طرفداری | هوگو لوریس، دروازهبان سابق تاتنهام هفته گذشته از نقش مهم مائوریسیو پوچتینو در تاتنهام صحبت کرده بود. هنوز هم یادآوری دوران مرد آرژانتینی و تصمیم دنیل لوی برای عبور از او، حائز اهمیت است.
افتتاح ورزشگاه جدید در سوم آوریل، شکست دردناک در فینال لیگ قهرمانان مقابل لیورپول در اول ژوئن و در نهایت، اخراج مائوریسیو پوچتینو در نوزدهم نوامبر، سه اتفاقی بودند که تاتنهام را به طور کامل متحول کردند. اسپرز در آغاز و پایان سال 2019، دو تیم کاملا متفاوت بودند. این سال، سال تولد تاتنهام مدرن بود و هیچ رویدادی، چه استخدام مربی جدید، چه اخراج مربیان بعدی و حتی فروش هری کین، به اندازه این سه اتفاق تاثیرگذار نبود. هر کدام از این رویدادها را میتوان به صورت جداگانه بررسی کرد، اما در کنار هم، سه ضلع یک مثلث را تشکیل میدهند. اخراج پوچتینو تنها در سایه افتتاح ورزشگاه جدید و شکست در فینال لیگ قهرمانان قابل درک است.
ممکن است با خواندن این جملات بگویید: لطفا کافیست، به پوچتینو نپردازید. مطمئنا بسیاری از هواداران تمایلی ندارند دوباره به آن روزها برگردند و پیرامون دوران پوچتینو صحبت کنند. آنها شاید ترجیح دهند به جای آنکه رویدادهای سال 2019 را دوباره زیر ذرهبین ببرند و تصمیمات استراتژیک دنیل لوی را مورد نقد قرار دهند، به آینده نگاه کنند. یا شاید هم بحثهای پیرامون پنجره نقل و انتقالات تابستان 2019 و اینکه آیا جذب تانگوی اندومبله و جووانی لو سلسو تصمیم درستی بوده یا خیر، برایشان خستهکننده شده باشد. خصوصا با توجه به شکست اخیر اسپرز مقابل ایپسویچ تاون، هواداران تاتنهام به اندازه کافی ناراحتی کشیدهاند. با این حال، پنجمین سالگرد اخراج پوچتینو همچنان یک رویداد مهم است. چه بخواهید به آن فکر کنید یا نه، این حقیقت غیرقابل انکاری است. این موضوع سایهای است که همچنان بر باشگاه وجود دارد، صداهایی که هنوز در گوشها طنینانداز هستند. ما باید با این واقعیت روبرو شویم و آن را بفهمیم، حتی اگر این کار دردناک باشد.
چگونه میتوانیم تاثیر چنین رویداد بزرگی را ارزیابی کنیم؟ سادهترین راه، بررسی دستاوردهای تاتنهام در پنج سال پس از اخراج بزرگترین مربی دوران مدرنش است. و صادقانه بگوییم، پاسخ چندان امیدوارکننده نیست. بهترین جایگاه تاتنهام در لیگ برتر در پنج فصل گذشته، رتبه چهارم در فصل 22-2021 بود، زمانی که آنتونیو کونته در ماه نوامبر وارد باشگاه شد و تیم را به رتبه چهارم هدایت کرد، اما در این روند، بازیکنان را فرسوده کرد. در فصل گذشته، آنها در رتبه پنجم قرار گرفتند و در پایان فصل، عملکرد ضعیفی داشتند. آنها به هیچوجه در لیگ برتر ثبات نداشتند. قطعا هیچ چیزی قابل مقایسه با دوران پوچتینو نیست، زمانی که اسپرز در رتبههای پنجم، سوم، دوم، سوم و چهارم قرار گرفت.
خب، در مورد جامها چه؟ تاتنهام در پنج سال گذشته به یک فینال رسیده است: فینال لیگ کاپ در سال 2021. اگر این فینال را به خوبی به یاد نیاورید، قابل درک است. این بازی در ورزشگاه ومبلی و در حضور چند هزار تماشاگر برگزار شد، درست در آغاز دوران پس از محدودیتهای پاندمی کرونا. همچنین این فینال در هفتهای برگزار شد که تاتنهام به سوپر لیگ اروپا پیوست، ژوزه مورینیو را اخراج کرد، رایان میسون را به عنوان مربی موقت برگزید و سپس از سوپر لیگ اروپا خارج شد. این بازی تقریبا مانند یک رویداد فرعی به نظر میرسید.
و فراتر از آن؟ تاتنهام در سال 2022 تحت هدایت کونته به نیمهنهایی لیگ کاپ رسید. آنها در شش سال گذشته هیچ عملکرد قابل توجهی در افای کاپ نداشتهاند. آنها دو نیمهنهایی را در دوران پوچتینو از دست دادند: مقابل چلسی در 2017 و منچستریونایتد در سال بعد. هر دو شکست دردناک بودند و ناامیدی طولانیمدتی را رقم زدند. اما حداقل آنها به نیمهنهایی رسیده بودند. و رقابتهای اروپا؟ تاتنهام پس از اخراج مرد آرژانتینی، دو فصل ناامیدکننده در لیگ قهرمانان داشته است. اولین فصل توسط شخص پوچتینو آغاز شد و با حذف در مرحله یکهشتم برابر لایپزیش به پایان رسید. بار دوم توسط کونته رقم خورد. جایی که او داوینسون سانچز را به جای دیان کولوسفسکی وارد زمین کرد و اعتماد هواداران را از دست داد. تاتنهام بدون این که کاری برابر میلان انجام دهد، شکست خورد.
جمع کردن همه این موارد، نتیجه چندان خوبی نمیدهد. البته، پنج سال گذشته، خارج از زمین بازی نیز آسان نبود. همهگیری کرونا در بدترین زمان ممکن رخ داد، کمتر از یک سال پس از افتتاح ورزشگاه جدید. این بحران، حدود 200 میلیون پوند زیان مالی را برای باشگاه به همراه داشت، قبل از اینکه ورزشگاه جدید در اوت 2021 کاملا بازگشایی شود. در حالی که همهگیری بر همه باشگاهها تاثیر گذاشت، برای تاتنهام که تازه ورزشگاهی 1.2 میلیارد پوندی افتتاح کرده بود و به درآمدهای روز مسابقه وابسته بود، بسیار دردناکتر بود.
اما اتفاقات اسپرز بیش از یک داستان بدشانسی است. نوزدهم نوامبر 2019، بیش از جایگزینی یک مربی با دیگری بود. در آن مرحله، تغییر ضروری و اجتنابناپذیر بود. شکست مقابل لیورپول، جو باشگاه را خراب کرده بود. هیچکس با انگیزه و اشتیاق به تمرینات پیشفصل بازنگشته بود. تیم خسته شده بود و خریدهای تابستانی (از جمله اندومبله و لو سلسو) خیلی دیر انجام شده بودند و نقشی در تیم نداشتند. بازیکنان خسته شده بودند و پوچتینو انرژی خود را از دست داده بود. اوضاع خراب شده بود و دنیل لوی برای این که این وضعیت را بهتر کند، نمیتوانست کاری انجام دهد. برخی از هواداران معتقدند که باید از پوچتینو حمایت میشد، اما زمان حمایت از او تابستانهای 2017 یا 2018 بود. پروژه پوچتینو در واقع با هندبال موسی سیسوکو در مادرید به پایان رسید. با نگاهی به گذشته، جدایی در آن شب، چه برد و چه باخت، منطقیتر بود.
شاید اشتباه نه در اخراج پوچتینو، بلکه در کنار گذاشتن منطق پوچتینو بود. این تصمیم بیش از یک تغییر مربیگری بود، بلکه یک چرخش در کل استراتژی باشگاه محسوب میشد. پس از پنج سال صبر و ساخت طبیعی یک تیم، رفتار دیگری حاکم شد. آنها تازه بهترین ورزشگاه مدرن فوتبال جهان را افتتاح کرده بودند. آنها تازه به فینال لیگ قهرمانان رسیده بودند. آنها خود را به عنوان یک «سوپر باشگاه» میدیدند و میخواستند متناسب با آن عمل کنند. چه راهی بهتر از جایگزینی مربی خود با ژوزه مورینیو؟ بسیاری از اتفاقات پنج سال گذشته در تاتنهام را میتوان از این منظر دید. مستند آمازون، سوپر لیگ اروپا، انتصاب فابیو پاراتیچی و سپس کونته - اینها حرکات یک باشگاه است که میخواهد در بین بزرگترین باشگاههای اروپا باشد.
تنها در 18 ماه گذشته است که تاتنهام به خاطر آورده است که چگونه در وهله اول به سال 2019 رسید. انتصاب آنژ پوستکوعلو در سال 2023 تلاشی برای بازگشت به برخی از ارزشهای دوران پوچتینو بود. انتصاب مربیای که این شغل اوج کار حرفهای او بود، نه صرفا کسب درآمد به واسطه دستاوردهای گذشته. تلاش برای ارائه سبکی از فوتبال که هواداران میخواستند ببینند. ایجاد وحدت بین بازیکنان، هواداران و باشگاه که از دست رفته بود.
در برخی مقاطع تاتنهامِ پوستکوعلو، میتوان حس کرد که بخشی از آن انرژی و همبستگی بازگشته است، اما اخیرا پس از دیدارهایی مانند ایپسویچ تاون، احساس میشود آن اضطراب و سختیهای پنج سال گذشته دوباره نمایان شده است. هیچکس نمیداند دوران مرد استرالیایی چگونه پیش خواهد رفت، اما اگر بازیکنان، تصمیمگیرندگان و هواداران صبر نداشته باشند، آنژ هیچ شانسی ندارد. سوال این است: آیا اتفاقات پنج سال گذشته همه را برای تلاش بیقرار کرده است؟ و این که، آیا راهی برای بازگشت به پنج سال پیش وجود دارد؟
به قلم جک پیت بروک برای اتلتیک