طرفداری | عکاسی بیشتر از اینکه هنر باشد، یک عشق است. عشقی که سبب می شود یک عاشق در سخت ترین شرایط و بیشترین چالش ها باز هم پا پس نکشد و ادامه بدهد. ۵ نفر از دختران عکاسی که در سالیان اخیر پرچم عکاسی از ورزش به ویژه ورزش زنان بالا نگه داشتهاند، پرتو جغتایی، فروغ طاهرخانی، ندا صفری، نگین همت زاده و محدثه صالحی هستند.
ابتدا پرتو جغتایی در گفتوگو با خبرآنلاین درخصوص شروع حرفهاش در عکاسی ورزشی گفت:
من در حوزه ورزش زنان قلم میزدم. دهه ۹۰ در روزنامه البرز یک صفحه مخصوص ورزش زنان داشتیم. همیشه ایونتهای زنان برگزار میشد ولی در آن دوره به این شکل بود که مثلاً رشته بسکتبال هنوز با حجاب اسلامی ورزش نمیکردند یعنی پشت درهای بسته اتفاق میافتاد و ما فقط اخبار آن را منتشر میکردیم یا مسابقات واترپلو زنان برگزار میشد یا مثلا فوتبال زنان داشت تازه اوج میگرفت. ما هر شب ما برای صفحه بندی روزنامه مشکل عکس داشتیم و هیچ عکسی از حوزه ورزش زنان وجود نداشت. در آن مقطع من خبرنگار تخصصی والیبال بودم و با عکاسهای والیبال رفاقت داشتم و پس از پیگیری متوجه شدم که می شود از رشته والیبال زنان عکاسی کرد ولی محدود و با رعایت یکسری از موازین. آن اوایل من کاملاً خاطرم هست وقتی یک مسابقاتی را عکاسی میکردم روابط عمومی فدراسیون یا مسئول فرهنگی یا هر کسی کامل کارت حافظه من را بررسی میکردند هر عکسی را که خودشان صلاح میدیدند، به من می دادند. من شخصاً با انگیزه ورزش زنان عکاس شدم و اینکه میدیدم بازخوردها چقدر خوب است و ورزشکاران زن چقدر از اینکه عکاس و عکس هایشان را در رسانه ها می بینند، خوشحالند و استقبال میکنند.
نگین همت زاده درخصوص تفاوت عکاسی ورزشی با سایر موضوعات افزود:
من از آن زمان عکاسی خبری را انتخاب کردم که ساختمان پلاسکو ریخته بود و دیدم مادرم در خانه گریه می کند. وقتی عکاس های خبری را در آن حادثه دیدم به مادرم گفتم می خواهم خبرنگار شوم. خانواده من مخالفت کردند و پنهانی تغییر رشته دادم. با گریه خواستم برایم دوربین بخرند و پدرم اول مقاومت کرد و در نهایت تسلیم شد. آن چیزی که همیشه برام جذاب بود، عکاسی بحران بود. چون عکاس با دوربینش در بحران و درد حقیقتی را ثبت میکند که در تاریخ می ماند. حقیقتی که بعدها به آن استناد می شود. ولی چیزی که به من انرژی می دهد همیشه عکاسی ورزشی بوده؛ یعنی تا جایی که بتوانم عکاسی ورزشی زنان انجام می دهم چون به من انرژی می دهد. حس و حال و شوقی که بین دختران هست رنگش و روحش عین خود زندگیست.
فروغ طاهرخانی درخصوص سختیهای عکاسی ورزشی برای زنان گفت:
اتفاقاتی که برای من در این مسیر رخ داده، خیلی زیاد بوده و اگر بگویم مثنوی ۷۰ من می شود. واقعا روزهایی بوده که به خاطر زن بودن با من در ورزشگاه رفتاری میشد که تصمیم می گرفتم برای همیشه عکاسی را کنار بگذارم اما یک چیزی همیشه این انگیزه را به من می داد که برگردم و بجنگم و ثابت کنم در هیچ فعلی بخش مردانه و زنانه نداریم. من یادم هست زمانی که لیگ جهانی والیبال را عکاسی می کردم و ایران میزبان بود. بازی با آمریکا و لهستان در تهران برگزار میشد. عکاسهای مرد و خبرنگاران مرد قبل از بازی خیلی راحت وارد ورزشگاه میشدند، تجهیزات شان را آماده میکردند و من تازه تا پایان ست اول هنوز بیرون ورزشگاه درگیر بودم که ارگانهای مختلف و آدمهای مختلف تایید کنند و انگار که یک مسیر طولانی را باید پله پله میگذراندم تا توضیح بدم. حتی یادم هست که یک بار گفتند که مثلاً شما اجازه دارید در فلان جایگاهها عکاسی کنید حتی روی آیدی کارتم نوشته شده بود که جایگاه A و B اجازه عکاسی دارید. من جایی نشستم که مثلاً ۱۰ دقیقه قبل از من یک عکاس مرد نشسته بود و وقتی نشستم، لیزر توی چشم انداختند. علیرضا زینالی یکی از عکاسان یک عکسی از من گرفت دقیقاً در لحظهای که لیزر توی چشم من بود بعد نیروی حراست آمد و گفت اینجا فقط عکاس مرد می تواند بشیند.
محدثه صالحی از یک درخواست گفت:
خواهش میکنم که مسیر هموار شود حتی برای نسلهای بعد از ما تا بتوانند ادامه بدهند و بهتر کار کنند.
در نهایت هم فروغ طاهرخانی اشاره کرد:
ما واقعا جاسوس موساد نیستیم. به ما مثل یک عکاس نگاه کنند.