یک رفیق راه دارم که همیشه با منه
منو خیلی دوست داره انگار عاشق منه
وقتی از راه میرسم کنار در منتظره
میپره تو بغلم یا رو زمین غلط میزنه
آره من از سگم حرف میزنم
چه وفاداره سگم منو دوست داره سگم
رسم زندگیم شده عشق و ایثار سگم
وقتی غم دارم یه توپ میندازم رو آسمون
سگ من بدو بدو خنده میاره جای اون
آره من از سگم حرف میزنم
وقت بی حوصلگی اون سرمو گرم میکنه
وقتی بی حوصلهام...
وقتی از سفر میام انگار با من قهر میکنه
چرا بعضی آدما سگو دوست ندارن
دوست دارم هرجا میزم با من باشه سگم
نگو اینجا جای اون نیست نمیشه بیاد سگم
اون نباشه منم اونجا نمیرم