هلند، سرزمین لاله های نارنجی، سرزمینی که فوتبال در آن، حرف اول را میزند، کشوری که افتخارات بسیار زیادی ندارد اما چگونه؟ کشوری که سالها در فوتبال حرف اول را میزده و اسطوره های بسیاری به جامعه فوتبال معرفی کرده تنها یک قهرمانی اروپا در کارنامه دارد و هیچ قهرمانی ای در ادوار جام های جهانی ندارد؟
سرزمینی که از دل خاکش اسطوره های زیادی همچون رود گولیت ، یوهان کرویف، فرانک رایکارد، مارکو فان باستن، رونالد کومن، دنیس برگکمپ، یوهان نسکنز، آرین روبن، ویرجیل فن دایک، ادوین فن در سار، روبین فن پرسی و.... روییده اند، بازیکنانی که تماما در تیم های بزرگ اسطوره ی تیم خود بوده اند و در زمانه خود هرگز تیم ضعیفی نشان نداده اند. بازیکنانی که بعد ها مربیان بزرگی هم شدند، از جمله رونالد کومن که سابقه مربیگری در بارسلونا و تیم ملی هلند را داراست یا یوهان کرایف افسانه ای که در زمان مربیگری بارسا را به اوج خود رساند و مکتب لاماسیا را به عرش رساند. حال پرسش ما این است، این باشگاه اسطوره ای چرا هرگز نتوانسته در قدم های آخر موفق باشد؟
جفری ریمر یکی از کارشناسان هلندی پس از یورو ۲۰۲۴ در پاسخ به این پرسش میگوید :
شانس و فقدان کیفیت، عمدتا. اگر به ترکیب فعلی نگاه کنید، چیزی جز اتحاد در تیم وجود ندارد. جو فوقالعاده بود، بازیکنان برای همدیگر تلاش کردند و هیچ حادثهای رخ نداد. همچنین، رقابت های فوتبال هلند کیفیتی که لیگ برتر، سری آ یا بوندسلیگا دارند را ندارد. برخی از بازیکنان (و مربیان) هستند که موفق میشوند در لیگهای خارجی بدرخشند، اما بیشتر بازیکنان فقط در باشگاههای متوسطی بازی میکنند که در آنها تجربه زیادی از بازیهای درجه یک کسب نمیکنند. من شخصاً احساس میکنم که روحیه تیمی چیزی است که باعث میشود اطمینان حاصل کنیم که میتوانیم به آن "محبوبهای برتر" برای پول آنها عمل کنیم. اما من حدس میزنم که ما فاقد آن ذرهی شانس و کیفیتی هستیم که باعث میشود تا آخر راه برویم.
برگردیم به دل تاریخ، به دهه هفتاد میلادی، جایی که آژاکس افسانه ای شروع به پرورش نسلی درخشان کرد و ستاره های بزرگی را تحویل داد؛ ستارگانی که یکی از بهترین تیم های ملی تاریخ یعنی هلند ۱۹۷۴ را بوجود آوردند. هلندی که هیچ رقیبی تا فینال آزارش نداد، آنها تنها از یک چیز میترسیدند، آلمان!
آلمان با آن همه ستاره های پر فروغ تنها ترس هلندی ها بود، ژرمن ها ترکیب فوق العاده ای داشتند و بازیکنانی همچون گرد مولر، پل برایتنر، ووگتز و... را در مقابل کرایف و رپ و رنسنبرینک قرار داده بودند. هیچ کس فکر نمیکرد این خط حمله آتشین هلند توسط سه نفر کنترل شده و در نهایت توسط بکن بائر افسانه ای در پست هافبک دفاعی فلج شود. بکن بائر در آن بازی کمی جلوتر از بریتنر بازی میکرد اما در موقعیت های لازم بریتنر به سمت دروازه حریف میرفت و بکن بائر به عنوان دفاع آخر در زمین خودی باقی میماند، گل پیروزی بخش آلمان غربی را هم همان بریتنر به ثمر رساند. تا یکی از بهترین تیم های جهان که شروع به یدک کشیدن لقب بدشانس ترین را هم کرده بود مقابل آلمان افسانه ای شکست بخورد و کاپ جام جهانی در خانه بماند.
چهار سال گذشت، همه هلندی ها از نبود اسطوره خود یعنی یوهان کرایف نگران بودند اما آنها باز هم رپ و رنسنبرینک را داشتند و علاوه بر آن در جناح راست فن د کرهوف را هم قرار داده بودند. آنها با تیم ملی ایران شروع کردند، بازی ای که رنسنبرینک با هت ریک خود در مرحله اول به نحوی توانستند قدرت خود را به رقبا نشان دهند و در ادامه آنها از سد اسکاتلند و پرو نیز گذشتند و به مرحله دوم رفتند.
در مرحله ای که انتظار میرفت آلمان غربی به عنوان تیم اول به فینال و هلند به عنوان تیم دوم به رده بندی صعود کند. نارنجی پوشان در بازی اول به راحتی اتریش را ۵-۱ در هم کوبیدند ولی ژرمن ها مقابل ایتالیا به تساوی بدون گل دست یافتند تا رویای فینالیست شدن تا حدی بر باد برود. این اتفاق وقتی رقم خورد که هلندی ها توانستند در بازی دوم آلمان را متوقف کنند و در حالی که ایتالیا و هلند ۳ امتیازه بودند آلمان یک امتیاز داشت و از آنجایی که بازی سوم بین هلند و ایتالیا بود و قطعا یکی از دو تیم حداقل یک امتیاز میگرفت رویای فینالیست شدن یاران مولر تبدیل شد به امید کم رنگ برای رسیدن به رده بندی، این شانس هم پس از باخت ۳-۲ آلمان به تیم آخر گروه یعنی اتریش بر باد رفت تا هلند با برد ایتالیا به عنوان تیم اول به فینال برود و ایتالیا به عنوان تیم دوم در رده بندی به مصاف برزیل برود.
هلند حالا فینالیست شده بود، آنها در دقایق انتهایی نیمه اول گل اول را دریافت کردند، ماریو کمپس روی پاس لئوپولدو لوکوئه گل اول را به ثمر رساند، بازی کم کم رو به پایان بود اما در دقیقه ۸۲ تعویض طلایی ارنست هاپل، موفقیت آمیز بود. جایی که دک نانینگا روی پاس فن د کرهوف گل مساوی را زد تا بازی به وقت های اضافه برود. در وقت های اضافه و در آن جو سنگین استادیوم مرکزی بوینس آیرس و خستگی ساق های هلندی ها، آرژانتین دو بار دیگر گل زد تا بازی با نتیجه ۳-۱ به نفع آرژانتین پایان بیابد تا جام بار دیگر در خانه بماند.
تقریبا دو نسل بعد، در جام ملت های اروپا ۱۹۸۸ آنها با تیم افسانه ای و بدون رقیب خود در اروپا توانستند در حضور ستاره های همچون فان باستن، گولیت، ووتزز، کومان، رایکارد و... با پیروزی ۲-۰ مقابل شوروی سابق قهرمان اروپا شوند و به اولین و آخرین قهرمانی بین المللی خود برسند.
۲۲ سال بعد، ۱۱ جولای ۲۰۱۰ در فینال جام جهانی آفریقای جنوبی و در هوای ۱۴ درجه، اسپانیا و هلند در فینال جام جهانی به مصاف هم رفتند.
باز هم فینالی پر اسطوره، استکلنبرگ، فن پرسی، کویت، اسنایدر، روبن، فن بومل و... در مقابل کاسیاس، راموس، پیکه، پویول، ژابی آلونسو، ژاوی، اینیستا، ویا و.... صف آرایی کردند آنها ۹۰ دقیقه در آن مسابقه مقابل اسپانیای پر قدرت مقاومت کردند و بعد از آن ۱۶ دقیقه به ایستادگی خود ادامه دادند تا در دقیقه ۱۱۶ آندرس اینیستا موفق به زدن گل پیروزی بخش اسپانیا شود.
بدین ترتیب آخرین رویای هلند در فینال ها بر باد رفت و تا کنون آنها در رقابت هایی مثل یورو ۲۰۱۲,۲۰۱۶،۲۰۲۱و۲۰۲۴ و جام جهانی ۲۰۱۴,۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ اوج ناموفقیتی خود را تجربه کردند. آنها حتی در سال ۲۰۱۷ بدترین جایگاه خود در رده بندی فیفا، پایین تر از تیم های همچون ایران، استرالیا و دانمارک در رده ۳۶ ام را تجربه کردند؛ در حالی که ۶ سال قبل در رنکینگی در سال ۲۰۱۱ رتبه نخست جهان را دارا بودند.
فوتبال ۳۶ سال است که در هلند طلسم شده، این عدد حداقل به ۳۸ سال خواهد رسید، آنها هنوز یک قهرمانی معتبر بین المللی پس از قهرمانی در آلمان غربی و ۱۹۸۸ کسب نکرده اند و میتوان گفت بازنده مطلق مسابقه شانس و اقبال بوده اند،
نظر شما چیست؟ این حجم از شکست ها در فینال را به پای شانس مینویسید یا چیز دیگری ؟
لطفا برایمان بگویید
|