من،دادمت همه چیمو از دم
تو،گرفتی همه چیمو از من
من میخوام همیشه باشی
چشتو ببند با یه سفینه ماهیم
من دیدم فردامو با تو
میخوام کل شبا رو تا صب
دوتایی بخندیم،بچرخیم،برقصیم
واسه یه لحظه محو هم شیم
واسه یه لحظه محو هم شیم
واسه یه لحظه محو شیم
شد ابر و رعد و برق اومد تگرگ و برف
دیوار بینمون گذشت از حد و مرز
دیدیم میباره بارون
چار صبح میخوندم در گوشت آروم،واسه تو
بیا بغلم واسه آخرین بار تا من اینجام
من دیدم فردامو با تو
میخوام کل شبا رو تا صبح
دوتایی بخندیم،بچرخیم،برقصیم
وایه یه لحظه محو هم شیم
واسه یه لحظه هم شده میخوام محوت شم
مثل همیشه بشه ملافه تختت جمع
ازون ثانیه هایی که میگذره نمیشه ثبتش کرد
میخوام بسازیم باهم یه خونه که باشه سقفش گرم
من دیدم فردامو با تو دیدم همیشه هوا رو تا صبح
میخوام نریزی اشکی دیگه واسهی فردای تارو
یهو دیدی گذاشتی پلک رو هم شدیم سرمایهدارو
خریدیم کل این شهر و نگاه آروم میکشیم فقط نقش و نگار
رو دیوار مینویسم خالصانه شعرامو برات
شاید کنم یکاری عمدا که فقط حرص تو درآد
یادم بیاره گهگاهی برام ترس نبودنتو برام
این حسِ دومعنا میده بیرحمانهترین عشقمو برات
میشه خیره بم مثه قدیما گم میشه دست و پام
میشناسی منو تو بهتر اَ خودم میخونی تصمیمامو رو از نگام
پام موندی شدی شراب کالبد دیگه نداره صبر
محوت بودم دوتا روح دارم جفتش فداتو تا پای مرگ
من دیدم فردامو با تو
میخوام کل شبا رو تا صبح
دوتایی بخندیم،بچرخیم،برقصیم
وایه یه لحظه محو هم شیم