خوش شانس بودم که اینقدر دور از من به دنیا اومدی
We could both make fun of distance
میتونیم از این فاصله لذت ببریم
Lucky that I love a foreign land for
خوش شانس بودم که عاشق سرزمین خارجی شدم
The lucky fact of your existence
حقیقتا این خوش شانسیها بهخاطر وجود توئه
Baby, I would climb the Andes solely
عزیزم حاضرم از کوه آندس بالا برم صرفاً
To count the freckles on your body
بهخاطر اینکه کک و مکای بدنت رو بشمارم
Never could imagine there were only
فکرشم نمیکردم که
Ten million ways to love somebody
دهها میلیون روش واسه عاشق یکی بودن وجود داشته باشه
Le ro lo le lo le, le ro lo le lo le
Can’t you see? I’m at your feet
نمیتونی ببینی؟ من پسندیدمت
(این اصطلاح وقتی به کار میره که بخوای یکی رو تحسین کنی)
Whenever, wherever
هر وقتی هرجایی
We’re meant to be together
که باید باهم باشیم
I’ll be there and you’ll be near
من اونجا خواهم بود و تو هم نزدیک میشی
And that’s the deal, my dear
و عزیزدلم این قول من به توئه
Thereover, hereunder
اون بالا، این پایین
You’ll never have to wonder