طرفداری | مانند ژاپن و چین، کره جنوبی طی دهههای اخیر خود را به عنوان کشوری توسعهیافته و موفق در زمینه ورزشی معرفی کرده است. در این مطلب قصد داریم سراغ این کشور در تاریخ المپیک و دلایلی که نگاهی ویژه به این مسابقات دارد بپردازیم.
عملکرد آماری کره جنوبی در تاریخ المپیک
دورههای شرکت کره جنوبی در المپیک، به دستههای متعددی تقسیم میشود. این دستهها به شرح زیر هستند:
- 1896 تا 1908: عدم شرکت
- 1912 تا 1936: شرکت زیر پرچم امپراطوری ژاپن (جزیره کره در اشغال بود)
- 1948 تا 1976: شرکت مستمر
- 1980 مسکو: تحریم مسابقات به دلیل اشغال افغانستان توسط شوروی
- 1984 تاکنون: حضور مستمر.
کیم وو جین که پنج طلای المپیک برای کره جنوبی در تیراندازی با کمان کسب کرده است
|
- بهترین دورهها:
- 1988 سئول: 12 طلا، 33 مدال و رتبه چهارم
- 2012 لندن: 13 طلا، 31 مدال و رتبه پنجم
- 2008 پکن: 13 طلا، 32 مدال و رتبه هفتم
- 1992 بارسلونا: 12 طلا، 29 مدال و رتبه هفتم
- 2024 پاریس: 13 طلا، 32 مدال و رتبه هشتم
- بدترین دورهها:
- کره جنوبی در هفت المپیک نخست خود حتی یک طلا نگرفت و در 1976 برای اولین بار تنها یک طلا به دست آورد
- 2022 توکیو: شش طلا، 20 مدال و رتبه شانزدهم
- 2000 سیدنی: هشت طلا، 28 مدال و رتبه دوازدهم
- 1984 لوسآنجلس: شش طلا، 10 مدال و رتبه دهم
- 1996 آتلانتا: هفت طلا، 27 مدال و رتبه دهم
- کره جنوبی در چه رشتههایی به مدال طلا در المپیک رسیده است: تیراندازی با کمان (32)، تکواندو (14)، جودو و کشتی (11)، تیراندازی با اسلحه (10)، بدمینتون و شمشیربازی (7)، بوکس، وزنهبرداری و تنیس روی میز (3)، ژیمناستیک و هندبال (2)، شنا، دوومیدانی، بیسبال و گلف (1)
نکته مهم این است که درخشش کره جنوبی به المپیک تابستانی محدود نشده است. تا پیش از شروع دهه نود با وجود شرکت مستمر در المپیکهای زمستانی، آنها موفق به کسب مدال در این مسابقات نشده بودند. در 9 المپیک زمستانی اخیر، کره جنوبی موفق به کسب 33 مدال طلا شده است. جز یک مورد، تمام طلاهای کره جنوبی در المپیک زمستانی، در انواع مختلف اسکیت روی یخ به دست آمده است. |
کره جنوبی و تاریخچه حضور در المپیک
ورزش کره در اواخر قرن قبلی میلادی شروع به شرکت در میعادگاههای بینالمللی کرد. روحیه جنگندگی کرهایها حتی وقتی در شرایط دشوار بودند، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. آنها در سال 1988 میزبان مسابقات المپیک بودند و میتوان گفت از همان زمان جایگاه خود را در ورزش جهان بهبود دادند. به بیان دیگر میتوان توضیح داد که برگزاری المپیک در سئول، علاقهی شهروندان کرهای را به ورزش افزایش داد. آن طی این مدت تلاش بسیار کردهاند که علاقه به ورزش در مردم باقی بماند و از سمتی امکانات جهت ورزش کردن در دسترس باشد.
از زمانهای باستانی، مردم شبهجزیره کره به ورزشهای رزمی علاقه داشتند. آنها تشریفاتی مذهبی به نام «تشریفات بهشت» داشتند که شامل یک سری فعالیتهای فیزیکی، رقصیدن و آواز خواندن میشد. همینطور آنها در زمینه فعالیتهای نزدیک به ورزشهای رزمی از جمله تیراندازی با کمان، اسبسواری، تکیون (تکواندو از آن منشعب شده)، شیروم (کشتی باستانی کره)، سوباک (نوعی مبارزه با دست خالی) و ورزشهای محلی دیگری فعالیت داشتند.
در اواخر قرن نوزدهم، وقتی چوسان جدید (شبه جزیره کره از قرن 14 میلادی تا حوالی 1910) درهای خود را به روی جهان باز کرد، ورزشهای مدرن وارد آن شدند. این باعث شد که امپراطوری کرهای قوانین وارداتی را مصوب و تربیت بدنی به شکل جدید را در مدارس اجباری کند.
همین آموزشهای فیزیکی در ادامه به ابزاری برای بازپسگیری حاکمیت کره از استعمار ژاپن تبدیل شد. ژاپنیها در تلاش بودند تا تحصیل و فعالیتهای فیزیکی را بین کرهایها به حداقل برسانند اما آنها به هر حال، راهی برای این کار پیدا میکردند. بخصوص پس از جنبش اول مارس 1919 که طی آن بار دیگر احساسات میهندوستانه و لزوم استقلال، شعلهور شد، این فعالیتها دوباره در کره پررنگ شدند. پس از شروع به کار شورای ورزش کره در سال 1920، یک سری مسابقات به اسم تورنمنت بیسبال چوسان فعالیت خود را آغاز کردند. پس از آن فعالیتهای ورزشی زیادی در سرتاسر کره شکل رسمیتری به خود گرفتند و علاقه مردم به ورزش زیاد شد. البته این فعالیتها با تائید فرماندار ژاپنی گماردهشده برای کره بودند.
طی بازهای دو ساله بین 1920 تا 1922، تعداد سازمانها و تیمهای ورزشی در کره از کمتر از هزار، به بیش از پنج هزار افزایش یافت. ورزشکاران کرهای در تیم ژاپن در المپیک 1932 و 1936 حاضر بودند. آنها در بازگشت به کره، با استقبال پرشور مردم روبرو شدند. مهمترین ورزشکار کرهای در دوره استعمار «سان کی چونگ» بود که زیر پرچم ژاپنی، به طلای ماراتن مسابقاتی رسید که هیتلر برگزارکنندهی آن بود. او با صورتی غمبار مدال خود را تحویل گرفت و همیشه گفت که از اینکه بهعنوان ژاپنی مسابقه میداد، شرمنده بود. کرهایها مدتها تلاش کردند که این مدال کنار نام کره جنوبی در تاریخ المپیک ثبت شود اما موفق نبودند. رسانههای کرهای در آن زمان بهخاطر اهداف ملیگرایانه تلاش داشتند هرچه بیشتر حضور این ورزشکاران را مهم جلوه دهند و در این راه موفق نیز بودند. در نتیجهی همین اقدامات، میل به استقلال بین کرهایها بیشتر و بیشتر شد. این بین سیاست ژاپنیها هم هرچه بیشتر به جنگ جهانی دوم نزدیک میشدیم، بیشتر در جهت تبعیض به نفع اقلیت ژاپنی ساکن کره بود و به همین دلیل استادیومهای ورزشی به جایی برای ابراز عقیده تبدیل شد.
وقتی بالاخره استقلال حاصل شد، کره جنوبی برای اولین بار در المپیک 1948 لندن با 50 ورزشکار حاضر شد. آنها با دو برنز به خانه برگشتند. این دو مدال در وزنهبرداری و بوکس به دست آمدند. برای کسب اولین طلای المپیک، آنها باید حدود سه دهه منتظر میماندند. اولین طلای تاریخ المپیک برای کره جنوبی در جریان المپیک 1976 به دست آمد. در این مسابقات «ینگ جونگ مو» به مدال طلای سبکوزن بوکس رسید. از آن تاریخ به بعد، هرچه گذشت کرهایها در زمینههای متعدد ورزشی پیشرفت کردند. برگزاری موفق بازیهای آسیایی 1986 و المپیک 1988 نشان داد که کره را باید یک رقیب بینالمللی جدی در نظر گرفت. آنها همینطور در قرن جدید، یکی از دو میزبانی جام جهانی 2002 بودند و بعد در 2018، میزبانی المپیک زمستانی به شهر پیونگ چانگ کره رسید.
کره جنوبی و فقدان بازی جوانمردانه
یکی از چیزهایی که کرهایها به آن شهره هستند، این است که در ورزشها چندان جوانمردانه بازی نمیکنند. در کشورهای متفاوتی از جهان، اینکه قربانی ناداوری یا کارهای غیرجوانمردانهی کرهایها شدهاند محل بحث است. شاید پررنگترین احساس از این جنس، مربوط به ایتالیاییها است. در جریان جام جهانی 2002، در مرحله حذفی کره جنوبی موفق به پیروزی 2-1 برابر ایتالیا شد. این بازی به عنوان یکی از مهمترین ناداوریهای تاریخ فوتبال معروف است. «بایرون مورنو» داور اکوادوری آن مسابقه بارها به کرهایها برای پیروزی برابر ایتالیا کمک کرد و اینطور کره در نهایت به نیمهنهایی مسابقات رسید. اشتباهات داوری چه در آن مسابقه و چه مسابقه کره-اسپانیا به گونهای نبود که بتوان اشتباهات سهوی داور را عامل اصلی در نظر گرفت. با اینکه دو دهه از آن ماجرا گذشته، ایتالیاییها هنوز مسئله را فراموش نکردهاند. ادعای اصلی این است که نتیجه این مسابقه، تبانی داور (یا فیفا) با کره جنوبی است اما همچنان مسئله اثبات نشده است.
در رشته تکواندو هم که ورزش بومی کرهایها است، بارها و بارها شاهد چنین چیزهایی بودهایم. مثالهای مشابه بسیاری وجود دارد. برای مثال در مسابقاتی که در رشتههای مختلف کره حرفی برای گفتن دارد و میزبان مسابقات است، دائماً یک سری سلبصلاحیت برای ورزشکاران کشورهای دیگر رخ میدهد. یا برای مثال در آنها گروه بزرگی از کرهایها سابقه آن را دارند که در مسابقهی شمشیربازیای که یک سمت آن ورزشکار ژاپنی حاضر بود، شعاری را سر دادند که در آن با خوشحالی از زلزلهای بزرگ در ژاپن میگفتند. یکی از کاربرانی که تجربه خود را از کره در این خصوص نوشته بود، توضیح داده بود که کرهای نیستم اما سالهاست در کره زندگی میکنم. کرهایها در مسابقات ورزشی همیشه غیرجوانمردانه رفتار میکنند - فرقی هم ندارد المپیک باشد یا یک مسابقه آماتور. آنها بسیار هم در این زمینه نقنقو هستند. برای انجام ندادن اصول جوانمردانه دلایل خود را هم دارند. در سیستمی تحصیل کردهاند که بیش از اندازه رقابتی است و ارزش چندانی برای اخلاقیات یا بازی کردن براساس اصول قائل نیست. در کره قوانین برای شکستن هستند. هرچیزی از جمله دروغگویی، کلک زدن یا بهانه آوردن نیز رواست.
رقابت سه کشور مهم شرق آسیا در ورزش
طی دو دهه ابتدایی قرن بیست و یکم، سه المپیک پیاپی در شرق آسیا برگزار شد. پیش از این دوره، بیشتر المپیکهای زمستانی و تابستانی در کشورهای غربی برگزار میشد و گاهی مسابقات به کشوری غیر غربی سپرده میشد. بین 2018 تا 2022، سه دوره المپیک در منطقهی شرق آسیا برگزار شد که چنین چیزی سابقه نداشت. این وضعیت فوقالعاده، نشان میدهد که چطور تاثیرگذاری اقتصادی و سیاسی سه کشور چین، کره جنوبی و ژاپن بالا رفته است. همینطور این وضعیت نشان میدهد که چطور قدرت نرم، چیزی است که این سه کشور با برگزاری چنین مسابقات عظیمی به دنبال آن هستند. در حالی که در غرب تردیدهای زیادی در مورد هزینههای بالای اقتصادی یا حتی محیط زیستی برگزاری چنین مسابقات عظیمی به وجود آمده، این مسائل برای کشورهای شرق آسیا کمتر محل بحث بوده است. المپیک 2020 در توکیو و المپیک زمستانی 2022 در پکن برگزار شد. اما به طور ویژه در این قسمت قصد داریم به برگزاری المپیک زمستانی پیونگ چانگ بپردازیم که سال 2018 در کره جنوبی برگزار شد.
به لحاظ روابط بینالمللی، سه المپیک پیاپی در کره، ژاپن و چین، یک سری نمایشهای سیاسی و مسائل دیپلماتیک هستند و این مسائل بیشتر از جنبهی ورزشی این مسابقات، عیان است. وقتی المپیک زمستانی 2018 در پیونگ چانگ برگزار میشد، ماهیتی صلحآمیز به خود گرفت، آنهم در حالی که دههها از جنگ در شبهجزیره میگذرد و دو کشور هنوز به شرایط صلح نرسیدهاند. طی ماههای پیش از شروع المپیک زمستانی، تنش بین ایالات متحده و کره شمالی بیشتر و یشتر میشد. دو کشور به صورتی خصمانه مشغول متهم کردن یکدیگر بودند و به نظر وضعیت به سوی شرایط جنگ سوق داده میشد. برخی کشورها مشغول بررسی این موضوع بودند که از ترس جنگ، تیمهای خود را به مسابقات اعزام نکنند. با این حال در سال نوی 2018، رهبر کره شمالی کیم جونگ اون، اعلام کرد که کشورش از میزبانی المپیک استقبال میکند و گروهی را به مسابقات اعزام خواهد کرد. کره شمالی این مسئله را به فال نیک گرفت.
ارتباطات مستقیم بین طرفین به جریان افتاد و گروههایی از دو کشور در منطقه مرزی با یکدیگر مشغول گفتگو شدند. از سوی دیگر کمیته بینالمللی المپیک جلسهای مشترک با نمایندگان کمیته المپیک دو کشور در لوزان برگزار کرد. این مذاکرات به آنجا رسید که مسابقات را «المپیک شبهجزیره کره» بنامند و ورزشکاران دو کشور دوشادوش هم در ترکیب تیم کره متحد وارد شوند. همینطور قرار شد هاکیبازان زن دو کشور، با هم یک تیم متحد تشکیل دهند. به این ترتیب، با کمک کمیته بینالمللی المپیک و رئیس آن توماس باخ، تنشهای برگزاری المپیک به نمایشی از صلح تبدیل شد. پیامی که این بین از سوی تیم متحد مخابره شد، این بود که ورزش میتواند این آدمها را در این دنیای شکننده به هم نزدیک کند.
حضور خواهرِ دیکتاتور کره شمالی در کره جنوبی، برای بازیهای المپیک زمستانی 2018
|
مسابقات المپیک زمستانی 2018، بار دیگر برگزاری مسابقات ورزشی بزرگ را به عنوان عاملی برای کاهش سطح تنش و به وجود آوردن امکان گفتگو بین کشورهایی که با یکدیگر در حالت تنش هستند، مطرح کرد. روندهای دیپلماتیک جزء جدانشدنی مسابقات بزرگ بینالمللی هستند و باعث ارتباطگیری نمایندگان کشورهای مختلف در مسابقات اینچنین میشود. همین چیزی بود که در شبهجزیره کره دیده شد. ارتباطگیری مجدد دو گره در جریان این المپیک، مهمترین خصوصیتی بود که دههها بعد نیز در این خصوص این المپیک به آن اشاره خواهد شد. نباید تعجب کنید که در موزه المپیک در سوئیس و در بخش مربوط کره جنوبی، پرچم کره مشترک مربوط به المپیک زمستانی 2018 مقابل دیدگان قرار میگیرد.
رژه با پرچم کره مشترک در بازیهای المپیک زمستانی 2018
|
سه المپیک پیاپی در شرق آسیا، شاهد دیگری از تلاقی نزدیک ورزش و سیاست در جهان بود. میتوان چهار الگوی متنوع را اینجا برشمرد:
- در مراسمات افتتاحیه و اختتامیه، فرصتهای درخشان برای برقراری ارتباط غیررسمی بین رهبران بینالمللی به وجود میآید. چنین ارتباطاتی، میتواند وقتی نوبت به ارتباط رسمی دولتها شد، کار را تسریع کند.
- یک رویداد ورزشی بزرگ، بستری به وجود میآورد تا کشورهای هممسلک بتوانند علیه یک رژیم خاص دست به فعالیت اعتراضی بزنند. آنها همصدا آرمان خود را تبلیغ خواهند کرد.
- حتی نهاد بینالمللیای مانند کمیته بینالمللی المپیک نیز با وجود اینکه در اساسنامهی آن درج شده باید جدا از امور سیاسی باشد، بسیاری اوقات نقش سیاسی و آشتیدهنده به خود میگیرد.
- برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی مانند المپیک، میتواند به نیرویی برای تضمین صلح بینالمللی و محلی برای حل اختلافات ژئوپلتیک تبدیل شود.
تجربهی این سه المپیک نشان داد که دستگاه ورزش، تا حدی توانسته مستقل از عوامل سیاسی، در برخی موقعیتهای سیاسی مداخله کند و تغییرات مثبت به وجود بیاورد. با این همه نمیتوان ناگفته گذاشت که آسیبی جدی این وجود دارد و آن، اینکه برگزاری مسابقات بینالمللی، به تصمیمی سیاسی (و نه ورزشی) از سوی کشورها تبدیل شده است.
نقش محصولات فرهنگی در پیشرفت کره جنوبی
در حالی که هشتاد سال از تقسیم کره گذشته، مقامات مهم جنوبی طی یکی دو دهه اخیر، در حال ترتیب دادن موجی از سرگرمیها به بازارهای بینالمللی هستند و این را به عنوان راه موفقیت کشور خود شناسایی کردهاند. پدیدهای که به «موج K» یا Hallyu در زبان کرهای شهره شده است، در شرق آسیا و از اواخر دهه 90 آغاز شد. این تلاشی برای نشان دادن تغییرات در کشوری بود که از دل مشکلات عمیق منطقهای و دیکتاتوری نظامی قصد داشت خارج شود. امروزه کره جنوبی به عنوان کشوری دموکراتیک شناخته میشود و در خانههای بسیاری از مردم جهان، ترانهها، فیلمها و سریالهایی به زبان آنها پخش میشود. محصولات این تغییر، چیزهایی نظیر گروه موسیقی BTS، سریال بازی ماهی مرکب و فیلم سینمایی انگل هستند که به تنها فیلم تاریخ غیرانگلیسی زبان تبدیل شد که جایزه بهترین فیلم را در مراسم اسکار به دست آورد.
ارسال بالونی ترانههای BTS با USB به سوی کره شمالی
|
به این آمارها دقت کنید:
- در سپتامبر 2021، نام گروه BTS بابت 23 مورد در کتاب رکوردهای گینس قرار داشت؛ از جمله به خاطر پرشنوندهترین گروه موسیقی در اسپاتیفای، بیشترین دنبالکننده بین گروههای موسیقی در توییتر و اینستاگرام.
- گروه موسیقی دخترانه کرهای به نام Black Pink با انتشار یک موزیک ویدئو در ژوئن 2020، به آمار 86 میلیون بیننده در 24 ساعت رسید که برای یک گروه تازه، رکوردی جهانی بود. آنها همینطور اولین گروه موسیقی بودند که در یوتیوب به 75 میلیون دنبالکننده رسیدند.
- بین سالهای 2018 تا 2023، میزان توجه به ترانههای K-pop در اسپاتیفای بیش از 100 درصد در آمریکا و 230 درصد در سرتاسر جهان رشد داشته است.
زیر ترس بمباران هستهای از سوی کره شمالی که یکی از ملتهبترین درگیریهای حلنشده جهان است، قدرت نرم این بین برای کره جنوبی حرف اول را میزند. وزیر فرهنگ، ورزش و توریسم کره جنوبی در این خصوص به نیوزویک گفت جنگ هنوز تمام نشده اما حالا تنشها کمتر است. شاید برایتان سوال پیش بیاید که آیا هنوز اوضاع خطرناک است؟ خب، این حقیقت دارد که همیشه باید مراقب سطح تنش باشیم. اما هنرمندان و به طور کل مردم ما، از چنین چیزی در جهت ساخت آثار خلاقانه استفاده میکنند.
وقتی صحبت به مسابقات المپیک زمستانه 2018 میرسد، این فرصت پیش آمد که دو کشور تحت صلح زیر پرچم المپیک فرصتی برای صحبت داشته باشند. در حالی که طی سالهای بعد از المپیک دوباره سطح تنش افزایش یافته، اتفاقات جالبی هم از سوی هنرمندان رخ داده است. برای مثال گروهی از اکتیویستها، با بالنهایی، یک سری فلش مموری با ترانههای گروه BTS را به سمت شمال ارسال کردند تا این کار باعث ایجاد تاثیر در مردم کره شمالی شود. برای بیشتر مردم کره جنوبی، اگرچه امید به صلح در سالهای اخیر رنگ باخته؛ ترس جنگ، مهمترین دغدغده نیست.
چه چیزی این بین باعث موفقیت هنر کرهی در جهان شده است؟ وزیر فرهنگ، ورزش و توریسم ادامه میدهد که ما هنرمندانی با سبکهای فکری متنوع داریم. ما طوری نیستیم که یک کار یا یک تفکر را دائماً ادامه دهیم. هنر ما پویاست. به نظر من خاصترین جنبهی صنعت فرهنگی کره این است که ما تاثیرات فرهنگی خارجی را میپذیریم و آنها را پس نمیزنیم. این تاثیرها را با جنبههایی از فرهنگ خودمان ترکیب میکنیم. آن را اینطور بازسازی میکنیم تا حس متفاوتی به وجود بیاوریم.
وزیر «یو» در حالی با نشریه نیوزویک صحبت میکرد که لباسی بومی-سنتی مربوط به گذشتهی کره را به همراه کتانیهای اسنیکرز پوشیده بود. او توضیح داد که هرمندان کرهای، موسیقی سنتی کشورمان را با کمک سازهای غربی مینوازند.
وزیر ورزش کره جنوبی
|
تغییراتی که در فرهنگ کرهای و صادرات فرهنگی کره طی دهههای اخیر رخ داده، منجر به تولید قدرت نرم شده است. در مطلب مربوط به کشور ژاپن توضیح دادیم که قدرت نرم یعنی «جاذبهای که دیگران را وادار میکند همان چیزی را بخواهند که شما میخواهید». سه راه برای جذب قدرت نرم در کرهایها وجود دارد:
- رشد اقتصادی و ساخت دموکراسی
- تولید محتوایی که در سراسر جهان مورد توجه قرار میگیرد
- رشد در زمینه تکنولوژی دیجیتال، بخصوص در حوزه محتوای سرگرمی.
با بهرهمندی از نظام لیبرال موجود جهانی، کره جنوبی به سوی پیشرفت اقتصادی و دموکراسی رفته است. همین مسئله به موضوعی کلیدی در ترویج آثار کرهای در جهان تبدیل شده است. با این حال رشد قدرت نرم، هنوز قدرت ویژهای برای حل مشکلاتی که کره جنوبی با آن سروکار دارد، به دست نداده است. مشکلات در شمال، همچنان به قوت خود باقی است و در واقع کره جنوبی با تمام پیشرفتها، کشوری در حالت جنگی باقی مانده است.
براساس مقیاس قدرت نرم که وبسایتی به نام softpower30 آن را اندازهگیری و منتشر میکند، کره جنوبی در رتبه نوزدهم کشورهای جهان جا گرفته است. در این مقیاس؛ فرانسه اول، ایالات متحده پنجم، ژاپن هشتم و چین بیستوهفتم است.
|
در خصوص ارسال محصولات هنری-فرهنگی به خارج از کشور، مسئله تنها اقتصادی نیست. کرهایها تصویر کشور خود را در این آثار میفروشند. جذب توریست در کره جنوبی در سال 2000 حدود پنج میلیون نفر و حالا از 17 میلیون نفر گذشته است.
برای رسیدن به چنین اهدافی، دولت کره جنوبی طی دهههای اخیر هزینههای زیادی را به کار بسته و این بخشی از دیپلماسی عمومی آنها است. در واقع کشوری که زمانی به ماشینها و گوشیهای همراه معروف بود، حالا جهان را مسحور صنعت سرگرمی خود کرده است و سازندهها تاکید دارند که این تغییر، یک شبه اتفاق نیفتاده است.
میزان مشارکت مردم کره جنوبی در ورزش
آلمانیها پس از جنگ جهانی دوم توانستند طی دورهای کوتاه خود را بازسازی کنند و به لحاظ اقتصادی به پیشرفت برسند. این ماجرای شگفتانگیز به عنوان «معجزه راین» در جهان مشهور است. مردم کره جنوبی طی دهههای 40 و 50 با ژاپنیهای اشغالگر و بعد شمالیهای کمونیست درگیر بودند. چیزی که آسیبهایی جدی به کشور وارد کرد و کارشناسان پیش بینی میکردند این کشور به راحتی نمیتواند از فقر خارج شود. با این حال کره جنوبی به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافت و توانست کاراکتر ملی خود را بسازد. به این پدیده لقب «معجزه رودخانه هان» دادهاند.
تفاوت نرخ پیشرفت کره جنوبی و شمالی در مقیاسهای اقتصادی
|
از 85 کشوری که بعد از جنگ جهانی دوم مستقل شدهاند، تنها یک کشور توانست به رشدی چشمگیر در زمینه صنعتیسازی و ساخت دموکراسی طی 70 سال برسد. این کشور که کره جنوبی باشد، توانست از کشوری توسعهنیافته به کشوری توسعهیافته تبدیل شود. آنها توانستند طی سال 2024 به سرانه مصرف داخلی 59 هزار دلار برسند که این عدد نهتنها از ژاپن که از بریتانیا، میانگین اتحادیه اروپا، اسرائیل، نیوزیلند، اسپانیا و بسیاری دیگر از کشورهای صنعتی نیز بالاتر است. این مقیاس در آخرین اندازهگیری در کره شمالی، کمتر از دو هزار دلار بود.
با این رشد که منجر به اوقات فراغت بیشتر شده؛ به همین دلیل دولت کره جنوبی توجه ویژهای به این داشته که مردم کشورش چطور این زمان را سپری میکنند. در حالی که کره جنوبی نیز جز کشورهایی است که با سالمندی جمعیت و کاهش نرخ تولد روبرو است، برنامهریزی برای اوقات فراغت به عنوان راهکاری مناسب توسط دولت شناخته شده است. مشکلات فوقالذکر باعث افزایش هزینههای درمانی و کوچک شدن بازار کار میشود. به همین دلیل، دولت شروع به تشویق جدیتر مردم به فعالیتهای ورزشی کرده تا سطح سلامت همگانی را افزایش دهد.
چنین تلاشهایی منجر به آن شده که آنها در مسابقات تنیس و گلف طی سالهای اخیر پیشرفت کنند. جدا از اینکه برگزاری چهار رویداد بزرگ ورزشی جهان (المپیک، المپیک زمستانی، جام جهانی و مسابقات جهانی دوومیدانی) را نیز به کارنامه خود طی دهههای اخیر اضافه کردهاند. کره جنوبی پنجمین کشوری بود که این چهار رویداد بزرگ را در کشور خود برگزار کرده است. چهار کشور دیگر فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن هستند.
کره جنوبی برای مدتی طولانی سیاست ورزشی خود را برای پرورش ورزشکاران نخبه در نظر گرفته بود. با این حال، با برگزاری هرکدام از رویدادهای بزرگ ورزشی در این کشور، میزان مشارکت مردم در ورزش افزایش یافت. در واقع با برگزاری مسابقاتی نظیر المپیک زمستانی یا جام جهانی، هر بار میزان انتخاب ورزش به عنوان فعالیتی در اوقات فراغت، بین مردم کره جنوبی افزایش یافت. صنعت ورزش این کشور طی هزاره جدید در تولید کالاهای ملموس و غیرملموس ورزشی، رشد چشمگیری داشته است. این شامل محصولات، ابزارآلات، مجموعهها، خدمت، رویدادها و آموزشها میشود.
در یک جامعه مدرن، سرمایهگذاری روی زمینههای ورزشی منجر به داشتن جامعهای سالمتر و زندگی باکیفیتتر میشود. در کره جنوبی برای رسیدن به این اهداف، مدارس، صنایع و آژانسهای دولتی فعالیتی دائمی دارند.
مردم کره جنوبی به چیزهای زیادی شهره هستند که یکی از آنها سالم بودن است. ورزش نقش پررنگی در برنامه روزانه مردم این کشور دارد. حضور ورزشکارانی مانند سون هیونگ مین در فوتبال و کیم یونا در اسکیت، مشوق مردم به درگیری بیشتر با ورزش شده است. همینطور ابعاد اقتصادی صنعت ورزش در کره جنوبی طی سالهای اخیر بزرگ شده است. بخصوص در یک دهه اخیر بازار مربیان اختصاصی یا اپلیکیشنهای متنوع برای تناسب اندام در این کشور بازار داغی داشته است. گلف، رشته دیگری است که در بین مردم کره در حال رشد است. حتی افرادی که نمیتوانند هزینههای گلف را پرداخت کنند، علاقه زیادی به شبیهساز گلف (اسکرینهای بزرگی که به افراد اجازه میدهد به بازی گلف بپردازند) نشان دادهاند.
در کره جنوبی در حال حاضر چهار ورزش بیسبال، فوتبال، بسکتبال و والیبال بالاترین حد محبوبیت را بین ورزشهای حرفهای دارند. جالب اینکه بیسبال این بین بیشتر در حال رشد است و بین نسل جوان محبوب شده است. اولین کرهای در سال 1999 به لیگ حرفهای بیسبال آمریکا راه پیدا کرد. از آن زمان تاکنون آنها 27 بیسبالیست دیگر در بالاترین سطح بیسبال جهان داشتهاند. مسابقات لیگ حرفهای بیسبال در کره جنوبی به طور سالیانه از لحاظ میزان جذب تماشاگر، هر سال رکوردهای جدیدی به جا میگذارد.
در برچسب یادداشتهای المپیکی میتوانید سایر یادداشتهای اخیر را در خصوص مسابقات پاریس 2024 مطالعه کنید