شبح درون پوسته یا عالیجنابِ درون سایهها (Ghost in the Shell - Kōkaku Kidōtai؟) عنوان یک فرنچایز چندرسانهای ژاپنی سایبرپانک است که برای اولین بار به صورت یک مجموعه مانگا به همین نام توسط ماسامونه شیرو نوشته و مصورسازی شد. داستان مجموعه دربارهٔ سازمانی ساختگی و ضد سایبرتروریسم به نام «بخش امنیت عمومی ۹» است که توسط سرگرد موتوکو کوساناگی، در اواسط قرن بیست و یکم ژاپن رهبری میشود. از زمان انتشار نسخه مانگا، شبح درون پوسته تبدیل به چندین مجموعه در رسانههای مختلف شده است که میتوان به چند مجموعه تلویزیونی انیمه، پنج فیلم سینمایی و چندین بازی ویدئویی اشاره کرد. موضوعات این آثار در مباحث سایبرپانک، هوش مصنوعی، خودآگاهی، و فلسفه ذهن با زمینه علمی–تخیلی است. فیلم نخست این اثر در سال ۱۹۹۵ تولید گردید و به حدی موفقیت کسب کرد که بهدنبال آن دو سریال تلویزیونی با نامهای استند الون کامپلکس و اس. ای. سی دومین گیگ توسط سازندگان آن ساخته گردیدند. سپس فیلم دومی هم در سال ۲۰۰۴ با نام شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو ساخته گردید. تمامی انیمهها در استودیو پروداکشن آی.جی تهیه شدهاند. بهعلاوه یک فیلم لایو اکشن آمریکایی توسط پارامونت پیکچرز در ۳۱ مارس ۲۰۱۷، به نمایش درآمد
دانلود فیلم انیمه شبح درون پوسته با زیرنویس فارسی (1995)
لینک کمکی (تماشا)
دانلود انیمه سریالی شبح درون پوسته: استند الون کامپلکس (2009 - 2012)
دانلود انیمه سینمایی شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو (2004)
دانلود انیمه سریالی Ghost in the Shell: Stand Alone Complex
دانلود انیمه The Eminence in Shadow (از 2019 تاکنون)
سریال شبح درون پوسته اس ای سی ۲۰۴۵ (دوبله)
لینک کمکی (زیرنویس فارسی)
دانلود فیلم 2017 (دوبله)
«شبکه، وسیع و بیانتهاست».
این یکی از آخرین دیالوگهایی است که از زبان شخصیت اصلی انیمیشن «شبح در پوسته» میشنویم؛ جملهای که دقیقا بیانکنندهی وسعت و افق بیپایانِ داستانگویی، کارگردانی، بحثهای فرامتنی و سوالات عمیقی است که این انیمیشن کلاسیک به نمایش میگذارد و مطرح میکند. «شبح در پوسته» به واقع مثل تصویری که از شهرهای چندطبقهی آیندهنگرانهی دنیایش به نمایش میگذارد، فیلمی با چنان شبکهی درهمتنیده و پیچیدهای است که هرچه دربارهاش حرف بزنیم، کم گفتهایم. تمام اینها هم به خاطر این است که فیلم درست مثل «آبی کامل» (Perfect Blue)، یکی از انیمیشنهای عادی این مدیوم نیست، بلکه در میان انیمههای انگشتشماری قرار میگیرد که چه از لحاظ محتوا و داستانگویی و چه از لحاظ استفاده از قابلیتهای انیمیشن، درک ما را نسبت به قدرت این حوزه تغییر داده است.
مامورو اوشی، کارگردان فیلم ما را وارد خلسهی فلسفی و شاعرانهای دربارهی مفهوم انسانبودن، مرحلهی بعدی تکامل، معنای احساس و تشخیص واقعیت از رویا میکند. فیلمی سرشار از استعارههای تصویری درگیرکننده که برداشتهای متوالی تماشاگر را میطلبد و دیالوگهای چندلایهای که کاری میکنند تا به بهترین شکل ممکن در فضای ذهنی ساکنان آیندهی زمین قرار بگیریم. «شبح در پوسته» بهطرز «نولان»واری در آن دسته از فیلمهایی قرار میگیرد که میتوانید خط اصلی داستان را با تمام پیچیدگیهایش دنبال کنید و از آن لذت ببرید، اما کافی است کشف راز و رمزها و پیدا کردن سوالات و جوابهایی که مطرح میکند به مشغلهی ذهنیتان تبدیل شود تا تکتک فریمهایش از دست بررسیهایتان در امان نمانند.
«شبح درون پوسته» یکی از مسحورکنندهترین افتتاحیههای را دارد که در سینما دیدهاید. با افسر پلیسی که بر لبهی آسمانخراشی نشسته همراه میشویم. اسمش موتوکو کوساناگی است. بعد از اینکه او همچون یک رقاص باله از ساختمان آویزان شده و مغزِ هدفش را با یک اسلحهی قوی میترکاند، تیتراژ آغازین فیلم کلید میخورد. تیتراژی که با تصاویری از مراحل ساخت یک بدن سایبورگ تدوین شده است. در پسزمینه، موسیقی کنجی کاوایی که ترکیبی از آواهای محلی و طبل و سازهای کوبهای است، اتمسفری باستانی را با تصاویر فوتوریستی در هم میآمیزد. سپس، به کلوز آپ بیدار شدن موتوکو در یک اتاق خالی کات میزنیم. او در حال دیدن خواب نحوهی ساخته شدن بدن خودش بوده است. کارگردان نمایی از شهرِ سر به فلک کشیدهی بیرون را درون قاب پنجرهی اتاق موتوکو جای میدهد. اینگونه رسما داستان آغاز میشود: ما در دنیایی هستیم که انسانها میتوانند اعضای آسیبدیدهی بدنشان را بهطور کامل با اجزا و جایگزینهای الکترونیکی تعویض کنند یا بهبود ببخشند. بعضیوقتها اعضای بدنِ انسانها آنقدر با اجزای الکترونیکی تعویض میشود که فرد کاملا تبدیل به یک سایبورگ میشود. درست مثل موتوکو. اگرچه سایبورگها حتی مغزشان را هم تغییر میدهند، اما آنها ناخودآگاه یا «شبح»شان را به درون بدن جدیدشان تزریق میکنند.
سوالات پیچیدهی فیلم از همینجا آغاز میشود: وقتی با موتوکو همراه میشویم، او خیلی وقت است که دارد با هویتش دستوپنجه نرم میکند. چه چیزی او را به فردی منحصربهفرد تبدیل میکند؟ تجربههایش؟ نحوهی رفتار مردم با او؟ اصلا آیا پس از تعویض کامل بدنش، او دیگر یک انسان نیست یا داشتن یک بدن کاملا مکانیکی چیزی از اهمیت یک فرد کم نمیکند؟ «شبح درون پوسته» از طریق مطرح کردن چنین سوالاتی و نمایش تقلای موتوکو برای یافتن جوابی برای آنها، کاری میکند تا ما احساسِ وحشت، افسردگی، کلافکی و مشغلهی ذهنی موجودی مثل موتوکو را درک کنیم. این وسط، نیروی محرکهی داستان کسی یا بهتر است بگویم هوش مصنوعیای به اسم «عروسکگردان» است. کسی که با هک کردن «شبح» افراد مهم، سعی میکند به اطلاعات محرمانهی آنها دست پیدا کند. در این میان، تیمِ موتوکو برای شناسایی، دستگیری و فاش کردن انگیزههای او وارد عمل میشود. هرچه موتوکو اطلاعات بیشتری دربارهی عروسکگردان بهدست میآورد، بیشتر با او ارتباط برقرار میکند. چون ظاهرا این دو نقاط مشترک زیادی با هم دارند. هر دو موجودات مکانیکی اما زندهای هستند که شروع به زیر سوال بردن معنای زندگی و هویتشان کردهاند و این یعنی پیشرفت تکنولوژی به نتیجهای غیرقابلاجتناب ختم شده است: آغاز نوع جدیدی از زندگی و ورود بشریت به مرحلهی بعدی تکامل.