چهارده پيروزى، سه تساوى، چهار گل خورده و چهل و يك گل زده آمار بايرن مونيخ در نيم فصل نخست از رقابت هاى بوندسليگا است كه سبب شده اين تيم با كسب چهل و پنج امتياز و با اقتدار كامل صدر جدول اين رقابت ها را به خود اختصاص دهد.
ورود پپ گوارديولا به بوندسليگا و اقتدار بيش از حد بايرن مونيخ، بحث هاى زيادى در خصوص يك جانبه و خسته كننده شدن اين رقابت ها، به همراه داشته است و بسيارى از منتقدين اين مسئله را يكى از تهديدها و خطرهاى بالقوه براى بوندسليگا مى دانند، چون بوندسليگا كه در سال هاى گذشته يكى از متعادل ترين ليگ هاى حرفه اى فوتبال جهان بوده، در حال حاضر به ليگى با دو كلاس كاملا نا متقارن و بسيار متفاوت كه در يك طرف آن بايرن مونيخ بزرگ و در كلاس ديگر ساير تيم هاى بوندسليگايى قرار دارند، تبديل شده است. حال اين طور به نظر مى رسد كه به حضور تيم هاى ديگر تنها به دليل درآمدهاى ناشى از بخش تلويزيونى اين رقابت ها، اسپانسرها و همچنين برگزارى روند رقابت هاى ليگ، مور دنياز است.
با شرايط موجود ظهور تيمى همانند كايزرسلاوترن به سرمربى گرى اوتو رهاگل (فصل 1997/98) در بوندسليگا كه بلافاصله بعد از صعود به بوندسليگاى يك، گوى سبقت را از همه رقبا و حتى بايرن مونيخ را ربود و توانست در پايان فصل با قهرمانى در بوندسليگا، بر قله فوتبال آلمان قرار گيرد، غير ممكن و حتى غير قابل تصور به نظرمى رسد.
در فوتبال مدرن ثابت شده است كه قسمت زيادى از روند بازى به نحوه فكر بازيكنان و سرمربى تيم بستگى دارد، مونيخى ها در نيم فصل اخير به خوبى نشان داده اند كه مى دانند چه زمانى بايد بر سرعت بازى بيفزايند، چگونه بايد به دروازه حريف نزديك شوند و چگونه بر تاكتيك دفاعى حريف براى رسيدن به گل غلبه نمايند و هنگامى كه مونيخى ها به گل رسيدند، عوض كردن نتيجه بازى براى حريفان غير ممكن بوده است. در برخى از ديدارها حريفان دفاع خوبى مقابل بايرن مونيخ انجام داده اند، اما به محض در يافت گل اول شيرازه تيمى آنها از هم پاشيده است و معمولا با شكستى سنگين زمين مسابقه را ترك نموده اند. بيشتر مواقع تيم ها براى كسب نتيجه مساوى بدون گل به مصاف بايرن مونيخ مى روند، اما تاكتيك دفاعى مورد نظر آنها براى نود دقيقه كافى و كامل به نظر نمى رسد.
اما اقتدار بيش از حد بايرن مونيخ تنها عامل جهت افزايش فاصله اين تيم با ساير رقباى بوندسليگايى است؟ ضعف ساير تيم ها سبب نشده است كه بايرن مونيخ با يك برنامه حساب شده و منطقى بتواند فاصله خود را با آنها افزايش دهد؟ از دورتموند همواره به عنوان تنها رقيب و تعقيب كننده بايرن مونيخ در بوندسليگا ياد مى شده است، اما اين تيم در فصل جارى با بحرانى روبرو شده كه شايد آثار آن در فصل هاى بعد نيز گريانگير اين تيم باشد، وولفسبورگ شايد تنها تيمى باشد كه بتوان آن را از باقى تيم هاى حاضر در بوندسليگا مستثنى نمود، گرگ ها نيم فصلى فوق العاده را سپرى نموده اند و موفق شده اند با كسب سى و چهار امتياز علاوه بر شكستن ركورد باشگاه در اين زمينه، رتبه دوم بوندسليگا را نيز به خود اختصاص دهند. با اين حال شاگردان ديتر هكينگ همچنان فاصله يازده امتيازى با بايرن مونيخ در صدر جدول دارند و شش امتياز بيش از بايرلوركوزن كسب نموده اند و خود را به تنها تيم اصلى تعقيب كننده بايرن مونيخ در بوندسليگا تبديل كرده اند.
اما ساير تيم هاى مدعى تنها بر سر كسب رده سوم بوندسليگا در دور برگشت اين رقابت ها، رقابتى فشرده و هيجان انگيز خواهند داشت. اين تيم ها در هفده هفته اول امتيازات زيادى را بى جهت از دست داده اند و نمى توانند خطرى براى بايرن مونيخ و حتى وولفسبورگ ايجاد نمايند،كه تيم هايى نظير باير لوركوزن، شالكه و مونشن گلادباخ را از اين دسته مى توان دانست.
باير لوركوزن در ابتداى فصل با انجام ديدارهاى تاثيرگذار با پرسينگ و حملات خلاقانه توجه كارشناسان و دوستداران فوتبال آلمان را به خود جلب نموده بود و از نظر آنها شاگردان روگر اشميت از پتانسيل رقابت با بايرن مونيخ برقرار بودند، اما در ادامه فصل لوركوزنى ها با وجود برترى نسبت به حريفان خود در بيشتر بازى ها، موفق به غلبه بر آنها و به ثمر رساندن گل هاى تعيين كننده نشدند.
بازيكنان مونشن گلادباخ نيز در نيم فصل اخير همواره نشان دادند كه به خوبى فلسفه لوسين فاروه سرمربى خود را درك نموده اند، اما با وجودى كه آنها در اغلب بازى ها خيلى زود موفق به ثمر رساندن گل اول بازى مى شدند، اما در ادامه از تمركز لازم در خط دفاعى براى كنترل بازى برخوردار نبودند و موفق به حفظ پيروزى و كسب سه امتياز نمى شدند.
چنين موضوعى براى شالكه نيز قابل مشاهده است، با وجود اينكه بازيكنان اين تيم بعد از اخراج ينس كلر و جذب روبرتو دى ماتئو سرمربى اين تيم زمان زيادى براى تطبيق خود با افكار تدافعى و تاكتيك هاى دفاعى اين سرمربى ايتاليايى نياز داشتند. علاوه بر اين خط دفاعى شالكه اشتباهات زيادى در اين فصل از خود بروز داد كه در اغلب موارد به باز شدن دروازه خودى نيز ختم مى شدند. در اين نيم فصل آبى هاى پادشاهى در مقابل حريفانى تسليم شدند كه در ابتداى فصل كسب سه امتياز از اين بازى ها براى هواداران اين تيم، حتمى به نظر مى رسيد.
به نظر برخى از منتقدين و كارشناسان فوتبال، بوندسليگا مى بايست نجات پيدا كند و براى رسيدن به اين هدف دو راهكار وجود دارد، اول اينكه باشگاه هاى كلاسيك آلمان نظير هامبورگ، وردربرمن و اشتوتگارت مى بايست با جذب سرمايه گذارى مناسب از شركت هاى بزرگ صنعتى آلمان همانند باشگاه هاى هوفنهايم و وولفسبورگ، خود را به تيمى رقابتى تر تبديل نمايند كه از تغيير نام استاديوم گوتليب دايملر شهر اشتوتگارت به مرسدس بنز آره نا مى توان به عنوان قدمى در اين راستا ياد نمود، يا اينكه برنامه و تدبيرى براى شكست هژمونى و قدرت اقتصادى بايرن مونيخ در بوندسليگا به اجرا درآورده شود.
از وب سايت دويچه وله آلمان