بررسی بخش Get Ready
کلمه respect : هم معنی اسم و هم معنی فعل داره. احترام - احترام گذاشتن به.
نکته مهم : در حالت فعل،حرف اضافه نمیخواد. to نمیخواد
I respect to you❌
I respect you✅
در مورد should و have to :
هر دو معنی باید دارن، ولی have to شدت و تاکید بیشتری برای باید داره
کلمه elderly صفت هست و معنی مُسِن میده.
کلمه donate یعنی اهدا کردن. برای اهدای عضو،برای اهدای کتاب به کتابخونه.. استفاده میشه.
چون by حرف اضافه هس،اگه فعلی بعدش بیاد باید به صورت ing دار باشه… by donating
بخش Conversation
کلمه caught : گذشته فعل catch هست. معانی مختلفی داره. درمورد بیماریهای مُسری و واگیردار استفاده میشه و معنی گرفتن، به فلان بیماری دچار شدن میده.
سرماخوردگی گرفتن catch a cold
کرونا گرفتن catch covid-19
آنفلوآنزا گرفتن catch a flu
کلمه terrible : صفت هست.
در مورد اتفاقات و وقایع یعنی وحشتناک،ترسناک
درمورد بیماری یعنی سخت و شدید
کلمه told : گذشته فعل tell .
نکته:حرف اضافه نمیخواد.to نمیخواد.
.She told her to stay there به او گفت که اونجا بمونه
فعل get better : کالوکیشن هست و در مورد بیماری یعنی بهبود یافتن،خوب شدن.
کلمه while : یکی از معانیش وقتی که،زمانی که هست
وقتی دوتا کار همزمان دارن انجام میشن با استفاده از while میشه انجام اون دوتا کار رو بیان کرد.
While the nurse is taking her temperature, they start talking
وقتی که پرستار داره درجه تبش رو میگیره، حرف زدن رو شروع میکنن
کلمه temperature : دوتا معنی داره:
●دما و درجه حرارت
● تب. وقتی در معنی تب باشه مترادفش میشه fever
گرامر درمورد فعل start : اگر بعد از start فعلی بیاد، هم میتونه با to همراه باشه و یا به صورت ing دار.
هر دو شکل صحیح هستن
Start talking / Start to talk
کلمه heard : گذشته hear هست به معنی شنیدن.
نکته:حرف اضافهی این فعل of هست. رایجترین اشتباه درمورد حرف اضافه این فعل استفاده از about هس.
Hear about something❌
Hear of something✅
کلمه born : شکل سوم فعل bear و یکی از معانی bear (بچه)زاییدن هست. در حالت مجهول be born یعنی زاده شدن، متولد شدن
He was born in 1288 در سال ۱۲۸۸ متولد شد
کلمه After حرف اضافه هست و بعدش فعل به صورت ing دار میاد After receiving
عبارت went abroad : کالوکیشن به حساب میاد. went گذشته go
go abroad : به خارج از کشور رفتن
نکته:حرف اضافه to نمیخواد
کلمه found : دوتا نکته داره.
●اول اینکه میتونه گذشتهی فعل find باشه به معنای پیدا کردن،یافتن
●دوم اینکه خودش فعل هست به معنای تاسیس کردن،بنیاد نهادن.
مثلا موسسهای را تاسیس کردن، مرکز پزشکیای را بنیاد نهادن.
گذشته و حالت سومش هم ed میگیره: founded
عبارت one of : یعنی یکی از
نکته : اسم بعد از one of حتما باید به صورت جمع باشه
یکی از آنها one of them
یکی از دوستاش : one of his friends
کلمه generous : صفت هست یعنی بخشنده،سخاوتمند
عبارت spare no pain : کالوکیشن به حساب میاد، یعنی از هیچ تلاشی مضایقه نکردن، از هیچ کوششی دریغ نکردن.
به صورت Spare no efforts هم استفاده میشه و همون معنی رو میده.
کلمه helpful : صفت هست با دوتا معنی
●مفید و سودمند●کمککننده
اگر با حرف اضافه to بیاد helpful to معنی کسی رو میده که به دیگران کمک میکنه،یاری میرسونه
کلمه regard. معانی مختلفی داره.
اگر همراه با as بیاد این معنی رو میده:به عنوانِ….به حساب آوردن،به عنوان…به شمار آوردن.
در حالت مجهول be regarded as این معنی رو میده
به عنوان…به حساب آمدن
He was regarded as a dedicated physician او به عنوان یه پزشک متعهد به حساب میآمد.
کلمه dedicated : صفت هست. درمورد انسان یعنی کسی که خودشو وقف کمک به بقیه میکنه. کسی که همه چیزشو فدای بقیه میکنه.متعهد و به شدت وظیفه شناسه
جمله It's a pity ! یه عبارت کاربردی تو مکالمههاست یعنی مایهی تاسفه.جای تاسف داره.
خود کلمه pity یعنی رحم،ترحم،دلسوزی
کلمه distinguished : صفت هست. درمورد انسان یعنی برجسته و ممتاز،طراز اول
خود distinguish فعل به حساب میاد به معنی تمیز دادن(از یک دیگر)، تشخیص دادن(از یکدیگر) . مثلا در مورد فرق بین دو چیز و کسی که توانایی تشخیص این فرق رو داشته باشه، از این فعل استفاده میکنیم.
He doesn't distinguish good from bad
خوب رو از بد تشخیص نمیده.
I can't distinguish between colors
من نمیتونم رنگها رو از هم تشخیص بدم
حرف اضافه on : اگه مقاله یا کتابی درمورد چیزی نوشته شده از حرف اضافه on استفاده میشه.
Writing an essay on corona virus
نوشتن یه مقاله درموردِ ویروس کرونا
بخش New Words and Expressions
کلمه feed : یعنی غذا دادن به.
حرف اضافهی مثلا to رو هم نمیخواد و بلافاصله بعدش subject و مفعول میاد.
He feeds the pigeons every day✅
He feeds to the pigeons every day❌
The mother is feeding her baby
مادر داره به بچهاش غذا میده.
نکته:حالا اگر مشخص بشه که چه تغذیهای، چه غذایی داده میشه و نوع غذا مشخص باشه، to استفاده میشه.
The mother is feeding milk to her baby
مادر داره به بچهاش شیر غذا میده
نکته بعدی درمورد feed : اگه با حرف اضافه on بیاد معنی تغذیه کردن از میده.
These animals feed on jungle fruits
این جانوران از میوههای جنگلی تغذیه میکنند
کلمه shout at : یعنی سر کسی فریاد زدن.
نکته: حرف اضافه این فعل at هست و اشتباه رایج اینه که از on استفاده میکنن.
عبارت hard of hearing : کالوکیشین هست و صفت. به معنی کمشنوا،کسی که گوشش سنگینه
عبارت burst into tears : کالوکیشن هست به معنای ناگهانی زیر گریه زدن.
نکته : گذشته و شکل سوم burst باز خود burst هست Have/Has burst into tears
کلمه repeatedly : قید هست به معنای بارها، مُکرراً، به صورت پی در پی
کلمههای calm و quiet صفت هستن به معنی آرام،ساکت. مترادف هم هستن
کلمه Diary (دایاری) : یعنی دفترچه خاطرات
نکتهای که وجود داره تشابه نوشتاریش با کلمه Dairy هست که معنی لبنیاتی، لبنیات فروشی میده
Diary : دفترچه خاطرات
Dairy : لبنیاتی
بخش Reading
کلمه ask : یعنی پرسیدن از
نکته : در معنای پرسیدن از کسی، حرف اضافه نمیخواد. مثلا ask from اشتباهه.
They ask from me the address❌
They ask me the address✅
اگر حرف اضافه for باهاش بیاد، ask for ، یعنی درخواست چیزی را کردن
عبارت keep asking : به سوال پرسیدن ادامه دادن، مدام سوال پرسیدن.
نکته : اگر بعد keep فعلی بیاد جوری که اون فعل به انجام کاری به صورت بدون وقفه دلالت بکنه، باید ing دار باشه. keep trying مدام تلاش کردن
keep drinking tea مدام چایی خوردن
start reading
فعل بعد از start هم به صورت با to و هم به صورت ing دار میاد و هر دو شکل صحیحه
کلمه reply : پاسخ دادن،جواب دادن. احتیاج به حرف اضافه to داره. برخلاف answer که حرف اضافه نمیخواد.
پسرم ازم پرسید اون چیه و من بهش جواب دادم
My son asked me what it is and I replied to him
My son asked me what it is and I answer him
عبارت at all : اصلا،ابدا،به هیچ وجه
عبارت care for : دوست داشتن و اهمیت قائل شدن
بخش Grammar
کلمه receive : دوتا معنی داره :
●دریافت کردن
● فراگرفتن، آموختن (درس،آموزش…)
حرف اضافه translate (ترجمه به زبانی دیگر)، into هست
کلمه countless : صفت هست به معنای بیشمار،بسیار زیاد
Count : (فعل) یعنی شمردن