ترانهسرا : استاد اردلان سرفراز
آهنگساز : استاد فرید زلاند
تنظیم : استاد منوچار چشم آذر
تنظیم برای کنسرت : عارف شکوری
دلسوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم
در صحنه بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار من و بازیگر آنم
با آنکه همه باخته در بازی عشقند
بازنده ترین هست در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به کامم
دل سوخت تن سوخت ماندم من و نامم
دل سوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و حاضر به مجازات
مرگ است مرا گر بزنم حرف ندامت
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
در مذهب رندان این است نمازم
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
من در به در عشقم و رسوای جهانم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
او کهنه حریف من و من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او رو سر جانم
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
در مذهب رندان این است نمازم
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
دلسوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم