انقلاب کمونیستی چین، یک انقلاب اجتماعی مهم، در سال 1927 آغاز شد و با تأسیس جمهوری خلق چین (PRC) در 1 اکتبر 1949 به پایان رسید. این یک لحظه مهم در تاریخ چین بود که به مبارزه یک قرنی این کشور پرداخت. چالش های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ناشی از امپریالیسم غربی و ژاپنی و افول سلسله چینگ (1644-1912).
**منشا و جدول زمانی:**
- 1921: حزب کمونیست چین (حکپی) در شانگهای در ابتدا به عنوان یک گروه مطالعاتی در جبهه متحد اول با حزب ملیگرا تأسیس شد.
- 1926-1927: کمونیست های چینی برای حذف جنگ سالاران و ایجاد یک دولت مرکزی قوی با ارتش ملی گرایان در اکسپدیشن شمالی متحد شدند.
- 1927: انقلاب کمونیستی چین رسما آغاز شد.
- 1949: مائو تسه تونگ در 1 اکتبر جمهوری خلق چین را اعلام کرد و پیروزی قابل توجهی برای کمونیست ها رقم زد.
**تاثیر و اهمیت:**
پیروزی کمونیست پیامدهای جهانی عمیقی داشت:
- چین به پرجمعیت ترین دولت سوسیالیستی تبدیل شد و به عنوان یک نیروی مهم در جنگ سرد پس از انشعاب چین و شوروی در سال 1956 ظاهر شد.
- جمهوری خلق چین فعالانه از جنبش های کمونیستی در سراسر جهان حمایت کرد و الهام بخش رشد احزاب مائوئیست در کشورهای مختلف بود.
- پیامدهای انقلاب به انقلاب فرهنگی منجر شد و پیامدهای ماندگاری برای چشم انداز سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چین داشت.
**جنجال بر سر تاریخ ها:**
در حالی که بسیاری از مورخان با تاریخ رسمی حکچ همسو میشوند و سال 1921 را نقطه شروع انقلاب میدانند، برخی دیگر استدلال میکنند که باید به عنوان بخشی از نیمه دوم جنگ داخلی چین در نظر گرفته شود. شروع دقیق این دوره مورد بحث است و برخی معتقدند که پس از جنگ دوم چین و ژاپن، زمانی که کمونیست ها دست برتر را به دست آوردند.
علیرغم پایان رسمی تاریخ 1 اکتبر 1949، جنگ ادامه یافت، از جمله فتح هاینان در سال 1950 و تسلط بر تبت در سال 1951. تخلیه دولت ملی گرا به تایوان در دسامبر 1949، جدول زمانی را پیچیده تر کرد.
این رویداد یک فصل مهم در تاریخ قرن بیستم چین است و اغلب در چارچوب چین مائو (1945-1976) و توسعه گسترده تر کشور در طول قرن های 19 و 20 مورد مطالعه قرار می گیرد.
انقلاب کمونیستی چین، رویدادی پیچیده و محوری در تاریخ چین، ریشه در اوایل قرن بیستم و زمینه گستردهتر مبارزه چین برای مدرنیزاسیون و استقلال دارد. در اینجا یک کاوش دقیق تر از این دوره است:
**پیشینه اجتماعی و سیاسی:**
چین در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 با تحولات اجتماعی و سیاسی قابل توجهی مشخص شد. سلسله چینگ که از سال 1644 بر چین حکومت می کرد، رو به زوال بود و این کشور با تأثیرات امپریالیسم غربی و ژاپنی دست و پنجه نرم می کرد. جنگ های اول و دوم تریاک (1839-1842 و 1856-1860) چین را مجبور کرده بود که بنادر خود را به روی تجارت خارجی باز کند که منجر به امتیازات اقتصادی و سیاسی قابل توجهی به قدرت های غربی شد. این دوره همچنین شاهد ظهور جنبشهای مختلفی بود که از اصلاحات و انقلاب حمایت میکردند، از جمله جنبش فرهنگ نوین، که به دنبال مدرنیزه کردن جامعه و فرهنگ چین بود.
** ظهور حزب کمونیست چین (حکپی):**
- 1921: حکچ با الهام از ایدئولوژیهای مارکسیستی و موفقیت انقلاب روسیه در شانگهای تأسیس شد. در ابتدا این گروه کوچکی از روشنفکران و فعالان از جمله مائو تسه تونگ بودند که بعداً رهبر جنبش کمونیستی در چین شد.
- 1923-1927: اولین جبهه متحد بین حکچ و حزب ملیگرا (کومینتانگ) برای پایان دادن به جنگسالاری و اتحاد مجدد چین تشکیل شد. آنها در طول اکسپدیشن شمالی (1926-1927)، یک کارزار نظامی برای شکست دادن جنگ سالاران منطقه، همکاری کردند. با این حال، تنشها بین دو حزب افزایش یافت و ناسیونالیستها به رهبری چیانگ کایشک مجموعهای از پاکسازیها را علیه کمونیستها آغاز کردند که به کشتار شانگهای در سال 1927 معروف بود. این آغاز جنگ داخلی چین بود.
**جنگ داخلی چین (1927-1949):**
جنگ داخلی چین یک درگیری طولانی مدت بین حکچ و ناسیونالیستها بود که پیامدهای مهمی برای کشور داشت.
- حکچ که در ابتدا ضعیف و بیسازمان پس از کشتار شانگهای بود، به مناطق روستایی عقبنشینی کرد و شروع به ایجاد پایگاه حمایتی خود در میان دهقانان کرد. استراتژی های مائوتسه تونگ، از جمله جنگ چریکی و اصلاحات ارضی، در میان جمعیت روستایی محبوبیت یافت.
- ناسیونالیست ها با پایگاه خود در مناطق شهری از حمایت قدرت های غربی به ویژه ایالات متحده برخوردار شدند. آنها شهرهای بزرگ و صنایع را کنترل می کردند اما به دلیل فساد و سوء مدیریت اقتصادی با چالش هایی روبرو بودند.
- جنگ دوم چین و ژاپن (1937-1945) یک آتش بس موقت بین حکچ و ناسیونالیستها فراهم کرد، زیرا آنها علیه تهاجم ژاپن متحد شدند. با این حال، پس از تسلیم ژاپن در سال 1945، جنگ داخلی از سر گرفته شد.
- تا سال 1949، حکچ قدرت نظامی و سیاسی قابل توجهی پیدا کرده بود و ناسیونالیستها به دلیل مسائل اقتصادی، فساد و شکستهای نظامی رو به افول بودند.
**تاسیس جمهوری خلق چین (1949):**
در اول اکتبر 1949، مائو تسه تونگ تأسیس جمهوری خلق چین را در میدان تیان آنمن پکن اعلام کرد. این پایان جنگ داخلی چین و آغاز دوران جدیدی تحت حکومت کمونیستی بود. ناسیونالیست ها به تایوان عقب نشینی کردند و در آنجا جمهوری چین (ROC) را تأسیس کردند که منجر به تقسیم سیاسی فعلی بین سرزمین اصلی چین و تایوان شد.
تاثیر و میراث:
- انقلاب کمونیستی چین پیامدهای گسترده ای داشت و چین را به یک کشور سوسیالیستی تبدیل کرد و به طور قابل توجهی بر سیاست جهانی در طول جنگ سرد تأثیر گذاشت.
- جمهوری خلق چین به یک بازیگر اصلی در امور بین الملل تبدیل شد، به ویژه پس از انشعاب چین و شوروی در سال 1956، زمانی که چین از اتحاد جماهیر شوروی فاصله گرفت و سیاست خارجی مستقلی را دنبال کرد.
- در داخل کشور، انقلاب به تغییرات اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی از جمله اصلاحات ارضی، صنعتی شدن و انقلاب فرهنگی (1966-1976) منجر شد، یک کارزار اجتماعی و سیاسی گسترده که توسط مائو برای تغییر شکل جامعه چین و حذف عناصر سرمایه داری راه اندازی شد.
- تأثیر انقلاب بر روابط بینالملل، توسعه اقتصادی و ساختار اجتماعی چین همچنان توسط مورخان و دانشمندان علوم سیاسی مورد مطالعه و بحث قرار میگیرد.
انقلاب کمونیستی چین فصل مهمی در تاریخ مدرن چین است که مسیر این کشور و نقش آن در جهان را شکل می دهد. این دوره ای از پیچیدگی بسیار زیاد است که با اتحادها و درگیری های سیاسی، جنبش های اجتماعی و تغییرات ژئوپلیتیک جهانی مشخص شده است.