اسفند 1388 شبکه PMC
ویدیو
هه! هیچ کدوم تون نمی فهمین
به خدا هیچ کدوم تون نمی فهمین
وقتی دنیات واقعا سیاه شده
وقتی موقع نوشتن بغضت می ترکه
میفهمی چه حسی داره
بعد میگی همه ی اینا تبلیغه
(بیباک)
آماده ای که توهم منو تَرک کنی
یا میخوای بشنوی تا درد منو درک کنی؟
میخونم تا تو دلم، این بار سنگین نمونه
این اشک منه که باعث رنگین کمونه
این صدای اشک منه به هر گوشه رسید
فعلا که زندگی گرگه و ما یه خرگوش سفید
دلم بهم میگه این ناله ها کافی نیست یه ریز
غرق خوابم واسم یه لیوان کافی میکس بریز
که بیدار بمونم ببینم من چه واژه ای
میتونه بهتر بیان کنه عمق این تراژدی
وقتی کسی راه نمیاد باهام جز سایهی من
بایدم رپ من اینطور بشه مایهی ننگ
با همین امکاناتم میرم تو این راه پیش و پس
وقتی ۷۰ میلیون میخوان کار شیش و هشت
پس دیگه حاجت کدوم استخاره هست؟
باید بکنم از استعدادم استفاده پس
گله دارم آره من از خدا گله دارم
که چرا در هر قدمم میخوره گره کارم
دیگه پر شده از ناله ها دل پارم
که چرا خوبی های دنیا واسم نصف کارست
وقتی غرق میشم آره زیر سیل کارم
وقتی نمیشه به دست بیارم من دل یارم
وقتی شونهای ندارم من روش سر بزارم
میگم گله دارم گله از این دل زارم
میگی کفر نگو توام شکر کنش باز
ولی وقتی شب رفته و اینجا صبح شدش باز
و خورشید تابید رو مشکلی که تو دل من بوده
حالا منم و روزگار و یه دوئل مردونه
میگم بکش خودت و بذار یه نفسی بکشی
وقتی داری راه زندگیت رو عوضی میکشی
به مشکلاتم میگم من دوباره نمی خوام
چرا سختی مال منه خوشی مال رفیقام
از شانس بد مائه جا که تنگ میشه آره
وقتی دست به طلا هم میزنی سنگ میشه آره
وقتی به آیندهها ندارم حس خاصی
وقتی به جیبم ندارم حتی اسکناسی
پیش دوست و آشنا هم نمی خوام کم بیارم
مجبورم سر و تهشو با یه دروغ هم بیارم
جای اینکه خدا واسهی مشکلم پا پیش بزاره
کاری کرده صبح و شب رو سرم آتیش بباره
گله دارم آره من از خدا گله دارم
که چرا در هر قدمم میخوره گره کارم
دیگه پر شده از نالهها دل پارم
که چرا خوبی های دنیا واسم نصف کارست
وقتی غرق میشم آره زیر سیل کارم
وقتی نمیشه بدست بیارم من دل یارم
وقتی شونهای ندارم من روش سر بزارم
میگم گله دارم گله از این دل زارم
تا که پولت به جیبت دورت از دوستی پره
تا که مشکلی داری نمیبینی دوستی دورت
جز دو سه نفر رفته هرکی سمت ما بود
حالا ماییم و بورس و چک و سفته هامون
اونا شعار می دادن منو درکم می کنن
ولی وقت سختی دیدم چطور ترکم می کنن
چه دوستای من چه عشق و چه برادرم
نمی دونستم ضامن رابطمه درآمدم
و واسهی مشکلاته بهم ریخته حال روحیم
حالا کجای دنیا فرار کنم با چه رویی؟
تو هر کشوری که به تو بخوان اقامت بدن
واسه ایرانی بودنت تو رو حقارت میدن
تو رویا بودم که حال خوش همیشگیست
و حالا میفهمم هیچ مادیاتی همیشه نیست
دنیا کاری کرد که چشمای من هر شب اشکه
ولی نمی بازم مگه دنیا از رو نعشم رد شه