تا از در اومد بوی گل اومد ، بوی بهار و سوز دل اومد
وقتی نگام آشفته بودم ، حرف دلم رو کاش گفته بودم
حرف دلم رو کاش گفته بودم …
نشست موهاشو شونه کرد ، این دلو خوب دیوونه کرد
دل که پی بهونه بود ، شکایت از زمونه کرد
نشست موهاشو شونه کرد ، این دلو خوب دیوونه کرد
دل که پی بهونه بود ، شکایت از زمونه کرد
تا از در اومد بوی گل اومد ، بوی بهار و سوز دل اومد
وقتی نگام آشفته بودم ، حرف دلم رو کاش گفته بودم
حرف دلم رو کاش گفته بودم …
نشست موهاشو شونه کرد ، این دلو خوب دیوونه کرد
دل که پی بهونه بود ، شکایت از زمونه کرد
نشست موهاشو شونه کرد ، این دلو خوب دیوونه کرد
دل که پی بهونه بود ، شکایت از زمونه کرد
دل دیگه سر به راه نشد ، یه روز ازش جدا نشد
دل دیگه سر به راه نشد، یه روز ازش جدا نشد
میمیره نباشه یارش ، خیلی خرابه کارش
میمیره نباشه یارش ، خیلی خرابه کارش …
دل دیگه سر به راه نشد ، یه روز ازش جدا نشد
دل دیگه سر به راه نشد، یه روز ازش جدا نشد
میمیره نباشه یارش ، خیلی خرابه کارش
میمیره نباشه یارش ، خیلی خرابه کارش …
تا از در اومد بوی گل اومد ، بوی بهار و سوز دل اومد
وقتی نگام آشفته بودم ، حرف دلم رو کاش گفته بودم
حرف دلم رو کاش گفته بودم …