... در خانواده ای متوسط که دستش به دهانش می رسید در کامسکو وتکینسک، ۷ می ۱۸۴۰ به دنیا آمد. استعداد پیش رسی داشت اما در چیزهایی غیر از موسیقی.
در شش سالگی فرانسه و آلمانی را می خواند و می نوشت. در هفت سالگی به زبان فرانسه شعر می سرود. بسار حساس بود و پرستارش او را ( بچه چینی ) می خواند.
پدر و مادرش او را به آموزش سخت بستند زیرا فکر می کردند از کودکان نابغه باشد و می دیدند گوش تیز و حساسیت فوق العاده ای به موسیقی دارد.
...در ۱۸۵۰ خانواده به سن پترزبورگ کوچ کرد. در آنجا به مدرسه می رفت. نسبت به موسیقی میل ملایمی داشت و در چهارده سالگی که اراده آهنگسازی نمود هنوز آموخته نشده بود. در مدرسه هیچ موسیقی نیاموخت.
پس از فراغت از مدرسه حقوق در ۱۸۵۹ به عنوان منشی درجه یک به خدمت وزارت دادگستری در آمد.
در ۱۸۶۱ به خارج از کشور رفت و بیش از آنچه توانایی داشت خرج کرد. وضع مالی خانواده هیچ خوب نبود؛ پدرش به علت سرمایه گذاری های ناموفق تقریبا هرچه داشت از دست داد. پیتر جوان به خواهرش نوشت:« این مسافرت که رفتم حماقت بزرگی بود... می دانی من یک عیب بزرگ دارم. اینکه هر وقت پول به دستم برسد فورا با لذت تلف می کنم.این کار حماقت است، کار نو کیسه هاست، می دانم ولی مثل اینکه در وجود من است».
... تازه در ۲۱ سالگی به تحصیل جدی در موسیقی پرداخت. تا وقتی کنسرواتوار سن پترزبورگ در ۱۸۶۲ گشوده شد نزد نیکلای زارمبا مشق می کرد. زارمبا را به معلمی در کنسرواتوار خواندند، و چایکوفسکی نیز دنبال او رفت...
پایان بخش اول
منبع: کتاب سرگذشت آهنگسازان بزرگ، اثر: هرولد شونبرگ ترجمه: پرتو اشراق