فرشاد فرجی را باید نمونه عیان یک آدم معمولی بدانیم؛ کسی که همواره زیر سایه ستارهها بوده، اما همیشه محترم رفتار کرده و ۱۰۰ درصد تواناییاش را به منصهظهور گذاشته است.
فوتبال ۳۶۰: فرشاد فرجی را باید نمونه عیان یک آدم معمولی بدانیم؛ کسی که همواره زیر سایه ستارهها بوده، اما همیشه محترم رفتار کرده و ۱۰۰ درصد تواناییاش را به منصهظهور گذاشته است.
آنها هیچوقت صفتِ «بهترین» را همراه خود یدک نکشیدهاند. هیچگاه نامشان ورد زبان سکوها و هواداران ۲ آتشه نبوده است. کمتر پیش آمده گزینه مطلوب برنامههای مختلف برای مصاحبه و نشستن جلوی دوربین بوده باشند. آنها همواره به دنبال اثبات تواناییشان هستند و تنها یک لغزش کافیست تا مسیری که به سختی پیمودهاند را بازگردند و آماج حملات کاربران مجازی قرار بگیرند. با این حال آنها هیچگاه دست از تلاش برنمیدارند و سعی دارند به دور از هرگونه حاشیه، بهترینِ خود را به منصه ظهور بگذارند. شاید گزاره عجیبی باشد، اما هر تیم در کنار ستارهای، چون اوستون اورونوف به یک بازیکن معمولی، چون فرشاد فرجی نیاز دارد.
در خدمت تیم و بدون اطوار
فرشاد فرجی نمونه عیان یک بازیکن در خدمت تیم است. دستهای که بازیکنی، چون محسن ربیعیخواه هم در آن عضویت داشت و مربیان، آنها را بیش از رسانهها و هواداران دوست دارند. بازیکنانی که مدعی حضور همیشگی در زمین نیستند و بدون اطوار هرگاه که به کار گرفته میشوند، تمام توان خود را ارائه میکنند. فرشاد فرجی در آغاز چهارمین دهه زندگیاش روزهای شیرینی را پشت سر میگذارد و پاسخ اعتماد خوانکارلوس گاریدو را به بهترین شکل داده است. او در ۲ بازی اخیر آسیایی موفق شده برای پرسپولیس گلزنی کند و در جدال با گلگهر پاس گل ۳ امتیازی را برای وحید امیری ارسال کند و کمی قبلتر در داربی اجازه نفوذ به هیچ بازیکنی از استقلال را نداد. بازیکنی که برایش فرق ندارد به عنوان مدافع وسط یا مدافع راست به کار گرفته شود و قرار نیست باری روی دوش کادرفنی بگذارد.
ستاره نیست، اما بهترینش را به شما تقدیم میکند
اگر تمامی بازیکنانی پرسپولیس در اوج باشند، احتمالا فرشاد تبدیل به آن نفری میشود که خیلیها بر این باور خواهند بود که سطحش از دیگر نفرات پایینتر است؛ چیزی شبیه به دنی کارواخال در رئال مادرید. فرجی هیچوقت «ستاره» نبوده و ایرادات قابلتوجهی در عملکردش مشاهده میشود. با این حال او در خود چیزی دارد که اکثر بازیکنان فاقدش هستند و آن هم ثباتی است که همواره شاهدش بودهایم. فرجی همواره خود را در یک سطح نگه داشته و کمتر پیش آمده یک بازی بسیار بد از او ببینیم. فرشاد بازیکنی معمولی، اما بادوام است که ۱۰۰ درصد توانایی خود را به اجرا میگذارد و نوسان پایینی در خروجی کارش رویت میشود. بازیکنی که نه یکتنه تیم را به برتری میرساند و نه یکتنه تیم را به قعر چاه میفرستد. شما از او انتظار ندارید که در تمام دوئلهای یک برابر یک برنده باشد و ارسالهایی همیشهمواج به روی دروازه داشته باشد یا تحت فشار حریف، بهترین تصمیم را بگیرد، اما در عین حال مطمئن هستید که در تکبهتک صحنهها، تمام دارایی خود را بدون ادعا عرضه میکند.
شاید برخی معتقد باشند که دوره مانور دادن روی واژهای، چون «تعصب» در فضایی، چون فوتبال هم گذشته، اما اینطور نیست. هنوز هم بازیکنانی که با اشتیاق بالا برای یک تیم به میدان میروند و قدر پیراهنی که به تن کردهاند را میدانند، قابل احترام و مهم هستند. بازیکنانی که نه برای نمایش، بلکه حقیقتا به لوگویی که حوالی قلب خود دارند، عشق میورزند و طبیعتا شما وقتی به چیزی عمیقا علاقه داشته باشید، نسبت به آن متعهد هستید و رفتارتان در قبال معشوق مدنظر مطلوب خواهد بود. فرشاد فرجی به معنای واقعی کلمه از عضویت در پرسپولیس لذت میبرد و این را میتوان حتی خارج از زمین نیز مشاهده کرد. او نمونه عیان یک بازیکن مسئولیتپذیر است که برای مهار مهاجمان به هنگام دفاع و گلزنی به وقت اضافه شدن به خط حمله، هرچه میداند را بروز میدهد. شاید آخرین نمونه برای اثبات این تعصب، مربوط به لحظات پایانی پیکار با الریان باشد. او توپ را روی دروازه ارسال کرد، اما ضربه سر علیپور به بیرون رفت. همان لحظه فرشاد به شدیدترین شکل ممکن حسرت خورد و سر خود را به تابلوهای تبلیغاتی کنار زمین کوبید و سپس لنگانلنگان به سمت پست خود رفت. یک اَکتِ شاید اغراقشده که احتمالا سوژه خوبی برای صفحات هواداری است، اما در دنیای واقعی هم نشانههایی در دل خود دارد. چه چیزی برای یک مربی و حتی یک هوادار میتواند ارزشمندتر از این باشد که بداند بازیکنش نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارد اهمیت قائل است.
فرشاد فرجی نماینده آدمهای معمولی است. آنهایی که قرار نیست از کلاه خود، خرگوش بیرون بیاورند، اما همواره محترم و روی یک خط استاندارد در حرکت هستند و ناامیدتان نمیکنند. آدمهایی که دوران در اوج بودن و تیترِیک بودنشان احتمالا بسیار کوتاه خواهد بود و اکثر اوقات در حاشیه به سر میبرند. بازیکنانی قدرنادیده که زیر سایه ستارهها و فوق ستارهها فرصت چندانی برای عرض اندام پیدا نمیکنند.