اختصاصی طرفداری | پس از اخراج ماسیمیلیانو الگری، هواداران یوونتوس تصور میکردند وارد عصر جدیدی از تماشای فوتبال باکیفیت همراه با کسب نتیجه شدهاند. این خوشبینی در ابتدا چندان سادهانگارانه بهنظر نمیرسید. با سرمایهگذاریهای قابل توجه روی بازیکنانی چون داگلاس لوئیز و تئون کوپماینرس که کیفیت خودشان را در لیگ برتر و سری آ نشان داده بودند و روی کار آوردن تیاگو موتا که در بولونیا خودش را بهعنوان یک سرمربی مدرن شناسانده بود، این امیدواری وجود داشت که یوونتوس بتواند با پروژه جدیدش در مسیری درست حرکت کند.
طبق رویه سالیان گذشته، یوونتوسِ موتا همچون تیمهای ساری، پیرلو و الگری، شروع قدرتمندی در بازیهای ابتدایی فصل داشت اما در ادامه، ضعفها کمکم نمایان شدند؛ البته که در بروز ضعفها، مشکل همیشگی مصدومیتهای متعدد و طولانی، دست سرمربی را برای پیاده کردن کامل ایدههایش بست. بههرحال مصدومیت گلیسون برمر، مهمترین بازیکن یوونتوس، ضربه خفیفی نیست اما فارغ از هر بهانهای، در پایان سال 2024 میبینیم یوونتوسِ موتا با یوونتوس الگری که اغلب اوقات -و به درستی- زشت و غیرقابلتحمل خوانده میشد، از نظر نتیجهگیری و حتی شکل بازی تفاوت چندانی ندارد.
البته ساختار متفاوت شده و این کاملا به چشم میآید؛ تیم الگری معمولا با عقبنشینی، سعی میکرد از راههای سانتر از جناحین، ضربات آزاد و یا ضدحملات به حریف گل بزند و پس از زدن گل اول، بازیکنان با نفرات زیاد در عقب زمین جمع میشدند تا به شکلی منفعلانه از گل خود محافظت کنند. این رویه تغییر کرده و تیم تیاگو موتا با رویکردی مالکیتمحور، به حریف توپ نمیدهد. تیمی که در زمان الگری معمولا تیم نهم یا دهم بیشترین مالکیت بود، اکنون به شکل معناداری با میانگین مالکیت 61.2 درصدی، بیشترین میزان مالکیت را در بین همه تیمهای سری آ دارد.
این مالکیت بالا، همیشه به ساخت موقعیتهای زیاد و خطرناک منجر نمیشود. این اتفاق نهتنها در یوونتوس، بلکه در بولونیا نیز برای تیم موتا پرتکرار بود. نتیجه مالکیت بالا در کنار تولید کم xG و زدن شوت به دروازه پایین، باعث میشود بیننده نوعی کسالتِ معکوس را در مقایسه با تیم الگری تماشا کند. تیم الگری در ساخت موقعیت گلزنی برنامه تاکتیکی ویژهای نداشت و به حریف فضا میداد تا مقابل خطرات ایجاد شده، دفاع کند. امسال میبینیم تیم موتا مالکیتی معمولا بیفایده دارد و توپ را در مناطق عرضی به امید باز شدن روزنه، میچرخاند.
در جدول xG سری آ، یوونتوس با تولید 23.1 واحد در رده ششم است و با میانگین 4 شوت در چارچوب در هر مسابقه، نهمین تیم برتر سری آ در این زمینه است! البته در زمینه دفاعی، یوونتوس نسبت به فصول گذشته، لایه دفاعی قدرتمندتری دارد و مثل گذشته، رقبا فرصت شوتزنی زیادی نمییابند چون مالکیت توپ خاصی برای این کار پیدا نمیکنند. بیانکونری تا اینجای فصل، بیشترین میزان کلینشیت و کمترین میزان xG دریافتی را داشته است. در واقع یوونتوس نهتنها خودش روی دروازه حریفان خطرناک نیست، بلکه به حریف هم مجال خاصی برای ساخت موقعیت نمیدهد؛ پس اگر بازیهای زیادی از یوونتوس این فصل را ندیدهاید و میخواهید ببینید رویکرد کلی تیم چگونه است، احتمالا مثل «تام» در کارتون «تام و جری» برای تحمل تماشای فوتبال این تیم، به دو چوب کبریت میان دو پلک برای باز نگه داشتن چشمانتان نیاز دارید!
این رویکرد فوتبالی، توجیهکننده نتایج عجیب یوونتوس در سری آ است؛ 6 برد، 10 مساوی، 0 باخت و حضور در رده ششم سری آ. شاید بدون باخت بودن، روحیهبخش باشد و همواره چنین رکوردی در صدر اخبار قرار گیرد اما در حقیقت، رکورد شکستناپذیر بودن در حالی که مساویها به شکل قابل توجهی بیش از بردها است، معنایی ندارد. حتی خودِ موتا هم ترجیح میداد نیمی از تساویهایش تبدیل به برد و بقیه تبدیل به باخت شوند!
شاید خیلیها یاد فصل اول سرمربیگری آنتونیو کونته در یوونتوس بیفتند؛ فصلی که یووه با 23 برد و 15 مساوی و بدون باخت، قهرمان سری آ شد اما یووهایها اینبار نباید خودشان را گول بزنند چون با شرایط کنونی، تکرار چنین چیزی تقریبا نزدیک به غیرممکن است. یوونتوسِ نوپای کونته، با مثلث تازه بیبیسی در خط دفاعی و رهبری به نام جانلوئیجی بوفون، دفاع مستحکمی ساخته بود و درخشش فراتر از تصور هافبکهایی چون پیرلو، ویدال و مارکیزیو باعث شد آن ضعف خط حمله یووه در رقابت با میلانی که زلاتان ابراهیموویچ را در ترکیبش داشت، جبران شود. البته که سری آ در حال حاضر، رقابتیترین لیگ حال حاضر اروپا است و غیر از ابرقدرتی به نام اینتر، تیمهایی چون ناپولی، آتالانتا و لاتزیو، رقابت کردن را خوب بلدند.
از زمان شروع دوران آندره آ پیرلو در یوونتوس در سال 2020، گفته میشد یوونتوس در «سال صفر» و «دوره گذار» قرار دارد؛ گزارهای که در دوران پرتلاطم الگری مرتبا تکرار میشد. در شروع همین فصل هم کریستیانو جونتولی، مدیر ورزشی و نفر اول پروژه کنونی یووه، تاکید کرد این باشگاه همچنان در «سال صفر» حضور دارد و انتظار قهرمانی، بیشازاندازه است. این جملهی تکراری، با وضعیت سالهای گذشته، در ذات خود مشکلی ندارد اما اگر سرخوشی و سرمستی بردهای اروپایی مقابل لایپزیش و منچسترسیتی و آن تساوی عجیب 4-4 مقابل اینتر را نادیده بگیریم، فصل یووه چیزی جز درجا زدن و کسالت نبوده.
البته که گذرا بودن و نه دستاورد بودن این سرخوشیها، جایی مشخص میشود که لایپزیش همه بازیهایش در لیگ قهرمانان را باخته و وضعیتِ منچسترسیتی همچون زمینخوردهای رنجور که هرکس در سر راه خود لگدی به آن میزند، نیازی به توضیح اضافه ندارد. غیر از این نیز بانوی پیر پیشتر هم سرخوشیهایی مشابه مثل پیروزی 1-0 مقابل چلسی قهرمان اروپا، رفتوبرگشت بردن اینتر و قهرمانی در کوپا ایتالیا را تجربه کرده اما در نهایت، چیزی که باقیماند، یک نارضایتی جمعی بود.
عبارت «سال صفر» با یوونتوس، باشگاهی که فرهنگش پیروز شدن به هر قیمت است، تضاد آشکاری دارد و تیاگو موتا، با سِبقه اینتری خود که هواداران در تورین در ته دل خود از آن راضی نیستند، برای سامان دادن به اوضاع کنونی و حتی نجات خودش، کار سختی در پیش دارد. البته باید تاکید کرد در صورت حضور برمر به عنوان نقطه اتکای خط دفاع و مصدوم نشدن بازیکنان گرانقیمتی مثل داگلاس لوئیز، کوپماینرس و نیکو گونزالس، همهچیز میتوانست به شکل بهتری پیش برود. ممکن است یوونتوس با تقویت خود در ژانویه، بتواند روند نتیجهگیری خود را بهتر کند اما شاید تا آن موقع، کار از کار گذشته باشد و امید قهرمانی لیگ در دل بانوی پیر بمیرد.