ی روز از کوه بالا میرفتم و هیچی جز برهوت نبود
یدفعه اونجا دیدم یکی داره راه میره که نیمرخش خیلی شبیه مسیه
اعجاب انگیز بود بهش گفتم تمام رخ شو تمام رخ شو
عه خود خودتی
دیدم که خود مسیه
گفتم مسی کجا میری تنها
گفت والا مجید جان رو صافی‌که نونوایی نبود اومدم از نونوایی اینجا بخرم
من: مگه اینجا نونوایی‌داره
مسی: آره اینا زرنگن بچه کوهن اینطور نیست که ۱۰ صبح تازه بیدار شن
بعد گفتم خیلی سرده الانه که کولاک بشه
یدفعه آسمون غرش کرد
مسی: یا خدا من برم زیر کلاه کاپشن
من: پس مسی من چیکار کنم
مسی: دسنتو بذار رو سرت
یدفعه گفتش که خود خودشه
من: عه این یاقوتا اینجا چیکار میکنه
مسی: همین جاست!
بعد ی عالمه الماس بود اونجا
مسی: حواست باشه بهشون دست نزنی
من: چرا؟
مسی: اینها ی آلارمی داره که وقتی بهشون دست بزنی صدا میده و مار های خفته حمله میکنن!
من تعجب کردم و گفتم از کجا میدونی؟
مسی: سالها پیش دوستی داشتم با اون اومدم و اونهم نثل تو کنجکاو بود
من: خب چیشد؟
مسی: به طرز معجزه آسایی فرار کردیم
یدفعه من پام گیر کرد افتادم تو ی گودال
مسی شوکه شد و یکم با خودش فکر کرد که چیکار کنه
مسی با مردانگی پرید تو
بعد افتادیم رو ی عالمه سکه که میدرخشید
تاج رو سر مسی گذاشتم کینگ بعد مسی خندید
گفتم پولدار شدیم
مسی: خب الان زیر این گودال چیکار کنیم سکه بخوریم
من: این نور چیه!
ی روزنه نور افتاده بود بیرون
مسی برگ ها رو زد کنار و ۴ دست و پا اومد بیرون
واو! ی جای سرسبز با درختای خیلی گنده که سر به فلک می‌کشیدن اینجا همه چی بزرگ بود قارچ هاش اندازه درختای خودمون بود
مسی: اینجا چقدر عجیبه
من: این درختا تا کجا رفتن
مسی: غول!
من: مگه غول ها وجود دارن این خیلی عجیبه
منو مسی از کنجکاوی وارد اون سرزمین شدیم
و ی پای گنده بالا سرمون بود
مسی: بپررررر
بعد من پریدم
مسی: نزدیک بود لهت کنه چقدر اینا گنده هستن
از ی در بزرگ غولی وارد شد به همراه چند تا بچه غول
هوا رو به تاریکی میرفت و شروع کردن حرف زدن
مسی: بیا گوش کنیم ببینیم چی میگن فقط دیده نشیم
بعد غوله داشت تعریف می‌کرد که ما هم ی زمانی تو اون لوکیشن زمین کنار آدما ها بودیم و همه جا درختا خیلی گنده تر بود آدما خیلی بزرگ تر کلا همه چیز خیلی بزرگ تر بود ولی درختای بزرگ رو قطع کردن و نهایتا با ی قرارداد نا رو فراری دادن اینجا جایی دور از چشم انسان ها!
بعد منو مسی از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاریم ولی درنیاوردیم
مسی: پس اینه داستان غول ها
من: هنوز بقایای اون تمدن بزرگ هست تازه یسری خونه هایی میبینی چه دیوار گنده ای دارن حتما محل رفت و آند غول ها بوده!
پایان قسمت اول
