طرفداری | انزلی چی ها با فوتبالی با برنامه حتی آبی پوشان را تا مرز شکست بردند. این نوع نمایش های ملوان، یاد و حسرت توامان قوی سپید دهه ۶۰ را تداعی می کند، تیمی که روزگاری قطب سوم فوتبال ایران بود و سال هاست از آن جایگاه دور شده است!
مازیار زارع با آگاهی از شیوه بازی استقلال و هم چنین از عدم وجود تنوع تاکتیکی در افکار نکونام، خط دفاعی خود را فشرده و پر تعداد چید تا توپ های ارسالی کناره های فعال استقلال و به ویژه رضاییان را خنثی سازد و در حمله نیز بر استفاده از فضای پشت زکی پور و رضاییان تمرکز کرد. تدابیری که از آن جواب هم گرفت.
شاگردان زارع با استفاده از همان فضاها و با یک ضدحمله و یک شروع مجدد و حمله سریع ۲ بار دروازه حسینی را باز کردند. آن ها در صحنه گل اول به خوبی از اشتباه فردی سیلوا، سهرابیان و جایگیری بد حسینی استفاده کردند، روی دیگر این صحنه، حرکت پا به توپ رضا غندی پور، مهاجم جوان ملوان، از میانه زمین آبی پوشان تا درون ۱۸ قدم و به ثمر رساندن گل اول تیمش بود.
غندی پور جوان در دقیقه ۵۳ بازی هم می توانست روی ضدحمله تیمش و در حالیکه برتری عددی نسبت به دفاع استقلال داشتند با تصمیمی بهتر سفیدپوشان را به گل برساند که شوق دبل کردن یا شاید جوانی اش مانع این امر شد. فرصت های خطرناک ملوان در این بازی از عدد ۶ فراتر نرفت ولی آنها از یک سوم فرصت هایشان نهایت بهره را بردند.
در آن سوی میدان، استقلال که به شدت از نبود مهاجمی گلزن زجر می کشد و فعلا مجبور است به آرمان رمضانی بسنده کند در این دیدار هم از این معضل لطمه خورد و هم از اشتباهات فردی و عملکرد دفاعی اش. خط دفاعی و سنگربان آبی پوشان روی هر ۲ گل خورده مقصر بودند تا جایی که قصورشان نقش مهمی در گل های حریف داشت. سوای گل اول که شرح آن گفته شد، در صحنه گل دوم سفیدپوشان که توسط رضا جعفری تازه وارد به ثمر رسید، استقلالی ها درون محوطه جریمه خود برتری عددی ۷ به ۳ نفر داشتند ولی تنها ناظر گل این بازیکن روی دفع حسینی بودند. حال آن که در انبوه حملات استقلال، مدافعان ملوان در موارد نادری اجازه استفاده آنها از توپ های سوم را دادند که آن نیز به گلی منجر نشد! نکونام برای حفظ انسجام و قدرت دفاعی فصل قبل، بهتر است به دفاع ۳ نفره بازگردد.
آبی پوشان در این بازی ۱۱ سانتر خطرناک داشتند که موفق به اثرگذاری روی آن شدند در جریان بازی و البته ضربات کرنری داشتند که یا توسط فرعباسی، دروازه بان ملوان دفع شد یا از کنار و بالای دروازه او راهی بیرون شد.
انبوه سانترهای استقلال در این بازی همان میزان حاصل و کارایی را برای این تیم در برداشت که تنها حرکت عمقی شان درون ۱۸ قدم رقیب! هر دو روش (با تفاوت فاحش در تعداد)، منجر به ۲ پنالتی برای استقلال شد! چرا روش دیگر که به رغم یک بار استفاده، باعث کسب یک پنالتی منجر به گل شد مورد استفاده بیشتر قرار نگرفت را باید در تفکرات نکونام و یا میزان آگاهی ذهنی و محیطی بازیکنان جستجو کرد، درحالی که بازیکنی سرعتی چون اسلامی نیز در ترکیب حضور داشتند! البته اضافه شدن اندونگ و کاکوتا باتوجه به نوع بازی شان نیز می تواند استقلال را از تک تاکتیکی به تنوع تاکتیکی سوق دهد.
نکونام که گویا باید تا مدت ها با میزبانی کاغذی و صوری سر کند، لازم است فکری کند تا حداقل تیمش نهایت بهره را از همین میزبانی های ولو کاغذی ببرد. وی به درستی از نیاز تیمش به مهاجم صحبت می کند؛ واقعا خلا یک مهاجم کارآمد و گلزن در استقلال حتی با وجود بلانکو، حس می شود. مسلما وجود چنین مهاجمی در این بازی و با آن حملات انبوه، می توانست نتیجه بازی را به سود آبی پوشان تغییر دهد. سوای این، استقلال محتاج تفکر و برنامه ای نو در حیطه فنی است و نکونام باید هرچه زودتر به فکر آوردن دستیار خارجی توانا و به روز باشد که شاید فردا هم دیر باشد!