میلان تا ابد✅ اعداد سخن می گویند
✍️ حامد پاک طینت
۱۵۰۰ میلیارد دلار تجارت خارجی در یک سال
۱۳۴ میلیارد دلار مازاد تجاری
رتبه یازدهم در صادرات کالا و سیزدهم در صادرات خدمات
۶% رشد سالانه تجاری
این آماری است که دیروز سازمان تجارت جهانی در خصوص کارنامه تجاری سال ۲۰۲۴ امارات منتشر کرده است
چگونه کشوری در ابعاد شهر دماوند با جمعیت ۳.۵ میلیون نفر که اکثر آن مهاجر است نبض نیمی از کل صادرات خاورمیانه را در دست گرفته و امروز چشمها را به مقایسه کارنامه اش با کشورهایی مانند چین، آمریکا و آلمان خیره کرده است؟
چگونه ممکن است ایران با ۴۰۰ برابر وسعت و امکانات و ظرفیتهای طبیعی به مراتب بیشتر و ۲۵ برابر جمعیت بیشتر، بازاری بزرگتر و نیروهایی تحصیلکرده یک دوازدهم امارات داد و ستد تجاری داشته باشد؟ چگونه ممکن است صادرات کالایی امارات ۱۰ برابر ایران باشد؟ چگونه باور کنیم امارات با این جمعیت محدود ۱۷۷ میلیارد دلار فقط صادرات خدمات( ۱۷۷ برابر ایران ) داشته که ۵۲ میلیارد دلار آن یعنی بیش از صادرات نفت ایران خدمات دیجیتال بوده است؟! چگونه ممکن است ایران با این همه ظرفیت در همین بازه زمانی ۱۴ میلیارد دلار تراز تجاری منفی داشته و امارات ۱۳۴ میلیارد دلار تراز مثبت تجاری؟
در یک کلام ، این معجزه مدیون نوع نگاه حکمرانی است. مازاد بزرگ تجاری این کشور کوچک و کم جمعیت حاصل در هم تنیدگی امارات در اقتصاد جهانی، دیپلماسی اقتصادی فعال، سرمایه گذاری های پایدار و امن داخلی و خارجی در کلان و در اجرا ، تمرکز بر خدمات مالی، گردشگری و لجستیک و یک تحول باورنکردنی در اقتصاد دانش بنیان بوده است. امارات امروز هاب منطقه و جهان است
هیچ کس تردیدی ندارد که ایران هم می توانست در این جایگاه بلکه بسیار بالاتر از آن باشد. نیروی انسانی متخصص و ارزان تر از رقبای منطقه ای، منابع طبیعی بسیار بیشتر از امارات، شاه راه ترانزیتی آسیا و اروپا، یک بازار ۸۸ میلیون نفری، ظرفیت های ناب صادرات خدمات فنی و مهندسی و پزشکی و فناوری، زیرساختهای بنیه دار علمی و دانشگاهی می توانست ایران را واقعا در چشم انداز ۱۴۰۴ بالاتر از هر رقیبی قرار دهد اما چه شد؟
ما سیاست خارجی پرتنش را انتخاب کردیم، به صادرات نفت، گاز، فرآورده، مس، آهن و انواع مواد اولیه دل خوش کردیم و از تنوع صادراتی به دلیل ذینفعانی که داشت چشم پوشیدیم، ورود سرمایه گذاری خارجی را با رویکردهایمان بستیم، آزادی تجاری و مالی را با قوانینمان گرفتیم و حاصلش شد ۴۰ میلیارد دلار از دست رفتن صادرات غیرنفتی، ۱۵ میلیارد دلار از دست رفتن صادرات دانش بنیان، ۲۰ میلیارد دلار کاهش سرمایه گذاری، ۱۵ میلیارد دلار زیان ناشی از نبود تجارت آزاد و ۱۰ میلیارد دلار هزینه های فرصت از دست رفته در لجستیک و حمل و نقل بین المللی به جمع بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ضرر سالانه!
اما جای آن خدمت کردیم به امارات در رسیدن به این کارنامه درخشان!
هر سال ۳ میلیون تن کالای ایرانی از نفت و گاز و مواد معدنی و محصولات کشاورزی به دلیل تحریم ها یا فقدان امکانات لجستیکی از طریق بنادر امارات ترانزیت شد. امارات به دلیل تحریم ها تبدیل شد به هاب خدمات مالی برای تراکنش های محصولات ایرانی، این عدد کم نیست صحبت از ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیارد دلار است. تعداد استارتاپ ها و شرکتهای فناوری که برای رهایی از وضعیت ایران به دوبی رفتند به بیش از ۵۰۰ استارتاپ و شرکت رسید. دهها هزار نیروی متخصص ایرانی در بسیاری از پروژه های بزرگ تجاری به این کشور رفتند
با رصد کردن اثر عملکرد استارتاپها و شرکتهای فناوری ایران در دوبی یا از طریق دوبی چیزی بین ۸ الی ۱۰ % از کارنامه طلایی امارات در بخش صادرات خدمات و تکنولوژی مدیون ایران است. سهم ایران در کارنامه درخشان صادرات کالایی امارات بین ۱۲ تا ۱۵% است. با توجه با اینکه بخش قابل توجهی از کالای ایرانی در امارات می نشیند، سهم ایران در درآمد کلان ترانزیت و حمل و نقل و لجستیک امارات بین ۱۰ الی ۱۲% است. ایران در منافع ایجاد شده در شرکتهای نفت و گاز امارات بابت همکاری های فی مابین بین ۶ الی ۸% سود برای اماراتی ها می سازد و مردم عزیز ایران با مسافرتهای گردشگری پی در پی خود به این کشور سهم ۱۲ الی ۱۵% در درآمد توریستی دوبی را دارند. بنابراین بطور متوسط می توان محاسبه کرد که ۱۰ الی ۱۵% از درآمد سالانه و کارنامه درخشان امارات و آنچه شما در توسعه این کشور ملاحظه می کنید مدیون کشور عزیزمان ایران است!
به هر حال باید دستمریزاد گفت به حاکمی که با تدابیری ستودنی موفق شده از ظرفیتهای محدود کشورش و ظرفیتهای نامحدود همسایگانش در رفاه و تولید ثروت برای مردمش بهره مند شود
شاید اگر گاهی در دوبی در حال رانندگی باشید و اتفاقی حاکم دوبی را در خودروی کناری خود بدون بادیگارد ببینید دلیل آنرا بهتر متوجه شوید!