طرفداری | استون ویلا قهرمان اروپا محسوب میشود. آنها که تحت هدایت اونای امری پس از 40 سال دوباره سرود لیگ قهرمانان اروپا را در ویلا پارک پخش خواهند کرد، تاریخی برای روایت آن دارند.
شب 26 مِی 1982، تونی مورلی که با پاس گل درخشانش زمینهساز پیروزی استون ویلا مقابل بایرن مونیخ و قهرمانی در اروپا شده بود، به خاطر میآورد وقتی در استادیوم روتردام با جام قهرمانی دور میزد، فکری ذهنش را مشغول کرده بود. او میگوید «به خودم میگفتم که شاید این آخرین بار باشد. تا جایی که میتوان، باید این جام را در دست نگه داشت. شانس اینکه این اتفاق دوباره بیفتد، کم است». اما همه بازیکنان ویلا به اندازه مورلی از جام محافظت نمیکردند. وقتی آن را به بیرمنگام بردند، به بازیکنان تیم اجازه داده شد تا جام قهرمانی را برای جشنها شخصی قرض بگیرند. مثلا دنیس مورتیمر به عنوان کاپیتا، پسر نوزادش را داخل جام نشاند تا از او عکس بگیرد. یک شب هم کالینز گیبسون و گوردون کووانز جام را به بار برده بودند. آنها که پس از نوشیدنیهای متعدد حواسشان سر جایش نبود، وقتی میخواستند جام را به ویلا پارک بازگردانند، متوجه شدند که کسی آن را دزدیده است. گیبسون به یاد میآورد «برای چند ساعت، من مردی بودم که جام قهرمانی اروپا را گم کرده بود». پس از انتظار نگرانکننده، پلیس اعلام کرد که جام در شفیلد پیدا شده است.
اما پیشبینی مورلی مبنی بر تکرار نشدن آن شب رویایی در روتردام، بسیار دقیق بود. فصل بعد، استون ویلا در مسیر تکرار از عنوان قهرمانیاش در یکچهارم نهایی مقابل یوونتوس حذف شد. طی چهار دهه اخیر، ویلا به صورت مداوم از حضور در لیگ قهرمانان اروپا ناکام مانده و بازیکنی از این تیم به دستاورد مورلی نزدیک نشده است. با این حال تحت هدایت اونای امری آنها دوباره به اوج برگشتهاند. چهارشنبه در چارچوب یکی از جذابترین بازیهای فصل میزبان بایرن مونیخ خواهند بود و قصد دارند آن شب تاریخی را تکرار کنند. برای تیمی که قهرمان اروپا شده بود، بازی امشب یادآور خاطرات زیادی خواهد بود.
نایجل اسپیک، دروازه استون ویلا در قهرمانی 1982 میگوید: «42 سال پیش...اوه! انگار همین دیروز بود».
آنچه قهرمانی ویلا را در آن سال بهیادماندنیتر کرد، غیرمنتظره بودن آن بود. بایرن مونیخ در دهه هفتاد سه بار قهرمان شده بود. آنها در تیم خود بازیکنان کلاس جهانی مانند پل برایتنر و کارل هاینتس رومنیگه را داشتند. آنها بدون شک مدعی اصلی قهرمانی بودند و این موضوع با پاداشی که دریافت میکردند، منعکس میشد: بایرن مونیخ برای هر بازیکن 10 هزار پوند دریافت میکرد؛ اسپینک میگوید ویلا یکچهارم آن را دریافت میکرد. نکته مهمتری هم وجود دارد. استون ویلا در آن فصل معمار قهرمانیاش در لیگ انگلیس را از دست داده بود: ران ساندرز، سرمربیای که استعفا کرد. شاید بداخلاق، سرد و بیروح بود اما ساندرز در سازماندهی تیمش حرف نداشت. مورلی در مورد سرمربیاش میگوید:
از بسیاری جهات، او جلوتر از زمان خود بود. مثلا او تمامی تیمهای باشگاه را، از زیر 15 سال به بالا، با همان یک سبک در تمرین و زمین هدایت میکرد. این بدان معنا بود که همه به تاکتیکها عادت داشتند و میتوانستند به راحتی جا بیفتند.
نیازی به جا افتادن و هماهنگی زیادی نبود. ساندرز با استفاده از تنها 14 بازیکن در طول سال، قهرمانی لیگ انگلیس 81-1980 را به دست آورد. ویلای ساندرز تیمی بود که همه در آن نقش خود را میشناختند، جایی که تاکتیکها تا حد خستگی در تمرینات به بازیکنان آموزش داده میشد. با این حال، در فوریه 1982، در حالی که جام باشگاههای اروپا در مراحل حساس قرار داشت، ساندرز در پی اختلاف با هیئت مدیره، از شغلش کنارهگیری کرد. جانشون او تونی بارتون بود، رئیس بخش استعدادیابی استون ویلا.
مورلی در مورد تونی بارتون ادامه میدهد:
تونی هیچ تلاشی برای تغییر اوضاع نکرد. او متوجه شد که این روش، روشی اثباتشده و موفق است. به نوعی، نبوغ او در این بود که کاری انجام نداد.
اسپینک، دروازهبان ذخیره جیمی ریمر، که در آن فصل مسابقات اروپایی برای اولین بار زمانی به میدان رفت که تعویض دروازهبان آزاد بود (در آن زمان در لیگ انگلیس تعویض دروازهبان در جریان بازی مجاز نبود). اسپینک میگوید حتی یک بار هم بارتون به او دستور تاکتیکی نداده و همه چیز را به بازیکنان واگذار کرده بود. آنها تیمی بسیار متحد بودند و به تواناییهای یکدیگر کاملا ایمان داشتند. با این حال، به نظر میرسید که دنیای فوتبال به این باور مشترک آنها پی نبرده باشد. با وجود اینکه تیم بایرن مونیخ پر از بازیکنان ملیپوش باتجربه بود، بازیکنان استون ویلا در مجموع تنها 12 بازی ملی در کارنامه خود داشتند. مورلی در این مورد چیزی برای گفتن دارد:
نادیده گرفته شدن ما واقعا مضحک و حتی بیشتر از آن، نوعی بیاحترامی بود. گری شا باید دهها بازی ملی انجام میداد. دنیس مورتیمر، از نظر من، یکی از پنج هافبک برتر جهان بود. من در آن فصل به عنوان بهترین بازیکن چپ پای اروپا انتخاب شدم، اما در جام جهانی همان تابستان حضور نداشتم. این چه معنی میدهد؟
خشم و نارضایتی انگیزه بازیکنان ویلا نبود. اصلا اینطور نبود. در واقع، فکر میکنم چیزی که واقعا ما را به پیش میراند این بود که باشگاههای انگلیسی پنج سال متوالی جام قهرمانی را کسب کرده بودند. ما نمیخواستیم زنجیره موفقیت را قطع کرده و کشورمان را ناامید کنیم.
هنگامی که بازیکنان استون ویلا وارد استادیوم روتردام شدند، برنامه بازی آنها در برابر بایرن مونیخ ساده بود: مبتنی بر دفاع مستحکم، هافبک قدرتمند، ضد حمله و وینگرهایی که باید به سرعت توپ را به دو مهاجم خط حمله میفرستادند. با این حال، تقریبا قبل از اینکه این رویکرد بتواند اجرا شود، استون ویلا مجبور به تعویض شد. کمتر از 10 دقیقه گذشته بود که ریمر احساس کرد شانهاش درد میکند. در فوتبال آن زمان، تعویض دروازهبان اتفاق عادی نبود. اسپینک، دروازهبان ذخیره، که انتظار چنین اتفاقی را نداشت، به زمین آمد و با واکنش خود برابر ضربه دیدنی رومنیگه که به تیرک دروازه برخورد کرد، به شهرت رسید. کوانز به او گفته بود: «وای، میبینیش؟» و اسپینک پاسخ داده بود: «من نباید اینجا باشم».
با وجود برتری بایرن مونیخ در جریان بازی، تونی مورلی فضای بیشتری نسبت به بازیهای فوتبال انگلیس پیدا میکرد. او در این مورد گفته «در انگلیس آنها روی قطع پاس کار میکردند، اما در اروپا ۀنها ترجیح میدادند شما را دنبال کنند. و من این را دوست داشتم، دوست داشتم با کسی که من را مارک کرده درگیر شوم و بتوانم به محوطه جریمه برسم». در نیمه دوم، پس از فشار تقریبا بیامان بایرن مونیخ، مورلی با یک پاس گل فوق العاده، توپ را به وایت رساند و او با ضربه سر گل پیروزی را به ثمر رساند. این لحظه در بخش شمالی ویلا پارک با جملاتی از برایانم مور، گزارشگر بازی خلاصه شده است:
شاو، ویلیامز، آماده برای پیشروی در سمت چپ. یک توپ خوب ارسال شد برای تونی مورلی. اوه، باید گل بشه! و شد! پیتر وایت!
مورلی میگوید جملهای که برایان مور گفت، نمادینترین جمله در تاریخ باشگاه استون ویلا محسوب میشود. اما این پیروزی ادامه پیدا نکرد. با تصاحب باشگاه توسط داگ الیس، میراث ساندرز به سرعت از بین رفت. تنها پنج فصل پس از قهرمانی اروپایی، در حالی که بایرن مونیخ بار دیگر خود را در فینال جام باشگاههای اروپا یافت (این بار به پورتو باختند)، ویلا در دسته دوم فوتبال انگلیس حضور دارد و بیش از 40 سال طول کشیده است تا آنها فرصت بازی با مونیخ در رقابت برتر فوتبال باشگاهی اروپا را دوباره به دست آورند.
برای نسل 1982، دیدار امشب احساسی خواهند بود چون آنها شاهد بازگشت باشگاهی هستند که به زیبایی به آن خدمت کردند. تمامی اعضای آن تیم برای دیدار ویلاپارک دعوت شدهاند. تنها سه نفر غایب خواهند بود. کوانز و کن مک نایت به دلیل «زوال عقل» برای حضور در استادیوم محدودیت دارند. گری شاو، پسر طلایی آن تیم، هفته گذشته پس از یک سقوط که آسیب جدی به سرش وارد کرد، جانش را از دست داد.
مورلی یک جمله غمانگیز میگوید:
همیشه از نوشیدن در کنار گری لذت میبردم و گفتوگوی ما با یک سوال به پایان میرسید: کدام یک از ما زودتر خواهد مرد؟ گری همیشه خودش را به عنوان نفر آخر معرفی میکرد. بنابراین اندوه زیادی در آنجا خواهد بود. اما دیدن بازگشت ویلا پارک به جایی که باید باشد، لذتبخش خواهد بود.
گردآوری شده توسط جیم وایت برای تلگراف
قهرمانی استون ویلا در جام باشگاه های اروپا با کسب برتری 1-0 مقابل بایرن مونیخ (1982/5/26)