طرفداری | در تاریخ فوتبال، بارسلونا برخی از بهترین مثلثهای هجومی را در اختیار داشته است. معروفترین این مثلثها ترکیب «MSN» شامل لیونل مسی، لوئیس سوارز و نیمار بود، اما ترکیبهای درخشان دیگری هم وجود داشتهاند.
در دوران پپ گواردیولا، مسی در کنار داوید ویا و پدرو یک خط حمله قدرتمند تشکیل داد. پیش از آن نیز، مسی همراه با رونالدینیو و ساموئل اتوئو یکی از خطرناکترین خطوط حمله اروپا را ساخته بود.
این روزها، خط حمله بارسلونا با حضور لامین یامال، رافینیا و روبرت لواندوفسکی عملکرد خوبی زیر نظر هانسی فلیک داشته است. این سه بازیکن تاکنون در لالیگا آمار ۳۴ گل و ۱۸ پاس گل ثبت کردهاند. در بین پنج لیگ معتبر اروپا، تنها مثلث هجومی لیورپول، شامل محمد صلاح، لوئیس دیاز و کودی خاکپو، با ۳۵ گل و ۱۸ پاس گل آمار بهتری داشته است.
بارسلونا با پیروزی ۷-۱ مقابل والنسیا، برای هفتمین بار در این فصل شاهد درخشش سه مهاجم اصلی خود بود، به طوری که لواندوفسکی، رافینیا و یامال یا گل زدند یا پاس گل ارسال کردند. با این برد تعداد گلهای بارسا در لالیگا به ۵۹ گل در ۲۱ بازی رسید.
لواندوفسکی با ۱۷، رافینیا با ۱۲ و یامال با ۵ گل، روی هم ۵۸ درصد از گلهای بارسلونا در لیگ اسپانیا را به ثمر رساندهاند. این آمار در صورت در نظر گرفتن لیگ قهرمانان به ۶۱ درصد میرسد، چرا که این سه بازیکن ۵۲ گل از ۸۵ گل بارسلونا در هر دو رقابت را به نام خود ثبت کردهاند.
این آمار تأثیرگذاری فوقالعاده این سه بازیکن را نشان میدهد، اما چه چیزی باعث شده که این ترکیب تا این حد هماهنگ و موفق باشد؟
چیزی که خط حمله سهنفره بارسلونا را از دیگر تیمهای جدول متمایز میکند، ارتباط و هماهنگی زیاد و قدرتمند بین این سه بازیکن است.
یامال، رافینیا و لواندوفسکی به خوبی با هم هماهنگ هستند و مدافعان حریف را به دردسر میاندازند. سرعت و تلاش رافینیا، چه با توپ و چه بدون آن، نقش کلیدی در این میان داشته و باعث شده که تا دو همتیمی او در خط حمله عملکرد بهتری داشته باشند. لواندوفسکی این فصل در گلزنی افت و خیز زیادی داشته، اما در ۳۶ سالگی نیز همچنان نقش مهمی در این مثلث هجومی ایفا میکند، که در ادامه بیشتر به آن میپردازیم.
زوج رافینیا و یامال مؤثرترین زوج خط حمله بارسلونا بوده است. این دو در مجموع ۳۵ موقعیت گل برای یکدیگر در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا خلق کردهاند، که سهم رافینیا ۲۰ و یامال ۱۵ موقعیت گل است. دومین زوج خطرناک خط حمله، لواندوفسکی و رافینیا هستند که ۲۵ موقعیت گل برای یکدیگر ساختهاند.
با اینکه رافینیا و یامال بازی را بهعنوان وینگر آغاز میکنند، اما همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، در زمین بسیار نزدیکتر از چیزی که انتظار میرود، قرار میگیرند.
تلاش و دوندگی زیاد رافینیا، همراه با جاگیریهای هوشمندانه او بین خطوط دفاعی حریف، به یامال این امکان را میدهد که آزادانه بین مرکز زمین و سمت راست حرکت کند. در همین حال، ژول کونده، مدافع راست تیم، جلوتر میرود و عرض زمین را پوشش میدهد، که این موضوع بهویژه در ضدحملات، آزادی بیشتری به یامال برای بازی خلاقانه میدهد.
برای مثال، در پیروزی ۷-۰ بارسلونا مقابل رئال وایادولید در ماه اوت، یامال با توپ به سمت دروازه پیشروی کرد، در همین حال رافینیا به سرعت به او ملحق شد. همزمان، کونده و دنی اولمو، هافبک هجومی تیم، مدافعان حریف را در دو سمت زمین مشغول کردند و این باعث شد یامال وظیفه موقعیتسازی را راحتتر انجام دهد.
در حالی که تمرکز مدافعان روی یامال قرار دارد، رافینیا به فضای خالی بین آنها هجوم برد.
یامال پاسی در عمق به رافینیا، خلاقیت خود را نشان داد و این وینگر برزیلی که فصل درخشانی پشت سر میگذارد، گل پنجم بارسلونا را به ثمر رساند.
این زوج حتی زمانی که یامال و رافینیا در پستهای معمول خود، در نقش وینگر بازی میکنند، خطرناک ظاهر میشوند. در پیروزی ۵-۱ بارسلونا مقابل مایورکا در ماه دسامبر، یامال یک ارسال خارقالعاده با بیرون پای خود انجام داد که رافینیا بهسادگی آن را در تیر دورتر به گل تبدیل کرد.
رافینییا و لواندوفسکی به روشهای سادهتری نیز با هم همکاری کردهاند. در ماه اکتبر، رافینیا با یک پاس زمینی عرضی از سمت چپ و ارسالی بلند از روی یک ضربه ایستگاهی از سمت راست، به گلزنی لواندوفسکی در پیروزی 3-0 مقابل آلاوس کمک کرد.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شد، رافینییا معمولاً نزدیک به لواندوفسکی بازی میکند. این وینگر ۲۸ ساله با حرکت به فضاهای بین مدافعان، باعث سردرگمی در مناطق میانی خط دفاعی میشود و یکی از مدافعان مرکزی را از جای خود حرکت میدهد، که این به لواندوفسکی اجازه میدهد تا پاس را در فضای خالی دریافت کند.
در این سکانس تهاجمی مقابل وایادولید، وقتی که یامال نوپ را دریافت میکند، رافینیا جلوتر از لواندوفسکی استارت میزند.
او کمی مسیر دویدن خود را به صورت منحنی طی کرد تا میان مدافعان میانی قرار بگیرد و توجه آنها را به خود جلب کند.
این کار باعث شد تا فضایی بین مدافع میانی و مدافع کناری وایادولید به وجود بیاید و به وضوح راه را برای فرار لواندوفسکی و گلزنی او باز کرد.
یامال پاسی بلند به پشت مدافعان ارسال کرده و لواندوفسکی کار را تمام کرد.
چند دقیقه قبلتر، لواندوفسکی در موقعیتی مشابه به رافینیا کمک کرده بود. این بار، دویدن لواندوفسکی و جایگیری اولمو باعث شد تا هر دو مدافع مرکزی به سمت جناح راست بارسلونا کشیده شوند.
لواندوفسکی به رافینیا علامت داد تا به سمت فضای خالی حرکت کرده و پاس بلند، پائو کوبارسی، مدافع مرکزی بارسلونا، را دریافت کند. رافینیا نیز دقیقا همین کار را انجام داد و با فرار پشت مدافعان حریف، پاس دقیق کوبارسی را کنترل کرده و با ضربهای آرام با پای چپ توپ را به گوشه دروازه فرستاد.
در پیروزیهای 4-0 و 4-1 بارسلونا مقابل رئال مادرید و بایرن مونیخ در اوایل فصل، حرکات بدون توپ هوشمندانه و جایگیریهای دقیق بازیکنان، نقش زیادی در به ثمر رساندن هر دو گل ابتدایی بارسلونا داشتند.
در دیدار مقابل رئال مادرید، جایگیری رافینیا نقش کلیدی را ایفا کرد. زمانی که کاسادو توپ را به جلو میآورد، رافینیا باعث شد تا ادر میلیتائو،مدافع میانی رئال مادرید، پست خود در خط دفاعی را ترک کند. این اتفاق باعث شد تا لوکاس واسکز، مدافع راست رئال، با روبرت لواندوفسکی تنها بماند. لواندوفسکی از فضایی که بین واسکز و میلیتائو ایجاد شده بود استفاده کرده و با دریافت پاس عالی کاسادو، به راحتی دروازه آندری لونین را باز کند
در بازی مقابل بایرن، لواندوفسکی در عمق بازی میکرد تا سیستم دفاع نفر به نفر بایرن را بهم بریزد و کیم مین جائه را از پست خود خارج کند. در همین حال، یامال به سمت داخل حرکت کرد تا اوپامکانو را جلو بیاورد و فرمین لوپز به سمت خط دفاعی حریف هجوم میبرد تا آلفونسو دیویس را مشغول کند. این اتفاق باعث شد یوسوا کیمیش برای مهار رافینیا تنها بماند.
پس از دو پاس، فرمین لوپز رافینیا را با دروازهبان تک به تک میکند و او نیز پس از جا گذاشتن مانوئل نویر گل اول را به ثمر میرساند.
یامال و لواندوفسکی هنوز گلهای زیادی روی همکاری با یکدیگر به ثمر نرساندهاند، اما تا به اینجا نشان دادهاند که پتانسیل شکلگیری همکاری سنتی میان یک وینگر و مهاجم نوک را دارند. این موضوع در اولین بازی هانسی فلیک به عنوان مربی بارسلونا، که با پیروزی ۲-۱ مقابل والنسیا در لالیگا همراه بود، به وضوح دیده شد.
نقش رافینیا هم در این صحنه مهم است، زیرا در ابتدا او بود که با پاس خود به سمت چپ، بازی را باز کرد.
زمانی که آلخاندرو بالده، توپ را ارسال میکند، لواندوفسکی و دو بازیکن دیگر به مرکز محوطه جریمه هجوم میبرند، در حالی که یامال نیز سعی میکند با یک استارت خود را به تیر دوم برساند.
ارسال آلخاندرو بالده، در تیر دوم به لامین یامال رسید و او نیز با پاسی عرضی و تک ضرب، توپ را در مقابل دروازه به روبرت لواندوفسکی رساند تا این مهاجم لهستانی حساب کار را ۱-۱ کند.
با گذشت چند هفته از شروع فصل، لواندوفسکی سبک بازی خود را تغییر داده تا بیشتر به همتیمیهای خود کمک کند. او در نه بازی اخیر خود در لالیگا تنها سه گل زده است، در حالی که در ۱۱ بازی اول خود ۱۴ گل به ثمر رسانده بود. با این حال در این دوره که لواندوفسکی گلهای کمتری به ثمر میرساند، او بیشتر از گذشته به عقب برمیگردد تا در بازیسازی و ساخت حملات به تیم کمک کند.
یامال از بازی بدون توپ لواندوفسکی در فینال سوپرکاپ اسپانیا مقابل رئال مادرید، استفاده کرد. لواندوفسکی با کمک گاوی، آنتونیو رودیگر را از پست خود خارج کرد و توپ را به یامال رساند و او نیز از حفره به وجود آمده در خط دفاع رئال مادرید استفاده کرد و گلی زیبا به سبک لیونل مسی به ثمر رساند.
این بازی نشان داد که لواندوفسکی حتی زمانی که گل نمیزند نیز میتواند با بازی بدون توپ و هوش بالای خود به تیم کمک کند؛ موضوعی که در دوران مربیگری ژاوی مورد انتقاد قرار میگرفت. در هفتههای اخیر، او بارها با جایگیری مناسب، به رافینیا و یامال کمک کرده تا در موقعیتهای خطرناک قرار بگیرند.
با نگاهی به نقشه پاسهای بارسلونا (Passmap) در پیروزی 3-2 آنها مقابل دورتموند در لیگ قهرمانان، نمونه دیگری از این موضوع است؛ دیداری که لواندوفسکی با اینکه در آن گلی به ثمر نرساند اما بسیار تاثیرگذار بود.
لواندوفسکی، یامال و رافینیا بهخصوص با حرکات بدون توپ خود، به موفقیت یکدیگر کمک کردهاند. وقتی بارسلونا از نقاط قوت هر یک از این بازیکنان بهره میبرد، مانند حرکات هوشمندانه رافینیا، دید وسیع یامال و غریزه گلزنی لواندوفسکی، نتیجه آن به ثمر رسیدن گلهای فوقالعاده است.
اگر بخواهیم یک مثال خوب برای این مورد بزنیم، میتوانیم به گلی که لواندوفسکی در دقیقه هشتم بازی مقابل یانگ بویز سوئیس در لیگ قهرمانان به ثمر رساند، اشاره کنیم.
هافبکهای بارسلونا نقش مهمی در حملات تیم ایفا میکنند. در برخی مواقع، مهاجمان هم با دادن پاس به همتیمیهایشان به آنها کمک کردهاند، مانند این موقعیت که به گل دیدنی پدری مقابل سویا ختم شد.
این سه بازیکن نقش بسیار حیاتی در تیم هانسی فلیک دارند، زیرا زمانی که آنها در دسترس نیستند، کیفیت تیم بهطور محسوسی افت میکند. با این حال نباید عملکرد این سه بازیکن را جدا از سایر بازیکنان در نظر گرفت. همانطور که در بالا اشاره شد، تلاش بازیکنانی مانند گاوی، اولمو، کونده و فرمین لوپز در سیستم فلیک کمک میکند تا خط حمله بارسلونا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
فلیک در بایرن مونیخ نیز نشان داده است که میتواند بهترین بازی را از تیمش بگیرد و در فصل 20-2019 آنها را به سهگانه برساند. او اکنون در بارسلونا با گروهی کوچکتر و کمتجربهتر کار میکند، اما سایر بازیکنان نیز نقش مهمی داشتهاند. فران تورس و اولمو هرکدام شش گل در لالیگا و لیگ قهرمانان به ثمر رساندهاند و پدری نیز چهار گل زده است. علاوه بر آن، شش بازیکن دیگر نیز در تیم حضور دارند که حداقل دو گل به نام خود ثبت کردهاند.
با این حال، در مسیر بارسلونا برای موفقیت در لیگ قهرمانان، مثلث هجومی این تیم تمام توجهات را به خود جلب کردهاند که البته با توجه با عملکرد آنها کاملاً منطقی است.
یادداشت آنانتاجیت راگورامان از وبسایت اتلتیک