همه برپا
021......
هه هه هه داري ميري
ببين چند بار در سال هر سال از کار روي رپ فارس
پشيمون ميشم از آن فرجام اينه که من پابرجام
هنوز رپ فارس (برگ رو ماست//-پهنه رو باز ؟) سر جام باز سرپام واسه رپ هرگام
شدن عملي شدن حرفام واسم اشعار همه به نقل سرداب
قافيه هاي دوز(تون) همه بر باد ميزنم فرياد تا بمونه ترياد
چو ميکني دريافت هيچ کسو درياب آهنگساز مهديارباشه واجب باشه
تنظيم واجه کردي تو پاچه هنوز مثل سابق صامت ثابت ميمونه تو ساکت
ميشه رپه راکت بشين همه ساکت چون که هيچکس مينويسه ميگه اينه بينشيکه
ميشه بيشه وقتي که ريشه پس که ديگه ميشه وقتي که ديگه فهميدي اين که
قافيه رو شليک کنه مثل مسلسل مسلماً من مسلحم مثل مسلسلم نزن ضد حال از اون قافيه ها
مغزت توي سه گوشت قافيه داد سه تا قافيه را به هم نزديک کنم همينان که باعثه اينه که همگي مرغوب
شدن
××××××××××××××××××××××××× ×××××××××××××××××××××××××
همه برپا برپا با رپ هيچکس تکون بدين دستا
************************************************** *****
من بازي رو شروع کردم حالا من لم ميدم نگاه ميکنم تو رو از ترز بازي لذت ببرم
چون آخر سر من ميشم قلباً توي رپ ولي من رپ هست سرشت و ماه سليقه ام
يه مثال بارز اگه حافظ با اون اشعار نافذ
بشه حاضر تا جلوي من بشه آره توي رپ اشعارش وافکارش افعالش
همگي ميشن باطل چون که هيچکسه واسه رپ فارس باعث
چيزي که گفتم بود اقدام ميکنم اقرار شاعراي فارسي
منو کردن اغفال تا به رپ کردن کنم اقدام منم بالا ممبر نتيجه همت
انقد گذشت که به من بعد که من بعد اهل وقلب با هر قدمت ميکنه واسم خدمت
ميگن همه قصه است اما اينه قسمت رپ فارسي بي من مثل بچه بي پدر
من هر چي ميگم ميگن هيچکس پيله کرد من غرب زدگي رو کردم ريشه کن
من مردنم مثل مرگ معمار ميشه اين بيت پيشه من يه مهمان(تکه مادر)
صفر دو يک.....صفر دويک