نبرد روهیریم جدیدترین اقتباس ارائه شده از دنیای فانتزی جی آر آر تالکین است که در اواخر سال 2024 به پرده سینماها راه یافت. در ادامه نگاهی به این اثر سینمایی می اندازیم.
چرا موفقیت یا عدم موفقیت اقتباس های سینمایی
از آغاز سینما اقتباس های بی شمار و با کیفیت های مختلفی به پرده سینماها راه یافته است. یکی از بزرگترین زمینه ها برای خلق یک اقتباس سینمایی داستان ها و دنیاهای فانتزی است که می توانست قشر عظیمی از بینندگان را از هر گروه سنی به پرده سینماها بکشاند. اما یک اقتباس فانتزی چه شرط ایی برای موفقیت دارد.
در گام نخست به نظرم نیازسنجی و بازیابی و ارائه اثر در زمان مناسب تاثیر زیادی در موفقیت یک اثر دارد. در گام بعدی تسلط و علاقه کارگردان و گردآوردن تیمی یکدست که تاب آوری زیادی در مقابل مشکلات ساخت اثر داشته باشند و در نهایت شرایط فرهنگی زمان اکران اثر می تواند در موفقیت تجاری و همچنین استقبال منتقدین از آن نقش مهمی داشته باشد.
در سالهای اخیر یک مولفه مهم به نام دنباله سازی به چند عامل بالاتر اضافه شده است.دنباله سازی با شرایطی که بخاطر کمبود ایده های بکر در هالیوود وجود دارد،منجر به تولید پرشمار از یک ایده می شود. این ایده ها حتی اگر پیرنگ و محتوای زیادی هم برای ساخت و ارائه داشته باشد با ساخت آثار فراوان از منبع اقتباس کم کم تازگی و طراوت اولیه خود را از دست داده و ممکن است نتواند به خلق مجموعه آثاری ماندگار بیانجامد. اما در دنیای تالکین شرایط چگونه است؟
اقتباس های ساخته شده از دنیای تالکین در سینما
جهان فانتزی پرداخته شده توسط تالکین دارای دوره ها، شخصیت ها، مکان ها و اتفاقات زیادی بود و اگر کارگردان صاحب سبکی پیدا میشد می توانست با قریحه، سختکوشی و نظم بالا یک یا چند اقتباس ماندگار را به سینما هدیه دهد. اولین اقتباس جدی و دارای اهمیت ارباب حلقه های رالف بکشی بود که وقایع یاران حلقه و دوبرج را در یک فیلم خلاصه کرده بود. این انیمیشن که به روش روتوسکوپی خلق شده بود دارای نقاط قوت خوبی در روایت و خلق مکانها و شخصیت ها داشت که نشان از تسلط کارگردان به روایت کلی داستان ارباب حلقه ها داشت. اگرچه ارباب حلقه های رالف بکشی در زمان خود چندان مورد استقبال قرار نگرفت ولی ارباب حلقه ها پیترجکسون که حاصل یک دهه پیترجکسون و تیمش و جستجوی بی پایان برای گرفتن سرمایه ساخت از استودیوی به استودیوی دیگر بود، به یک فیلم ماندگار و در کنار ماتریکس برادران سابق واچوفسکی به نقطه عطفی در سینمای گمانه زن مبدل شد.
جالب اینکه شالوده اصلی روایت ارباب حلقه ها تالکین برمبنای همان ارباب حلقه های رالف بکشی بود و در خیلی جاها سه گانه جکسون شباهت زیادی به کار بکشی داشت ولی پیترجکسون با علاقه بی پایان و تلاش فوق العاده با گردآوری بهترین ابزار و گرفتن بالاترین راندمان از مصالح موجود ایده آل ترین شکل یک فانتزی به خصوص در دنیای تالکین را به مخاطبان عرضه داشت. اقتباس های بعدی سه گانه هابیت جکسون بود که کیفیتی متوسط داشت و در زمینه استقبال تماشاچیان و منتقدین هم موفقیت چندانی کسب نکرد. اثر بعدی دو فصل ابتدایی سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت بود که از ارزش های سینمایی در سطح پایین و اولیه ای بود.
در کنار سریال حلقه های قدرت که با سرمایه کمپانی آمازون به مخاطبان عرضه داشت، دو ایده موازی ارباب حلقه ها: نبرد روهیریم به کارگردانی کنجی کامیاما و شکار گالوم به کارگردانی اندی سرکیس و هردو با تهیه کنندگی پیترجکسون در دستور کار قرار گرفت. ارباب حلقه ها: نبرد روهیریم در اواخر سال 2024 به پرده سینماها راه یافت و شکار گالوم هم فعلا در مسیر ساخت قرار دارد.
هشدار: خطر اسپویل!
پیرنگ ارباب حلقه ها نبرد روهیریم
داستان ارباب حلقه ها : نبرد روهیریم در سرزمین روهان و در زمان پادشاهی هلم پتک مشت شاه تندمزاج مردمان روهیریم می گذرد. هلم دارای چند فرزند از جمله هالث و هاما و هرا هست که به جای داشتن روحیات ظریف زنانه دارای طبعی جنگجو و اهل ماجراجویی بود. در ابتدای ماجرا فرکا پدر ولف ارباب مردمان دانلندینگ اقدام به خواستگاری از هرا برای پسرش می کند ولی با پاسخ منفی هلم و در دوئلی که در ادامه بین این دو اتفاق می افتد جان می سپارد و پسرش ولف از سرزین های روهان تبعید می شود.
در ادامه ولف با وحدت بخشیدن به سرزمین دانلند و تدارک سپاهی مجز به چند ماموکیل و همچنین اغوای ثورن یکی از فرماندهان هلم، اقدام به تسخیر ادوراس پایتخت روهان و کشتن هالث و هاما می کند. باقی مردمان روهان با رهبری هرا راهی قلعه هلمز دیپ می شوند. باقی داستان به تقابل نیروهای محاصره کننده به رهبری ولف و مقاومت مردمان در محاصره با تلاش های هلم پتک مشت و هرا خلاصه می شود.
ساختار کلی فیلمنامه نبرد روهیریم
انیمیشن دو بعدی نبرد روهیریم که به تقابل یک شاه لجباز و مغرور به نام هلم پتک مشت ( با صداپیشگی برایان کاکس) با ولف شاه مردمان متحد دانلند می پردازد، را می توان ترکیبی از چند اثر مختلف دانست. اولین اثر ارباب حلقه های رالف بکشی بود که رد اثر آن به خصوص در محاصره هلمز دیپ و طراحی مردمان دانلندینگ به وضوح مشاهده می شود. مورد بعدی خط روایی روهان در قسمت و سوم سه گانه ارباب حلقه ها است و خیلی از عناصر سازنده نبرد روهیریم مثل قلعه هلمز دیپ، ساختار ادوراس و مدوسلد، ماموکیل های هاراد ، نگهبان آب و اورتانک و سارومان و عقابهای مانوه و... کپی واضح از سه گانه ارباب حلقه های جکسون هستند.
به این ملغمه باید برداشت عناصری از دنیای هایائو میازاکی مخصوصا سکانس هجوم گراز مسموم در انیمیشن شاهزاده خانم مونونوکه و جایگزینی آن با یک ماموکیل در نبرد روهیریم اشاره کرد. حتی جنگلی که ماموکیل به آن می رود هم شباهت بسیار زیادی با جنگل مقدس شاهزاده خانم مونونوکه دارد. در کنار این طراحی چهره شخصیت هایی مانند هاما، هرا، تارگ و ... برگرفته از طراحی چهره هایی است که در قالب انیمه های ژاپنی به صورت کلیشه درآمده است.
اما فارغ از عوامل بصری فیلمنامه نبرد روهیریم را تقریبا می توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش اول مقدمه ماجرا که خواستگاری نافرجام از هرا و کشته شدن لرد دانلندی می پردازد. قسمت دوم به محاصره ادوراس همراه با یکی دو پیچش روایی جزئی و در نهایت قسمت سوم که محاصره فرسوده کننده هلمز هورنبرگ (شاخ آواز) را بر می گیرد.
در قسمت اول برخلاف دو سه گانه پیترجکسون هم زمینه چندانی برای خلق داستانی حماسی و درگیر کننده که بتواند 2 ساعت و 14 دقیقه مخاطب را به تماشا نگهدارد وجود ندارد و هم مقدمه چینی انیمیشن ضعیف و خلاصه است. در قسمت دوم و محاصره ادوراس و راهی شدن مردمان روهان به هلمز دیپ وجه حماسی و اکشن با ضرباهنگ مناسبی وجود ندارد و همین باعث هیجان و همذات پنداری زیادی در مخاطب ایجاد نشود. در قسمت سوم هم که لحن کشدار و تقریبا کلیشه ای و قابل پیش بینی اثر غافلگیری و درگیرکننده نیست. اگر بخواهیم این سه قسمت را با خط روایی روهان در ارباب حلقه ها: دو برج مقایسه کنیم باید بگوییم که نبرد روهیریم در مقابل ارباب حلقه ها: دو برج حرفی برای گفتن ندارد.
نقاط ضعف نبرد روهیریم
متاسفانه جزئیات مربوط به قوس شخصیت های انیمیشن ناکافی و گاها ناهماهنگ با مسیر تعریف داستان است مثلا تبعید فری لاف به دون هارو توسط هلم و ظلمی که بی دلیل در حق ولف انجام شد هلم پتک مشت را در نه قالب شاهی قدرتمند و افسانه ای و البته مغرور بلکه در ردیف شاهی دیوانه مثل کاراکالا امپراطور روم قرار می دهد. این امر باید جلوگیری از همذات پنداری مخاطب با هلم می شود. در صورتی که در ارباب حلقه ها با یک چینش درست وقایع پیترجکسون توانست تئودن را به یکی از برترین شخصیت های سه گانه تبدیل کند.
موردی بعدی تزیینی یا کلیشه ای بودن بعضی شخصیت ها مثل تارگ، الوین ، هاما یا هالث است. جالب ترین شخصیت این انیمیشن که فاجعه شخصیت پردازی کار را نشان می دهد خدمتکاری به نام لیف است که تنها واکنشش در طول انیمیشن فقط بغض کردن و گرفتن چهره غمگین به خود است در صورتی حتی شخصیت های فرعی خط روایی روهان در دوبرج مانند ائومر، هاما و گریما عالی کار شده بودند.
در جنبه بصری هم نبرد روهیریم عملکرد چندان مناسبی ندارد. بسیاری از نماها بسیار ایستا و بدون جزئیات و گرته برداری از سه گانه ارباب حلقه ها یا شاهزاده خانم مونونوکه هایائو میازاکی اند. در زمینه خلق لوکیشن و تاثیر آن در پروراندن هیجان روایی میشد کارهای زیادی کرد ولی چه در زمینه خلق شخصیت ها و چهره پردازی آنها و چه مکانهای مهم در این انیمیشن نوعی سمبل کاری و عجله زیاد مشاهده می شود. نزدیک ترین انیمیشن که دارای این ویژگی حکایت دریای زمین گورو میازاکی بود که از سه جنبه کشدار بودن بودن روایت، نبود جزئیات روایی درگیر کننده و پرداخت اشتباه شخصیت های داستانی مشابه نبرد روهیریم بود.
حتی در سریال ارباب حلقه ها :حلقه های قدرت علی رغم فاجعه بودن روند کلی، سریال دارای دو شخصیت درخشان آدار و آناتار بود در صورتی که نبرد روهیریم فاقد شخصیت چشمگیری است که پیشبرنده داستان باشد و چه هلم و چه هرا و حتی ولف در این زمینه مستاصل هستند. شخصیت دارای پتانسیل بالایی مانند فری لاف هم در این انیمیشن وجود داشت که به خاطر قرار گرفتن در حاشیه و نپرداختن به این شخصیت و مکانی به نام دون هارو که فرصت پروراندن آن هم از دست رفت.
برتری نبرد روهیریم به دو اثر حکایت دریای زمین و همچنین اقتباس دیگر دنیای تالکین یعنی دو فصل سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت مشخص بودن هدف و رسالت کار است ولی ابزارهای در دست کارگردان و حتی خود این کارگردان چندان مناسب پروراندن این ایده جانبی و کمتر مهم دنیای تالکین نبود. حتی وجود برجی به نام اورتانک و وارد شدن کوتاه شخصیتی سارومان هم نمی تواند چیزی به نبرد روهیریم اضافه کند. ضعف محتوا و مضمون در این انیمیشن به شدت به چشم می آید و یکی از این دلایل آن فروختن امتیاز نوشته های تالکین به کمپانی های مختلف و چک و چانه زیاد بر سر حدود اقتباس های سینمایی است که گاها دست خالق را بری استفاده از عناصر اصلی منبع مورد اقتباس می بندد. در مورد نبرد روهیریم به نظر می رسد منبع اصلی اقتباس ضمائم کتابهای ارباب حلقه ها باشد. در زمینه موسیقی هم نبرد روهیریم هم به مانند حلقه های قدرت ، دارای موسیقی به یاد ماندنی نیست و کار استیون گالاگر هم به مانند بر مک کرری در حلقه های قدرت حرف چندانی برای گفتن ندارد.
علت این مجموعه ضعف هایی که باعث شد این انیمیشن سینمایی در قالبی متوسط و کمتر پویا مانده و تبدیل به کاری ماندگار در دنیای سینما نشود ، انتخاب اشتباه کارگردان و مناسب نبودن زاویه دید این کارگردان برای خلق یک فانتزی حماسی است. وجود کارگردانی مسلط به منبع اقتباس و صاحب سبک و بهترین در نوع خود معمولا به اقتباس های خوبی ختم می شود. بهترین نمونه سه گانه جکسون یا در سینمای علمی تخیلی دنیس ویلنوو با دو اثر بلید رانر 2049 و تلماسه است و حتی رابرت زمه کیس است که علی رغم بحث هایی در مورد تطابق انیمیشن بیوولف با منبع اقتباس این انیمیشن دارای ریتم روایتی حماسی و عالی بود.
اکران نبرد روهیریم
نبرد روهیریم در اواخر سال 2024 و در رقابت با کارهای مانند موانا 2، شرور و گلادیاتور 2 به پرده سینماها راه یافت و کل فروش این انیمیشن در سراسر جهان 19 میلیون دلار بود و این امر در کنار استقبال متوسط منتقدین از آن نشاندهنده فرصت از دست رفته ای است که می توانست با هدایت درست پیترجکسون و بروس وارنر ( که متخصص خراب کردن ایده های بکر است) به اثری مبدل شود که سینمای فاجعه بار کنونی فانتزی را دوباره احیا کند. باید دید اقتباس بعدی از دنیای تالکین یعنی شکار گالوم با کارگردانی اندی سرکیس و تهیه کنندگی پیترجکسون چه نتیجه ای در بر خواهد داشت.