HADI ZDبیا ای ... من :)
مهناز من
زیبایی آواز من
شهناز من
ساناز من
رویای هر روز من
دیروز من امروز من
امّید بودن هر روز من
لیلی من
... من :)
زیباتر از شیرین من
شیرینی زندگی من
دیدن زیبایی لبخند توست هر روز
مهناز من گذر تو بر چشمان من
افزون تر از هر شادباشی است
شهناز من تویی و
من زیبایی تو را می ستایم
ساناز من
از مهربانی توست که هر روز
از پیش چشمان من می گذری و
هر روز در رویای خود
می کشم تصویر لبخند تو را
بر دل صحرایی خود ؛
این رسم دنیاست
که از دل عاشق پاک کند
لب و لبخند و تصویر معشوقش را
تو بین ای هم راز من
که من می شکنم رسم زندگی گردون را که
از دل برود هر آنکه از دیده برود
از دل برود هر آنچه از دیده برفت،
می زنم رنگ لبخند تو را بر لب و
باز هم زنده ام
به سبب زیبایی تو
که اجل هم ماندست
در کار لب و لبخند و چشم و ابروی تو و عشق من؛
من مانده ام و تو
هر دو به سبب لطف اجل،
تو به سبب زیبایی خود و
من به سبب عشق تو و
هر دو به سبب دست تقدیر
که تقدیر من و تو را یکسان سازد
من این را دیر زمانیست که فهمیده ام و
در این مهلت اندک در پی تو می گردم
لیک تو با اینکه می دانی
من در پی تو می گردم
تو در پی یار دگر می گردی
:( سال 89