداشت. آنها بازی را کنترل میکردند و ریتم را در دستانشان داشتند.
مهاجمان
سرعت، قدرت و جادو در کنار هم؛ آنری با فرارهای انفجاری، خط دفاع را میشکافت. اتوئو مهاجم شمشیرزنِ تمامعیاری بود که از هیچ موقعیتی نمیگذشت. و مسی، جواهری که هم بازیساز بود و هم تمامکننده، به شکلی غیرقابل مهار زمین را تسخیر میکرد.
تیم منتخب آث میلان زیر نظر آریگو ساکی

دروازهبان
با حضور مطمئنش در چارچوب دروازه، گالی پایهی آرامش دفاع تاریخی میلان بود. واکنشهای سریع و درک عالی از بازی، به میلان اجازه میداد دفاعی جسورانهتر ترتیب دهد. او بدون نیاز به نمایشهای اغراقآمیز، صلابت را به عقب زمین هدیه میکرد. در لحظات حساس، دیوار اطمینانبخش تیم بود.
مدافعان
دفاعی افسانهای که هماهنگی را به نهایت رساند. بارزی با رهبری بیبدیل، قلب این دیوار بود و مالدینی با نبوغش در چپ، تعادل را کامل میکرد. کاستاکورتا همچون سایهای بیرحم حریفان را خاموش میکرد و تاسوتی با بازی خونسرد و تکلهای دقیق در جناح راست میدرخشید. چهارگانهای که خط حملهی هر تیمی را در هم میشکست.
هافبکها
ترکیبی از عقل و انفجار؛ آنچلوتی مغز متفکر تیم بود، رایکارد قدرت و پایداری میآورد. دونادونی با حرکات هوشمندانه خود حریفان را سردرگم میکرد و کولومبو انرژی بیپایانی در کنارهها میریخت. گولیت هم همان قهرمان مهارناشدنیای بود که هر زمان لازم میشد، بازی را عوض میکرد.
مهاجم
فنباستن با ترکیبی از ظرافت، قدرت و تمامکنندگی، مرزهای یک مهاجم کلاسیک را جابهجا کرد. حرکات بینقصش در محوطه جریمه، مدافعان را به وحشت میانداخت. با کمترین فرصت، ضربهی مرگباری میزد که دروازهبانها شانسی برای واکنش نداشتند. مهاجمی که هر لمسش بوی گل میداد.
بیشتر بخوانید: