طرفداری | روزنامه اعتماد گزارش جالب و البته عجیبی را با تیتر «آقا كريم میتواند زيدان پرسپوليس باشد» منتشر کرده است.
این گزارش را بدون کم و کاست میخوانید؛
تيتر ما و قياس سرنوشت مربيگری كريم باقری و زيدان، آن هم پس از كسب يک پيروزی خانگی مقابل تيم تازه ليگ برتری شده خيبر، شايد اغراقآميز به نظر برسد اما در فوتبال و نگاه ژورناليستی، دنيا دنيای اين مقايسهها است.
از اين گذشته، كريم باقری به عنوان برترين هافبک گلزن تاريخ ملی دنيا يک شخصيت خاص و قابل احترام در تاريخچه فوتبال آسيا به حساب میآيد. مقدمهچينی كرديم تا برسيم به اينكه زيدان در فوتبال فرانسه احترام دارد و هزار برابر آن كريم در فوتبال ما قابل ستايش است. اما اصل مطلب! اين دو زماني در مركز زمين بازی میكردند و به لحاظ شخصيتی بسيار آرام و به دور از حواشی بودند. جالب اينكه هر دوی اينها يك بار سابقه از كوره در رفتن را داشتند كه هر دو بار به ناک اوت شدن بازيكن رقيب منجر شد.
كريم باقری در بازی مقابل قطر در بازی فوقالعاده حساس انتخابی جام جهانی كه با مشت بازيكن قطری را نقش زمين كرد و زيدان در بازی فينال جام جهانی 2006 كه با كله رفت توی سينه ماركو ماتراتزی.
يک شباهت ديگر: زيدان پس از اخراج رافائل بنيتز سرمربی اسپانيايی رئال مادريد جانشين وی شد و كريم هم پس از اخراج كارلوس گاريدو كه يک مربی اسپانيايی است هدايت پرسپوليس را برعهده گرفته است! بازهم يادآوری میكنيم نه پرسپوليس، رئال است و نه باقری زيدان، اما از مقايسه سرنوشت اسطورهای كه به لحاظ شخصيتی شبيه به اسطوره فوتبال ما است میشود اين تصور را داشته باشيم كه داستان زيدان اينبار در خاورميانه تكرار شود.
دنيا را چه ديديد شايد كريم هم در اولين تجربه سرمربيگریاش در پرسپوليس مثل زيدان در رئال موفق شد. هردوی اين تيمها پرطرفدار هستند و ابزار لازم برای رسيدن به موفقيت را دارند. اما اين قصه روي ديگری هم دارد و از قضا به خاطر همين روي ديگر سكه است كه باقری تا اين لحظه پاسخ مثبتی براي نشستن روی نيمكت پرسپوليس بهطور دايمی نداده است؛ «صبر كم هواداران ما و حيا كن، رها كنها»! در فوتبال ما صبر هواداران كم است و مردم از تيمهای پرطرفدار فقط برد میخواهند برای همين اگر تاريخ فوتبال ما را ورق بزنيد سرنوشت مربيان بزرگی را خواهيد ديد كه با سلام و صلوات آمدند و پس از اينكه در دو، سه بازي نتيجه لازم را نگرفتند با بطری آب معدنی و شعارهای تند هواداران بدرقه شدند! از مرحوم دهداری و مرحوم حجازی تا پروين و دايی و گلمحمدی و بسياری از مربيان بزرگ ديگر كه در تيمهای پرطرفدار اعتبارشان زير سوال رفت. آن هم در شرايطی كه برخی از اين مربيان كوهی از افتخار و جام را برای باشگاههای خود به ارمغان آورده بودند.
سابقه نشان داده جدال بين منطق و وسوسه را معمولا بزرگان فوتبال ما میبازند و ريسک نشستن روی نيمكت تيمي بزرگ را به جان میخرند اما انصافا اگر كريم با آن همه سابقه روشن نخواهد اين ريسک را حالا بپذيرد پس كی میخواهد قبول كند؟ در فوتبال ما كه قحطی آدمهای بزرگ در آن واضح به چشم میآيد، ما از شما پنهان نمیكنيم كه مشتاق هستيم تا باقری و دايی و مهدویكيا و ديگر بزرگان را در بدنه فوتبال ببينيم. چرا كه فوتبال ما با اين بزرگان زيبا میشود حتی اگر بیرحمی اين فوتبال بارها و بارها دامن هركدامشان را گرفته باشد باز هم منتظر میمانيم تا آنهايی را كه دوستشان داريم از كنار زمين يا پشت ميز مديريت ببينيم. فكر كردن به اين هم جذاب است، اينطور نيست؟ اما از بحث اصلی كه خارج نشويم بايد صبر كنيم و ببينيم تكليف نيمكت پرسپوليس چه میشود آيا كريم به كارش ادامه مدهد يا تصميم ديگری گرفته میشود.
تولد کریم باقری با حضور عادل فردوسی پور