اختصاصی طرفداری | در میان دهها بازی شب گذشته، دیدار استون ویلا و بولونیا را انتخاب کرده بودم. مسخره نکنید، به دنبال چیزی متفاوت بودم.
هرازگاهی بهخاطر ارسال پیامهای دوستی آلمانی، سری به دیدار یووه و اشتوتگارت میزدم. تیم محبوبش مقابل یوونتوس گل کاشت و با گلی دیرهنگام و دراماتیک در دقیقه ٩٢، با شایستگی پیروز شد و از تورین به خانه بازگشت. در آسمانها پرواز میکرد.
در این حولوحوش در زیر تصویر، نتایج مختلف را میدیدم. دقیقه ٣٠؛ مادرید صفر، دورتموند ١. هیجانزده نشدم و در ویلا پارک ماندم. اما ٥ دقیقه بعد، تشعشعات این نتیجه چشمانم را گرفت؛ دقیقه ٣٥: مادرید صفر دورتموند ٢.
درنگ جایز نبود… کانال را درجا تغییر دادم. فشار مادرید آغاز شده بود و موقعیتی خوبی که به تیر دروازه اصابت کرد! غریزه میگفت برای دورتموند سخت خواهد بود و مقاومت در برنابئو و حفظ نتیجه سختتر. راه درازی در پیش بود. دورتموند به هر قیمتی دیوار زرد را در زمین بدون هیچ درزی به روی لوس بلانکوس بسته نگاه داشت.
پس از برتری سزاوارانه در نیمه اول ازآنچه که من شاهد آن بودم، دورتموند به هر قیمتی با نتیجه ٢-٠ به رختکن رفت. در نیمه نوری شاهین، سرمربی دورتموند، احتمالاً بدترین تصمیم دوران مربیگری خود را گرفت و باینو گیتنس که گل دوم به ثمر رساند را از زمین بیرون کشید و والدمار آنتون، مدافع میانی را جایگزین کرد.
این حرکتی بود که نشان از ضعف و عقبنشینی میداد. مادرید خشمگین منتظر همین بود و از ثانیه اول نیمه دوم حملات بیامان خود را آغاز کرد. حرکت و تصمیم شاهین گران تمام شد. صدای گوینده بازی هم نشان از وقوع فاجعه بزرگی داشت. همه میدانستند مادرید به آنچه که باید خواهد رسید و دورتموند را تکهتکه خواهد کرد. دوست نداشتی شاهد قتلعام باشی؛ بوی خون میآمد.
وقتی در دقیقه ٦٠، رئال مادرید با ضربه سر مدافع تیم، آنتونیو رودیگر در داخل محوطه جریمه با سانتر زیبای کیلیان امباپه به گل دستیافت، کار از کار گذشته بود. سدها شکسته شد و سیل سهمگینی سرازیر شد. عکسالعمل رودیگر و بازیکنان رئال مانند انفجار بمبی بود. تصاویر خشمگین و نه خندان دوربین از رودیگر و بازیکنان رئال مادرید، از خواست، قصد و عزم بیمرز خبر میداد و در مقابل، مردان زرد پوشی که همیشه با سری بالا شکست را پذیرا میشوند، گویی آرزو داشتند زمین دهن باز کند و آنها را در خود ببلعد! حقیقتا دردناک بود.
وینیسیوس جونیور تنها دو دقیقه بعد بازی را بهتساوی کشید. وینیسیوس عکسالعمل مشابهای مانند رودریگر داشت. حقیقتاً بهسان این بود که به مادرید در قلعه خودش هتک حرمت شده و باید همه آن کسانی که مسبب این فاجعه بودند با مجازات سختی روبرو شوند!
همه چیز بهشدت به نفع و در دستان مادرید پیش میرفت و شاهدان واقعه میدانستند بیشتر از ٢ گل در راه خواهد بود. چنین هم شد و در ده دقیقه پایانی وقت قانونی، سفیدپوشان بیرحم بهراحتی از همتایان آلمانی را سر جای خود نشاندند.
لوکاس وازکز با شلیک توپ از زاویه بسته، گرگور کوبل را برای بار سوم مغلوب کرد و بالاخره، بهترین مرد میدان، وینیسیوس جونیور دو گل دیگر زد تا هتتریک خود را کامل کند و علیرغم شروع متزلزل مادرید، نبرد را یکسره کرد. حالا مرد برزیلی ٢٤ ساله همه را متقاعد کرده است در روز دوشنبه برنده توپ طلا بهعنوان بهترین بازیکن جهان خواهد شد. گل دوم او گل چهارم رئال همه رقبای وینیسیوس را سر جای خود نشاند.
پس از آن، کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید، از برزیلی «فوقالعاده» تمجید کرد و در کنفرانس مطبوعاتی اظهار کرد:
چیزی که میتوانم بگویم این است؛ بهندرت میتوان بازیکنی را دید که مانند وینیسیوس در نیمه دوم بازی کند و نه بهخاطر سه گل بلکه بهخاطر شخصیت او. آنچلوتی گفت: او فوقالعاده است.
فرمانده رئال مادرید در ادامه گفت:
وینیسیوس توپ طلا را میبرد، نه بهخاطر کاری که امشب انجام داد، بلکه بهخاطر کاری که سال گذشته انجام داد. این سه گل در حال حاضر برای توپ طلای سال آینده بهحساب میآیند. او بازیکنی است که برابر سوت و اعتراض طرفداران رقبا میایستد و تفاوت ایجاد میکند.
پس از دو گل نیمه اول دورتموند، هیچ وحشتی در رختکن وجود نداشت و تیم او بلوغ و تجربه لازم را داشت تا بداند برای بازگشت به بازی چه کاری باید انجام دهد. ما با آرامش زمان استراحت را گذراندیم. کمی سیستم را تغییر دادیم و با شدت و حدت بیشتری توپ را به حرکت در آوردیم.
صحبت در مورد به ثمر رساندن سه گل ممکن بود توقع زیادی باشد، بنابراین ما در مورد جزئیات کوچک مانند پاس خوب و پیروزی در دوئلها صحبت کردیم. ما باید دینامیک و قوه محرکه بازی را در دست میگرفتیم و از آنها شروع به بردن بازی میکردیم.
در نیمه اول ترسو بودیم، برای تصاحب توپ، شدید و سخت، عمل نمیکردیم. در نیمه دوم با کیفیت بیشتر و فشار بیشتر بهتر عمل کردیم. این بهترین نیمه دوم این فصل ما بود. باید از کاری که در نیمه دوم انجام دادیم درس بگیریم. هدف این است که بازی را شروع کنیم و منتظر نمانیم تا دو گل عقب بمانیم. فکر نمیکنم قادر باشیم ٩٠ دقیقه با شدتی که در نیمه دوم بازی کردیم، مبارزه کرد، اما میتوانیم متعادلتر عمل کنیم.
نیمه دوم کلاس درسی برای تمامی رقبای اروپایی بود. ترس و عقبنشینی در برابر قهرمان اروپا عواقب ناخوشایندی خواهد داشت. باید تا ٩٠ دقیقه با دلوجان جنگید تا شاید، فقط شاید موفق شد، سپیدپوشان را از پای در آورد. این فقط نشان کوچکی از اعلانجنگی بود که مادرید با خشم و خواستی بیامان به رخ همه ما کشید.
در این نبرد بیامان نهتنها تکلیف برنده «بالون دور» به طور حتم مشخص شد؛ بلکه تکلیف رقبای اروپایی برای ازپایدرآوردن مادرید بار دیگر از پیش تعیین شد. این کلاس درسی برای همه اروپا و اروپاییان بود!
به ثمر رساندن ٢ گل، عقبنشینی و دفاع و ترس کاری در برابر غول اروپا از پیش نخواهد برد و به طور حتم با این ویژگیها سرنوشت محتومی در انتظار خواهد بود. آنها نقاط ضعف رقبا را نشانه میگیرند و ترتیب حریف را میدهند. دورتموند بار دیگر مانند فینال سال گذشته فینال لیگ قهرمانان قربانی اخیر آنها بود. این حکایت احتمالاً بازهم تا مراحل بالاتر ادامه خواهد داشت.
باید گفت؛ بدون مبارزه تا پای جان، تا آخرین ضربه و سوت پایان، ممکن نیست قهرمانان همیشه گرسنه، وحشی و طماع را از پای در آورد.