خانم شجاعی در گفتگو با خبرنگار طرفداری صحبت های جالبی را در خصوص پشت پرده اتفاقات رخ داده در فدراسیون فوتبال مطرح کرد که در ادامه می خوانیم:
سناریو در یک سال اخیر
حس می کنم در یک سال اخیر سناریویی ریختند تا ما را کنترل کنند. البته از 3سال پیش شروع شد اما در یک سال جدید بیشتر شد. از 3سال پیش که همه کاندیداها من رو به عنوان نایب رئیس سوم معرفی کردند و توانستم بیشترین رای را کسب کنم این مشکلات آرام آرام شروع شد و واقعا نمی دانم چه اتفاقی افتاد که حمایتها از طرف کفاشیان کم شد.
یک سری اختلاف نظرها پیش آمد و عمیق تر شد. به طور مثال در انتخاب مربی های تیمها بیش از اندازه و چشم بسته و بی منطق دخالت می کردند. من وقتی مربی انتخاب می کنم با معیار و هماهنگ با کمیته فنی و با فکر بوده است اما کفاشیان سلیقه ای انتخاب می کردند و من همواره می گفتم با این انتخابها از چشم اندازها دور می شویم. من با برنامه بودم و کفاشیان سلیقه ای عمل می کرد و این موضوع برای ما مشکل ساز بود.
کاهش اختیارات
الان نزدیک به یک سال هست که اختیارات من محدود شده است. نمیتوانم حدس بزنم این یک سال به دلیل فشارهای وزرات خانه بوده است یا موضوع دیگر. اما در باور من نمی گنجد که وزرات خانه یک ساله در روز اول با من بی دلیل مشکل داشته باشد. به طور مثال یک روز بخشنامه دادند که تمام مسابقات لیگ های برتر و ساحلی و تیمهای پایه باید به کمیته های این تیمها برود و این امر نشدنی بود زیرا کمیته بانوان تمام این مسابقات را در دست داشت و همه با من هماهنگ بودند.
مسئول مسابقات ما را برکنار کردند. ما با خانم ها ارتباط داشتیم و این یک ارتباط زنجیری بود. اختیارات من را کم می کرد اما مسئولیت بیشتر می شد. وقتی مشکلی پیش می آمد همه با من تماس می گرفتند اما اختیاری نداشتم. این موضوع بی احترامی به من بود. انتخاب مربی و بازیکنها را به آیت اللهی و کمیته فنی سپردند در حالی که ما همه را می شناختیم و صلاحیت بیشتری داشتیم. هر مربی ما انتخاب می کردیم را وتو می کردند تا دوستانشان در کمیته فنی دخالت کنند. آقای کفاشیان گاهی حتی پول تو جیبی بچه ها را نمی دادند که به من هم چیزی تعلق بگیرد. برای جام جهانی باید هیات رئیسه به برزیل می رفت و بلیط و ویزای من هم آمده بود اما کفاشیان در روزهای آخر این اجازه را به من نداد.
چرا دوست داشتند استعفا بدهید؟ چرا برکنارتان نکردند؟
فکر می کنم فیفا و ای اف سی مشکل داشتند. اساسنامه دستکاری شده در سه سال پیش را دقیقا اطلاع ندارم اما اساسنامه اولیه را که شناخت کاملی از آن دارم می گوید که هیات رئیسه و نایب رئیس را رئیس فدراسیون نمی تواند برکنار کند و باید مجمع برکنار می کرد و مجمعی که من را با بالاترین رای انتخاب کرده بود معلوم بود من را بر نمی دارد و با من موافق بود.
بنابر این نمیتونست شخصا من را برکنار کند. کفاشیان به یکی از مربیان من گفته بود هر کاری میکنم شجاعی استعفا نمی دهد و این موضوع به گوش من رسیده بود یا حتی به خودم گفته بود تنها راه تو استعفا هست. من خیلی مقاومت کردم و می دانستم تا من استعفا ندهم نمیتواند کاری کند اما متاسفانه این اواخر شاهکار کرد و برای من خیلی گران تمام شد.
دلیل اصلی نخواستن شما
خیلی سربسته می گویم و نمیخوام فعلا این موضوع را باز کنم اما کفاشیان وقتی به یکی قول می دهد شدیدا بر روی قول خود می ماند. او به فرد دیگری قول داده بود که به این سمت منصوب شود اما این فرد تا الان نتوانسته به این جایگاه دست پیدا کند. هیچ بحث کارشناسی یا فنی نبود و کمترین ضعف را من در سیستم خودم داشتم.
به قدری سلامت کار کردم که هیچ مشکلی ایجاد نشد البته دیگر نمی خواهم سلامت کار کنم زیرا سلامتی و صداقت و تلاش و کوشش هیچ وقت نتیجه نمی دهد. هر آمدنی رفتنی دارد و من واسه رفتن ناراحت نیستم زیرا سال آینده باید می رفتم چون 8 سال من تمام می شد اما خود کفاشیان می داند در جایی که بسیاری از نایب رئیسهای دیگر نزدیک دو میلیون تومان حقوق می گرفتند من در دو سال اول هیچی دریافتی نداشتم. زیرا کفاشیان می گفت هیات رئیسه باید مجانی کار کند اما بعد از دو سال به من 500 هزار تومان حقوق دادند. در حالی که من همه زمان و زندگی ام در فدراسیون بود و دانشگاه و تدریس را کنار گذاشته بودم.
با کمترین امکانات برای ورزش کشورم کار کردم اما متاسفانه به این شکل برخورد کردند. حرفم همین است که چرا من را این شکلی کنار گذاشتند؟ این سوال من از کفاشیان است و هر وقت این سوال را جواب داد وارد بحثهای بعدی می شویم. رفتن هیچ مشکلی ندارد. چون به دانشگاه که خانه من است برمی گردم اما یک مدیر باید حداقل با سیاستهای مدیریتی آشنا باشد و با کسانی که صادقانه کار کردند باید درست برخورد کنند. به طور مثال دکتر هاشمیان هم همین گونه رفتند و ناراحتی ایشان هم از همین قضیه هست. ما همیشه با ایشان تعامل داشتیم و ایشون واقعا تحولی در کمیته خودشان انجام دادند.
نقش وزارت خانه
من یک رئیس دارم که رئیس فدراسیون است و او نیز یک رئیس دارد که شخص وزیر هست. من مشکلم با رئیس خودم هست نه وزارت خانه . البته کفاشیان به من می گفت وزارت ورزش من را نمی خواهد اما خود وزرات خانه به من باید می گفت که هیچگاه این موضوع را مستقیم یا غیر مستقیم به من نگفتند. وزارت ورزش عملکرد من را ندید چون تازه آمده است. کفاشیان که عملکرد من را می دانست باید از من حمایت می کرد. مطرح کردن اسم وزارت ورزش نوعی فرار به جلو بود و شاید به نحوی می خواستند شانه خالی کنند. شخصا احساس می کنم به وزارت خانه ربطی ندارد و این سناریو کفاشیان بود. عملکرد مارا بد نشان دادند و اگه وزارت خانه هم من را نخواست دلیلش همین سناریو بود. عملکرد ما را در مجمع یک صفحه نشان دادند در حالی که زحمات ما یک کتاب می شد.
عدم معرفی شجاعی به عنوان عضو هیات اجرایی
کار مهمی که کفاشیان در حق من نکرد این بود که من را چهار سال پیش با ارسال نامه ای به عنوان هیات اجرایی AFC دعوت کردند اما ایشان من را برای تصدی این پست معرفی نکرد. البته دو سال پیش هم از غرب آسیا من را خواستند که باز هم کفاشیان من را معرفی نکرد و یک فلسطینی به جای من بر این کرسی نشست. من می توانستم الان عضو هیات اجرایی ای اف سی باشم اما این کرسی مهم و حیاتی که در بسیاری از تصمیم گیری ها نقش دارد را به یک سری دلایل که فعلا زمان بازگو آن نیست از دست دادیم. بدون انتخابات من را دو باره برای عضویت در هیات اجرایی دعوت کردند اما آقای کفاشیان من را معرفی نکردند تا به اهداف خودشان برسند.
حرف آخر
از زحمات سپنجی که قبل از من در این پست حضور داشتند نباید گذشت و من از او زحماتش تشکر می کند. من بلند پروازی کردم و اشتباه من همین است. باید پله پله می رفتم بالا ولی ما خیلی سریع در مسیر موفقیت حرکت کردیم. مجمع و هیاتها خیلی به ما کمک کردند.ما حتی توانستیم کرسی های بین المللی کسب کنیم که خیلی خوشحالم که این عملکرد ماندگار از خودم و همکارانم به جا ماند. همکاران کمی داشتیم اما لازم می دانم از آنها تشکر کنم که توانستند این همه کار را انجام دهند. امسال می بینید که همه تیمهای پایه آقایان اوت شدند اما خانمها همگی به مراحل بالاتر رفتند و با این امکانات در حد یک فدراسیون کار کردیم. فکر می کنم جامعه فوتبال بانوان هم از عملکرد ما رضایت داشته باشند. برایم جالب بود الان در رادیو مردم از شهرستانها زنگ می زدند و از من حمایت می کردند و این برای من قوت قلبی است و خستگی من را از بین می برد. اگر مسئولین توجه نکردند حداقل مردم می فهمند و این موضوع ما را خوشحال میکند. فوتبال بانوان برای من مانند یک فرزند است و ترسم همین است که یک نفر با یک اشتباه تمام این تلاش ها را از بین ببرد.