امین معتمدی
طرفداری- این مقاله کوششی است کوتاه که برای بررسی سری آ, لیگ فوتبال ایتالیا, و فراز و نشیب های آن انجام دادم که با تغییرات در حال وقوع احتمالا جایگاه از دست رفته خود را در محافل فوتبالی جهان بدست می آورد. خوراک فکری این مقاله از سایت worldsoccer.com است.
نه! به سختی می توانید طرفداران سرسخت انگلیسی و فوتبال دوست را پیدا کنید که ایام خوش و روزهای دلنشین دهه نود فوتبال ایتالیا را از یاد برده باشند. برنامه Gazzetta Football Italia که همیشه پر از اجراهای جیمز ریچاردسون خوش خو و خوش برخورد ونیز کنیث ولستنهلم افسانه ایی بود سخت از یاد و خاطر فوتبال دوستان جزیره می رود. برنامه ایی که با تاکتیک های شطرنج مانند و منحصر به فرد غول های ورزشی اروپای آن زمان و اسامی دهن پر کن بزرگان مستطیل سبز تمام اتاق های نشیمن مردم فوتبال دوست دنیا را تسخیر می کرد.
از باتیستوتا و راوانلی و باجو کبیر تا تورام و زیزو و بکشیچ ... هیچ شکی برای تماشای لیگ مورد علاقه تان نداشتید. خب شاید فکر کنید تیمی از جزیره پیدا میشد که این غول های ایتالیایی را در مرحله حذفی لیگ قهرمانان کنار بزند. خب جواب من به شما این است: "شوخی میکنی؟". تیم های انگلیسی شانسشان در حد کمی تا قسمتی "شوخی میکنی؟" بیشتر نبود. انحصار قرعه فینال در دستان غول های ایتالیایی بود. شاید فینال سال 1999 و رویارویی منچستر و بایرن بود که به هفت سال سلطه مستمر ایتالیایی ها در فینال پایان داد.( این شامل عنوان قبلی این رقابت ها با نام European Cup نیز می باشد.) در این سلطه ی تقریبا هفت ساله هر یک از غول های تورینی و میلانی حضور مستمر و محصور کننده و سه ساله ایی در بازی فینال داشتند, ولواینکه سهم هر کدام از آنها یک پیروزی در این سال ها بوده است. این حقایق را پیوند بزنید به عزم راسخ تیم هایی امثال اینتر میلان و پارامای قدرتمند برای حفظ این کاپ در خاک ایتالیا که به UEFA Cup تغییر نام پیدا کرد. به طور شگفت انگیزی در این دهه فوتبالی که از آن سخن به میان رفت فقط یک فینال از چنگال ایتالیایی ها در رفت که این خود نشان گر ممتاز بودن این لیگ در قاره سبز بود.
اما خب به نظر می آید که همگان, متفق القول, این قلعه مستحکم را فرو پاشیده می دیدند. هزاره جدید همراه با حضور آتزوری در فینال یورو 2000 بود و در این بین باشگاه ها نیز با عقد قرار دادهای بسیار سنگین در پی نگه داری بازیکنان بنام خویش بودند. بازار امثال هرنان کرسپو و کریستین ویری در نقل انتقالات بین باشگاه ها بسیار داغ بود؛ جی جی بوفون با مبلغ 32 میلیون پوند به بیانکونری پیوست و با فاصله زیادی گران قیمت ترین دروازه بان جهان شد؛ لاتزیو با قیمت های گزاف بازیکن می خرید و به باشگاه های دیگر قرض میداد در حالی که رم با به خدمت گیری آنتونیو کاسنو جوان و جویای نام از باری با قیمت 25 میلیون پوند سعی داشت خود را یک مدعی اصلی قهرمانی معرفی کند. در کل, سری آ با مانور های خود نه تنها باعث شده بود بزرگان فوتبال در سرزمین چکمه مانند ایتالیا گرد هم جمع شوند بلکه باعث شده بود بازار داغ رقابت ها برای کسب اسکودتو نیز بین شش الی هفت باشگاه باشد. بله, همه چیز خرسندانه پیش می رفت.
اما همچون "نرو" پادشاه دیوانه که ویولن می نواخت در حالی که شهر رم را به آتش کشید, باشگاه ها هم آخرین سمفونی جلال و شکوهشان را سر میدادند زمانی که در حال نابودی بودند.
اولین پالس های این بیمار نا خوش احوال در سال 2002 از باشگاه لاتزیو دریافت شد درست وقتی که خرید های سرسام آور آنها برای کسب اسکودتو خرج بازیکنانی چون خوان سباستین ورون, مارسلو سالاس و ویری شد و باشگاه فلج شده لاتزیو به جایی رسید که مالک وقت آن کراگنتی مجبور شد استعفا دهد و باشگاه پر افتخار پایتخت ستاره های خود را به حراج گذاشت که بین آنها جواهر سلطنتیشان الساندرو نستا نیز بود. گرچه که این تنها پیش لرزه های یک فاجعه بود. در سال 2006 رسوایی کالچوپلی چون زمین لرزه ایی تمام دنیای فوتبال را لرزاند. تقلب در انتخاب داوران مورد نظر پیش از مسابقات, در ابعاد وسیعی به وسیله تیم های معروف ایتالیایی انجام شد. یووه از عنوان های 2005و 2006 خود خلع شد به دسته B ایتالیا تبعید شد. بانو ی پیر و حالا کمر شکسته تورین در این تنبیه خود را تنها نمی دید. میلانی های قرمز و مشکی پوش نیز امتیازات خود را کسر شده دیدند. فوتبال ایتالیا با رفتن جمعی از ستارگان شهیر دنیای فوتبال تلو تلو خوران حالا دیگر لیگ ضعیفی بود.
گرچه بوسیله سحری ضعیف, یک جفت حضور در رقابت های لیگ قهرمانان برای فوتبال ایتالیا و باشگاه های شهر میلان بدست آمد که مهمترین آن برد زیرکانه اینترِ خوزه مورینیو در سال 2009 بود. اما فوتبال ایتالیا سحر خود بر پیکره فوتبال اروپا را از دست داده بود. حقیقتی که به سادگی با حضور تیم های ایتالیایی در لیگ قهرمانان اروپا از سال 2000 به بعد هم خونی دارد. سری آیی که به رکود رسیده و تماشاچیانی که آرام آرام از استادیوم های خالی از نبرد گلادیاتور ها محو می شوند.و لیگ سری آیی مانند که محسور قدرت لیگ برتر انگلیس و ظهور بارسای لالیگای احیا شده است. البته که این فجایع به خشکسالی استعداد ها نیز منتج شد و دیگر بازیکنان مطلوب روی این کره خاکی به ایتالیا نمی رفتند؛ نه خود می خواستند که در ایتالیا باشند و نه کسی می توانست در ایتالیا آنها را بخرد. قدرت مالی لیگ برتر انگلستان و وسواس انتخابی لا لیگا و حتی قدرت مالی روس ها در لیگ برتر روسیه برای جذب این بازیکنان بهتر عمل کرده بود. سری آ قافیه را باخته بود.
با این حال شرایط انگار در حال تغییر است. مثل خود زندگی. بازیکنان کم کم به ایتالیا بر می گردند. کارلوس توز, فرنانرو یورنته و ماریو بالوتلی تنها سه بازیکن هستند اما سه بازیکن کاتالیزور در این تغییر و شهرتشان چیزی است که سری آ این چند ساله کمبود آن را احساس کرده و با وجود پیشنهادات وسوسه انگیز لیگ های انگلیس و اسپانیا به یووه و میلان ملحق شدند. جالب تر از همه اینها کاری است که ناپولی انجام داده. کسی را پیدا نمی کنید که در خوب نبودن ناپولی در سنوات گذشته مخالف شما باشد. اما بازیکنانی چون لاوازی, همسیک و کاوانی به این تیم شهر ناپل کمک کردند که به کورس رقابت ها باز گردد و در این سال ها نیز یک نائب قهرمانی کوپا ایتالیا در سال 2011/12 را به حسابشان واریز کردند اما این ناپولی کجا و ناپولی عصر 80 با طعم مارادونا کجا! درست است که ناپولی با مشکلات خودش درگیر بوده در سال 2004 نیز حیات فوتلای خود را در سری C1 بعد از احیای دوباره تیم از ورشکستگی کل مجموعه شروع کرده است. اما آنها نیزحرکت های مهمی با فروش کاوانی و درآمد های حاصله و حضور رافا بنیتز به عنوان ناخدای خویش انجام داده اند. این تغییرات شامل حضور قرضی پپه رینا و خرید رائول آلبیول است که نشانگر تغییرات پیش رو می باشد است.
عیار زرین دهه نود در حال تکرار شدن است. بازیکنان مطرح و بین المللی در نقطه اوج کارنامه خود به این باشگاه ها ملحق می شوند که حالا دیگر محدود به یک یا دو تیم نیست بلکه در بین پنج الی شش باشگاه در ایتالیا است. اینک می توانید بنویسید "ناپولی" اما بخوانید " پارما سال 98/99" . اگه احتیاج به مدرک بیشتر دارید بهتر است نگاهی بیاندازیم به انتقال گونزالو هیگواین. مهاجم زهردار آرژانتینی که در 190 مسابقه ایی که برای قو های سفید سلطنتی انجام داده بود 107 بار دروازه تیم های لا لیگا را با شوت های سهمگینش فرو ریخت. این انتقال با وجود علاقه بیانکونری و تلاش سر سختانه توپچی های لندنی در انتها به قرعه ناپولی تمام شد که به نظر اکثر کارشناسان یک پیروزی برای ناپولی است؛ البته نه روبروی یوونتوس چرا که یووه ,آپاچی, هموطن هیگواین را پیشتر از سیتیزن ها خریده بود و به خواست خود از کورس این رقابت خارج شد. این یک پیروزی برای سری آ است در مقابل لیگ برتر.
ناپولی مراحل اتمام نهایی شدن کادر بازیکنان تیمش را پشت سر می گزارد. آنها می خواهند برای اسکودتو بجنگند. بقیه تیم ها هم بی شک همین قصد را دارند و باید که داشته باشند.
سری آ برگشته است.