اختصاصی طرفداری | دنیای فوتبال و فراتر از آن روز دوشنبه با ادای احترام بسیار و پر احساسی به سوگواری اریکسون نشست؛ پس از اینکه اعلام شد سرمربی سابق تیم ملی انگلیس در پی مبارزه طولانی با سرطان لوزالمعده درگذشته است.
با خواندن هر یک از پیامهای صمیمانه بهافتخار و یاد اریکسون، واضح است مرد سوئدی که بین سالهای ٢٠٠١ تا ٢٠٠٦ در دورهای با نام پرطمطراق «نسل طلایی»، مدیریت انگلیس را بر عهده داشت، و پیش از آن موفقیت زیادی در سطح باشگاهی به دست آورد، در حافظه و یاد فوتبال باقی خواهد ماند. شاهزاده ویلیام به او برچسب «نجیبزاده واقعی» زد و گری لینه کر او را «انسانی واقعی» توصیف کرد.
اریکسون در پیام پایانی دلخراش خود، آرزو کرد از او بهعنوان یک مرد مثبت یاد شود که تلاش کرد هر کاری که از دستش بر میآمد را انجام دهد.
پیشازاین، یکی دو مطلبی در باره او و بیماری هولناکش نوشتم، بیماری که همیشه تکانم میدهد. این مطلب فقط ادای دین کوتاه و خداحافظی با او است. مردی که خاطرات خوب و البته تلخی را در دوران حضور خود در دنیای فوتبال برای ما شکل داد، اگرچه هیچگاه موفق نشد در سطح جهانی از خط پایان بگذرد، درحالیکه با وقار هرچهتمامتر از خط پایانی زندگی گذر کرد. یادش به خیر.
امیرحسین صدر
28 اوت 2024
همچنین از امیرحسین صدر بخوانید:
میدانستیم آخرعاقبت او چیست و چه خواهد شد. پایان برای همه خواهد آمد؛ اما اسون گوران اریکسون بارها قبل از مرگش به چشم دید نحوه برخورد با او در هنگام مرگ چگونه خواهد بود.
پس از اینکه در ژانویه گذشته اعلام کرد از سرطان لاعلاجی رنج میبرد، به زندگی دوباره خود در فوتبال بازگشت و خداحافظی طولانی و پرشکوهی داشت. او هر جا که رفت مورد تجلیل و تمجید و احترام قرار گرفت.
در جنوا، هواداران سمپدوریا، جایی که او جام حذفی ایتالیا را برد، او را تشویق کردند و نام او را فریاد زدند و شرارههایی روشن کردند که هوا را آبی و قرمز کرد.
در IFK گوتنبرگ، تیمی که با کسب جام یوفا در سال ١٩٨٢ آغازگر معروفیت او در سطح بالای باشگاههای اروپایی شد، نام او را بهعنوان یک مربی درجه یک بر سر زبانها انداخت، هواداران ایستادند و شالهای باشگاه خود را بهصورت افقی بالا گرفتند و بنر غولپیکر اریکسون را در جوانی در برابر نگاه او شکل دادند.
در بنفیکا، جایی که او سه بار قهرمان لیگ پرتغال شد، ٦٠،٠٠٠ هوادار برای تشویق او در ورزشگاه دالوز برخاستند و بسیاری از بازیکنان سابق در زمین به او پیوستند.
در رم، جایی که با لاتزیو جام برندگان جام اروپا در سال ١٩٩٩ و عنوان قهرمانی سری آ در سال ٢٠٠٠ را به دست آورد، قبل از بازی مقابل ساسولو در ورزشگاه المپیکو، گارد افتخار برای او ترتیب داده شد با پیامی که روی صفحه غولپیکر استادیوم منعکس شده بود: «به خانه خوش آمدی.»
و در انگلستان، جایی که اریکسون نزدیک به شش سال هدایت تیم ملی را برعهده داشت، به رؤیای خود جامه عمل پوشاند و با سرمربیگری لیورپول، در یک بازی دوستانه مقابل بزرگان آژاکس در آنفیلد مورد استقبال پرشور هواداران قرار گرفت. اریکسون تمامی عمر طرفدار لیورپول بود و از آن روز بهعنوان یکی از استثناییترین و احساسیترین روزهای زندگیاش یاد کرد.
راز عطف و علاقهای که او را در طول دوران حرفهایاش دنبال کرد، بیش از موفقیتهای برجستهای بود که او در سطح باشگاهی به دست آورد یا لحظات خوبی که او با تیم ملی انگلیس داشت. جذابیت او در این واقعیت بود؛ او هرگز از رفتار و منشی که گویی فوتبال او را به خوششانسترین مرد جهان تبدیل کرده است، دست برنداشت. اعتراف میکرد فوتبال همه چیز به او داده است و ازاینرو آدمها صداقت او را دوست داشتند. آنها عاشق شوروشوق او برای فوتبال و وفاداری او به بازیکنانش و احترام او برای باشگاهها و کشورهایی بودند که در طول دوران مدیریت خود برعهده داشت.
گوران اریکسون هیچگاه لحظهای را برای خشم، رنجش یا پشیمانی حرام و تلف نکرد. او زندگی خود را با لطف، ملاحت و خوش نیتی سپری کرد. زمانی که منتقدان او را مورد انتقاد قرار دادند، پاسخی و عکسالعمل مشابه ای ابراز نکرد و هرگز از کوره در نرفت. عمدتاً رویش را به سمت دیگری بر میگرداند و به کارش ادامه میداد.
او هرگز درملأعام از بازیکنانش انتقاد نکرد و به همین دلیل همه بازیکنانش او را دوست داشتند. آخرین اقدام او بهعنوان سرمربی تیم ملی انگلیس، در واقع یکی از جملات پایانی او حمایت از یکی از بازیکنانش بود؛ وقتیکه وین رونی در جریان حذف یکچهارم نهایی انگلیس در جام جهانی ٢٠٠٦ به دست پرتغال از زمین اخراج شد، اریکسون از رسانهها درخواست کرد وین رونی را با انتقاد به "قتل" نرسانند.
و بسیاری بهخاطر لذتگرایی که در زندگی شخصی داشت به او علاقهمند بودند. گاهی اوقات به نظر میرسید فوتبال وسیلهای بود تا خواستههای خود را در زندگی شخصی دنبال کند، چیزهایی که در غیر این صورت ممکن بود دور از دسترس او باشد.
اریکسون در سن ٧٦ سالگی درگذشت، در آخرین لحظات مستندی که اخیراً توسط آمازون در مورد او ساخته شده است، اظهار کرد:
مراقب خودتان و زندگیتان باشید، مراقب زندگیات باش. و زندگی را زندگی کنید.
این فلسفه او بود و سخت بود او را بهخاطر آن دوست نداشت. اریکسون زندگی کرد. حتی زمانی که درگیر مشاجره و درگیریهای عاشقانه شد هرگز شکایت نکرد. او فقط حرکت کرد و جلو رفت. این تحسینبرانگیز بود و منعکسکننده خویشتنداری غیرمعمول، سخاوت روحی و عدم کینهتوزی.
اما در دوران صدارت او بهعنوان سرمربی تیم ملی انگلیس نیز زمانهایی وجود داشت که احساس میکردید نمیدانید اریکسون چه بهعنوان یک مرد و چه بهعنوان یک مربی در چه نقشی ایستاده است.
از دوران موفقیت بار اریکسون در سطح باشگاهی گذر میکنیم و به دوران تصدی اریکسون با تیم ملی انگلستان اشاره کوتاهی خواهم داشت که برخی از بهترین خاطرات تاریخ فوتبال انگلیس را به ارمغان آورد، اما طلسم و دلشکستگی بسیاری نیز در دوران سرمربیگری او با نسل طلایی وجود داشت، بهطوریکه سه شیرها در موارد متعددی به طرز دردناکی پیروزی و سربلندی را از کف دادند و مغموم و سرشکسته به خانه بازگشتند؛
شکست در ضربات پنالتی مقابل پرتغال در جام جهانی 2006
اگر مایلید هر یک از بازیکنان تیم ملی انگلستان در جام جهانی ۲۰۰۶ را نام ببرید، به طور حتم در آن دوران در هر پست یک فوقستاره بوده است. از دو مدافع میانی ریو فردیناند و جان تری گرفته تا خط میانی پر زرقوبرق دیوید بکام، فرانک لمپارد و استیون جرارد و در خط جمله مهاجم وین رونی و مایکل اوون. سه شیرها با یکی از بهترین تیمهایی که تابهحال در تاریخ خود داشتهاند، به آلمان رفتند اما در مرحله یکچهارم نهایی حذف شدند.
ضربه آزاد نمادین دیوید بکام
ضربه آزادی تاریخی در آخرین ثانیههای بازی در تساوی ۲-۲ مقابل یونان، راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ را تثبیت کرد. بکام خاطره تلخ جام ۹۸ را پاک کرد؛ کاپیتان و قهرمان قهرمانان. از خاطرات خوش دوران هدایت اریکسون بود و ضربه آزاد بکام فراموشنشدنی!
بازهم پنالتی و بازهم پرتغال
دو سال قبل از شکست اریکسون در جام جهانی مقابل پرتغال، تیم انگلیس در مسابقات قهرمانی اروپا /یورو ۲۰۰۴ در لیسبون در ضربات پنالتی از همان تیم شکست خورد.
انتقام از آرژانتین
اریکسون در اولین تورنمنت بزرگش با آزمون بزرگی روبرو شد. انگلیس در مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۰۲ با آرژانتین هم گروه شده بود و سابقه این دو تیم نوید دیدار داغ دیگری را میداد. انگلیسیها هنوز بعد از خروج تیم گلن هادل از جام جهانی ۱۹۹۸ و اخراج بکام بعد از درگیری با سیمئونه بهشدت دل خونی داشتند. از نظر بسیاری بازی برگشت بکهام سیمئونه هم بود.
تنها گل بازی را بکام از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند و انگلیس آرژانتین را با دفاع عالی اشلی کول، فردیناند و کمپل شکست داد؛ درحالیکه آرژانتین در مرحله گروهی در گروه مرگ از مسابقات حذف شد.
برزیل، رونالدینیو و آن گل
اریکسون پس از پشت سر گذاشتن آرژانتین در مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۰۲ در مرحله یکهشتم نهایی، بهعنوان سرمربی انگلیس به مصاف سرسختترین حریفش رفت؛ برزیل. گل رونالدینیو اتفاقی بود یا خیر، سیمن و انگلیس باز هم شرمنده ماندند.
شورش وین رونی علیه کرواسی
از زمان پله در جام جهانی ۱۹۵۸ سوئد، به یاد نمیآورم که کسی چنین تأثیری روی یک تورنمنت داشته باشد. اینها کلماتی بود که اریکسون برای توصیف رونی ۱۸ساله بکار برد. این بازیکن جوان و استثنایی الهامبخش انگلیس برای پیروزی ۴-۲ مقابل کرواسی در یورو ۲۰۰۴ بود.
دو دقیقه جادو با زیدان
با وجود پیروزی ۴-۲ مقابل کرواسی و پیروزی ۳-۰ مقابل سوئیس، رقابتهای انگلیس در یورو 2004 بدترین شروع ممکن را مقابل فرانسه داشت.
در افتتاحیه تورنمنت، لمپارد قبل از نیمه اول گلزنی کرد. بکام فرصت طلایی برای دو برابر کردن برتری انگلیس از روی پنالتی داشت، اما ضربه او را توسط فابیان بارتز، دروازهبان فرانسه دفع شد.
در دقایق پایانی زینالدین زیدان، از بهترین بازیکنان تمامی دوران، در دقیقه ۹۱ با ضربه آزاد بازی را مساوی کرد و دو دقیقه بعد، زیدان از روی نقطه پنالتی پس از خطای دروازهبان تیم، دیوید جیمز روی تیری هانری گل پیروزی را به ثمر رساند. شاگردان اریکسون با سوت پایان تسلیناپذیر بودند.
تخریب و ویرانگری در خاک آلمان
این پیروزی شیرین از حیرتانگیزترین و بزرگترین پیروزیهای تاریخ انگلستان در اولین سال هدایت اریکسون به دست آمد. یکی از بهترین نتایج در تاریخ سه شیرها، پیروزی عظیم ۵-۱ هواداران انگلیسی را شیفته اریکسون کرد؛ باورکردنی نبود و تکرار نتیجه غیرقابلقبول: ۵-۱ برابر آلمان.
«حتی هسکی گل زد»، این شعار همراه با شادی هواداران در سوت پایان بود، پس از تحقیر رقبای سرسخت خود در مونیخ به لطف بازیکنان وقت لیورپول، مایکل اوون هتتریک کرد، استیون جرارد گل خوبی زد و بالاخره امیل هسکی در کنار همباشگاهیان خود قرار گرفت.
آلمان تنها در یک بازی مقدماتی جام جهانی در خانه شکستخورده بود تا اینکه اریکسون تیم انگلیس را به پیروزی خیرهکنندهای رساند و هواداران را با رؤیای قهرمانی در جام جهانی ۲۰۰۲ هیجانزده کرد.
دیوید بکام با تأمل در باره شب بهیادماندنی مونیخ در سال ۲۰۱۱ گفته بود؛
این پیروزی بهندرت از ذهنم خارج میشود. شکستدادن آلمانیها در آلمان به شکلی که ما آنها را شکست دادیم باورنکردنی بود. تقریباً هر روز به آن بازی فکر میکنم. این بازی بسیار مهمی برای ما بود و تیم، عملکردی استثنایی داشت.
بکام، کاپیتان تیم اریکسون شخصاً در روزهای پایانی به سوئد سفر کرد تا آخرین دیدار را با مربی سابق خود داشته باشد، دیداری سرشار از خنده و خاطرات، و لبریز از غم و اشک. نورافکن و چراغهای استادیومها خاموش شده، و اسون گوران اریکسون به خاک ابدی فرورفته است؛
«شببهخیر و خداحافظ آقای اریکسون!»