دیدگاه غالب مربیان وطنی که از کی روش یک اجنبی موزامبیکی ساخته اند که هیچ اقدام مثبتی در فوتبال ایران انجام نداده و استعدادهای فوتبال ایران را سوزانده و جای مربیان ایرانی را تنگ کرده است و دیگری دیدگاه غالب رسانه های طرفدار کی روش که در واقع او را آن چنان بزرگ در حد سرمربی سابق منچستر یونایتد می دانند که همه اعمال و سخنان او را وحی منزل دانسته و آن قدر در این مدح و ستایش ها اغراق کرده اند که این باور به خود کارلوس کی روش هم رسیده است که با زبان تحکم و گهگاهی تمسخرآمیز با منتقدان ایرانی خود برخورد کند که آخرین آن بیان این جمله بود که « منتقدان من کتاب هایی را خوانده اند که من سی سال پیش خوانده ام». این جمله فوق حتی برای کسانی چون نگارنده که چندان احساسات ناسیونالیستی نیز در خود نمی بینند و حتی از کی روش حمایت می کنند، بسیار ناراحت کننده بود.
مخصوصا اگر بپذیریم هرکدام از ما اگر فکر کنیم کی روش در انتخاب بازیکنان و اقداماتش اشتباهاتی دارد در دایره همین اظهارنظر کی روش قرار داریم. قبل از این شاخه مخالفان افراطی به بهانه همین سخنان شروع به غرولندهای مرسوم خودشان بکنند که چندان هم با ارزش نیست، بیاییم تکلیف خودمان را با کارلوس کی روش همان کسی که فکر می کند سی سال زودتر از همه ما می داند مشخص کنیم. مخصوصا آن که در مصاحبه های آخرش نکات کلیدی دیگری وجود دارد که نشان می دهد که سرمربی دانای ما آن قدرها هم ادعا می کند از همه چیز مطلع نیست و یا سعی می کند تاریخ را وارونه جلوه دهد.
اولین مساله صحت این موضوع است که کی روش بازی با فلسطین را تایید کرده است و در ادامه غرولندهایش تایید می کند که لغو این بازی از سوی حریف چه ضرر هنگفتی به فوتبال ایران وارد کرده که موجب شده سفر ایران دچار اختلال شود. آقای کی روش که سی سال از همه ما بیشتر می داند خود قبل از همه ما باید می دانست که کشور فلسطین در شرایطی نیست که بتواند روی قول خود پایبند باشد. آقای کی روش تیم ملی ایران را از آفریقای جنوبی برگرداند تا بازی با فلسطین را برگزار کند. چرا؟ شما باید این مساله را قبل از این ها پیش بینی می کردید که به قول خودتان این مساله آماده سازی حیاتی را به خاطر بازی با تیمی چون فلسطین به خطر نیندازید. جالب است آقای کی روش می خواهد هزینه خسارت آماده سازی تیم ملی ایران را از فلسطینی ها بگیرد.
کی روش در مصاحبه خودش مساله دیگری را نیز بیان می کند که نوعی توجیه از ناکامی احتمالی در جام ملت های آسیاست: مدعی اصلی صعود از گروه ما، قطر و امارات است. کی روش به واقع با چه منطقی چنین سخنی را بر زبان می آورد؟
ما در بدترین شرایط فوتبالمان هم از گروه خودمان صعود کردیم. چهارسال پیش در حالی که تیم ملی ایران از تیم فعلی هم ضعیف تر بود سه بازی دور مقدماتی را بردیم و حتی مقابل امارات با ذخیره هایمان این تیم را به سختی شکست دادیم. ما در اکثر دوره های جام ملت های آسیا به جز سال 1992 از گروه خودمان بالا رفتیم و حتی تیم نخست جدول نیز بودیم. در خیلی از این دوره ها به مانند دهه هشتاد میلادی، با بدترین تدارکات و در شرایط درگیر جنگ به مسابقات اعزام شدیم که سرمربی پرتغالی حتی نمی تواند تصورش را داشته باشد. حالا کی روش می خواهد با این بهانه که ما نا آماده تر از قطر و امارات هستیم از ناکامی در گروه برایمان صحبت کند و یا وقتی تیم صعود کرد، بگوید که ما برخلاف پیش بینی ها صعود کردیم تا از آن برای خودش موفقیت بسازد. آقای کی روش لا اقل قبول کنید ما تاریخ خودمان را بهتر از شما می دانیم.
در مورد مصاحبه کی روش می توان نکات حاشیه ای دیگری را پیدا کرد که چون ممکن است حق با سرمربی باشد در این مقال نمی گنجد. این که او بازیکنانی چون نوری را خط می زند و یا با بازیکن سالاری مقابله می کند بحثی است که می تواند درست یا غلط باشد و چندان نمی توان به آن ایرادی وارد کرد که هر مربی سبک خاص خودش را دارد. اما این که کی روش می خواهد همه مسائل را از خودش باز کند و به دیگران نسبت دهد این آزار دهنده است.
مثلا برخلاف کسانی که فکر می کنند این فدراسیون است که در انتخاب بازی تدارکاتی ضعیف است، باید گفت این ضعف تا حدودی نشات گرفته از افکار کارلوس کی روش هم است که بارها ادعا کرده بازی با تیم های بزرگ نمایشی و به دردنخور است و نباید به این بازی ها تن داد. او در همین مصاحبه اخیر در مورد بازی با تیمی ضعیف از لیگ آفریقای جنوبی مدعی شده که به دلیل اینکه به تیم فشار وارد نشود چنین بازی را انتخاب کرده ایم.
البته در کل این بازی های دوستانه تاثیر چندانی در انتخاب های کی روش ندارد که اگر داشت چراهمین محمد نوری در آن بازی هت تریک کرد و از لیست تیم ملی خط خورد؟ این که بازیکنان در بهترین شرایط هم باشند ولی از قبل انتخاب شده باشند مساله ای است که کی روش شاید بیشتر از ما بدان اشراف داشته باشد.
او مربی باهوش و با کلاس و با مطالعه ای است که بعضی چیزها را بیشتر از ما می داند. ولی سوای بحث های نازلی که ما برترین تمدن جهان هستیم و تاریخ 2500 ساله داریم، حداقلش این است که بگوییم سینیور عزیز، ما احمق نیستیم و چیزهایی هم هست که شما نمی دانید.