طرفداری | لیورپول یکی از بهترین دروازهبانان جهان را در اختیار دارد؛ کسی که وفاداری و تعلق خاطرش را هم اثبات کرده. آلیسون بکر پیشنهاد عربستانیها را رد کرد تا نشان دهد همچنان عزم بالایی برای اثبات کیفیتش در چارچوب دروازه لیورپول دارد. پس چرا قرمزها برای خرید گیورگی مامارداشویلی، دروازهبان والنسیا 30 میلیون پوند هزینه میکنند؟
کوتاهترین و سادهترین واکنشی که به چرایی انتقال گیورگی مامارداشویلی به لیورپول میتوان داشت، برنامهریزی برای آینده است. دروازهبان تیم ملی گرجستان یکی از ستارههای غیرمنتظرهی یورو 2024 بود که طی روزهای آینده با معاملهای 30 میلیون پوندی از والنسیا به لیورپول میپیوندد و البته در فصل 25-2024 بهطور قرضی در مستایا خواهد ماند. این یعنی جایگاه آلیسون در چارچوب دروازه لیورپول در خطر نیست؛ البته قید فعلا را فراموش نکنیم!
فرصت جذب مامارداشویلی 23 ساله، چیزی نبود که مدیران لیورپول به سادگی از آن بگذرند. از طرفی آلیسون 31 ساله را نمیتوان یک دروازهبان مسن تلقی کرد و او به راحتی تا 5 سال دیگر هم میتواند در بالاترین سطح بازی کند. البته همانطور که خود آلیسون هم در مصاحبه با تایمز گفته، شاید در آینده بخواهد چیزهای دیگری را تجربه کند و در سالهای بعد از فرصت تکرارنشدنی پولِ هنگفت سعودیها نگذرد؛ بهخصوص اینکه او با لیورپول همه چیز را به دست آورده است.
از دیدگاه باشگاه لیورپول، دروازهبان تیم در فصل گذشته با چند مشکل مصدومیت غیرمنتظره مواجه شد و شاید توالیِ این مصدومیتها باعث شد آمار و ارقام آلیسون در زمینه شوتگیری نسبت به فصول گذشته، ضعیفتر شود.
مدل xGOT اوپتا، مجموعه دادههایی است که مشخص میکند یک دروازهبان معمولی از مجموعه شوتهایی که بهسوی چارچوب دروازهاش میآید، انتظار میرود چند گل بخورد (معادل فارسی: امید گلهای در چارچوب). با کم کردن تعداد گلهای دریافتی واقعی یک دروازهبان (به استثنای گلبهخودیها) از این داده، میتوان محاسبه کرد که یک دروازهبان چه میزان از دریافت گل، جلوگیری کرده است و به عبارتی چه تعداد گلهایی را خریده است.
در فصل 23-2022 لیگ برتر انگلیس، برند لنو، دروازهبان آلمانی فولام با عملکردی فراتر از حد انتظار موفق شد از ورود میانگین 10.5 گل به دروازهاش جلوگیری کند (41 گل خورده از 51.5 xGOT). این در حالی است که آلیسون بکر در فصل 24-2023 در زمینه ورود گل به دروازهاش کاملا معمولی بوده و از 28.97 میزان xGOT شاهد 29 بار باز شدن دروازهاش بوده است. در واقع فصل گذشته، تنها باری از فصل 20-2019 بود که این دروازهبان برزیلی در زمینه آمار xGOT خود نتوانست عملکردی فراتر از انتظار داشته باشد.
شاید این دلیلی است که سران لیورپول خواستند در دوران اولیهی افت آمار آلیسون، از دروازه تیم محافظت کنند و مامارداشویلی یک استعداد واقعی است. وقتی هم حرف از شوتگیری و مهار شوتهای در چارچوب شود، دروازهبانهای زیادی در اروپا نیستند که در سطح بالاتری از این سنگربان گرجستانی باشند.
در فصل گذشتهی لالیگا، دروازهبان والنسیا از ورود 11.3 گل به دروازه تیمش جلوگیری کرد و از میزان 50.3 xGOT وارده، فقط 39 گل دریافت کرد. این بهترین آمار در سطح اول فوتبال اسپانیا بوده است و در پنج لیگ معتبر اروپایی، مامارداشویلی سومین آمار برتر از این حیث را ثبت کرد؛ فقط میکله دی گرگوریو، دروازهبان فصل گذشتهی مونتزا و کنونی یوونتوس با مهار 12.3 گل و جیجو دوناروما از پاری سن ژرمن با مهار 11.5 گل بهتر از گلر والنسیا کار کردهاند.
مامارداشویلی در یورو عملکرد درخشانی داشت؛ او با مهار 30 شوت از 38 شوت در چارچوب، حداقل 12 مهار بیش از هر دروازهبان دیگری در این تورنمنت انجام داد. 21 مهار او در مرحلهی گروهی، بالاترین میزان مهار یک دروازهبان در تمام مراحل گروهی مسابقات یورو از سال 1980 بوده است.
او در زمینهی مهار گل هم در صدر نمودارها دیده میشود. در حالی که انتظار میرفت با توجه به کیفیت شوتها او 12.7 گل بخورد، 8 گل دریافت و کرد و در واقع نگذاشت از نظر میانگین تیمش 4.7 گل بیشتر بخورد.
البته باید اشاره کرد پارامتر «مهار گل» معمولا به نفع دروازهبانهایی است که شوت زیادی به سمت دروازهشان میآید و هرچه شوت بیشتری زده شود، دروازهبان فرصت بیشتری برای مهار گل دارد. اگرچه این باگ را میتوان با استفاده از عبارتی بهنام «نرخ مهار گل» پوشش داد. نحوه محاسبه اینطور است که میزان xGOT یا میانگین تعداد گلهایی که یک دروازهبان باید بخورد، بر میزان گلِ خورده یا همان گلهایی که واقعا دروازهبان میخورد، تقسیم میشود.
نرخ مهار گل مامارداشویلی برای هر گل خورده (50.3 تقسیم بر 39)، عدد 1.29 است. این یعنی به ازای هر گلی که مامارداشویلی میخورد، یک دروازهبان با آمار معمولی (مثل آلیسون فصل 24-2024)، 1.29 گل دریافت میکند. شاید تفاوت فاحش نباشد اما در طول فصل، تفاوت واقعا احساس میشود چون به ازای هر 30 گلی که مامارداشویلی میخورد، دروازهبانِ معمولی 39 گل دریافت میکند.
با رتبهبندی همه دروازهبانهای اروپا با حداقل 1000 دقیقه بازی براساس نرخ مهار گل، مامارداشویلی از رتبه اول لالیگا و سوم پنج لیگ معتبر اروپا به رتبه سوم لالیگا و نهم پنج لیگ معتبر اروپا سقوط میکند. این نشان میدهد عملکرد مامارداشویلی بهنسبت xGOT خودش، بالاتر از حد میانگین خودش است و این نشان میدهد بخش مهمی از آمار او به دلیل حجم بالای شوتهایی است که بهسوی دروازه والنسیا میآید.
سوال بعدی اینجاست: لیورپول مشخصا از والنسیا و تیم ملی گرجستان تیم مسلطتری است؛ پس آیا مامارداشویلی میتواند چنین کیفیتی را در دروازه یکی از بهترین تیمهای لیگ برتر تکرار کند؟
وقتی حرف از دریافت شوت میشود، شاید نتوان تطبیقهای زیادی میان دو تیم خاص اعمال کرد اما در این مورد ویژه، اینطور نیست. با وجود اینکه لیورپول میانگین مالکیت 61.3 درصدی در بازیهای فصل گذشته لیگ برتر داشت و این میزان برای والنسیا 43.6% بود، قرمزها فقط 13 شوت در چارچوب کمتر نسبت به تیم مامارداشویلی دریافت کردند! در نتیجه ممکن است مامارداشویلی درون دروازه لیورپول هم مثل والنسیا مدام مشغول شوتگیری باشد.
اگرچه با افزایش مالکیت توپ، مامارداشویلی در بازی با پا مسئولیت بیشتری خواهد داشت و این منطقهای است که او باید گام بزرگی برای پیشرفت بردارد. روبن باراخا، سرمربی والنسیا دوست ندارد تیمش در ساخت بازی از عقب زمین خطر کند. او ترجیح میدهد ساخت بازی با ارسال توپ بلند برای هوگو دورو، مهاجم جنگنده و باکیفیت در پرشها انجام شود تا او بتواند با کنترل توپ، وینگرهای تکنیکی و سریع را صاحب توپ کند.
فقط پنج بازیکن در فصل گذشته لالیگا پاسهای بلند (بیش از 32 متر) بیشتری نسبت به مامارداشویلی با 717 پاس ثبت کردند. حتما میدانید این سبک فوتبال لیورپول یورگن کلوپ نبود و آرنه اشلوت هم مایل نیست چنین شیوهای را پیاده کند.
مقایسه رویکرد والنسیا و لیورپول در زدن ضربات شروع مجدد، تفاوت سبک دو تیم را بهخوبی نمایان میکند. در بازیهای لیگ فصل گذشته، فقط 21% ضربات دروازه والنسیا به پاسی درون محوطه جریمه خودی ختم شدند که این ششمین میزان پایین در لالیگا بود و 70% ضربات دروازه به خارج از یکسوم دفاعی تیم فرستاده شدند.
این در حالی است که 57% ضربات شروع مجدد لیورپول، درون محوطه جریمه خودی بازی شده که قرمزها از این حیث، ششمین تیم برتر لیگ برتر هستند.
لیورپول در بازی با ایپسویچ در هفته اول لیگ برتر، 75% ضربات دروازهاش را در محوطه جریمه بازی کرد که این نشانهای از برنامهها و رویکرد اشلوت در ساخت بازی از عقب زمین است.
اگرچه چند هشدار مهم درباره مامارداشویلی وجود دارد؛ از جمله اینکه او در بازیهای یورو 2024 چندان در کار با توپ راحت نبود. میزان پاسهای صحیح او در این تورنمنت فقط 53.1% بود و این میزان وقتی که تحت فشار (بازیکن حریف در چهار متری یا کمتر) بود، به 27.8% تقلیل یافت. او در شرایط تحت فشار فقط 5 پاس صحیح از 18 اقدام برای پاس ارسال کرد.
البته موفقیت در ضربات دروازه برای گرجستان بیشتر به موفقیت همتیمیهایش در دوئلهای هوایی بستگی داشت تا دقت پاس مامارداشویلی اما نمیتوان منکر این موضوع شد که این دروازهبان جوان باید به ارسال پاس صحیح در شرایط تحت فشار عادت کند و نیاز به پیشرفت دارد.
مامارداشویلی چه در باشگاه و چه در تیم ملی هنوز فرصت مناسب برای نشان دادن توانایی بازی با پا را نداشته و قضاوت انجام شده فقط براساس عملکرد او در والنسیا و گرجستان بود اما در آنفیلد او باید شیوههای جدید شروع بازی را بیاموزد.
با همه این تفاصیل، لیورپول یک دروازهبان بسیار مستعد و با پتانسیل را جذب میکند و آنها با توجه به تمایل آلیسون برای ماندن در تیم، میتوانند ارزیابیهای دقیقی برای خط دروازه تیم داشته باشند اما اگر آلیسون برود، خیال قرمزها از داشتن یک دروازهبان خوب راحت خواهد بود و اینجاست که مامارداشویلی به خریدی هوشمندانه تبدیل خواهد شد.
یادداشت آلی توویدیل برای وبسایت The Analyst