مطلب ارسالی کاربران
ماهيگيري
یکی تعریف میکرد:
از خواب بيدار شدم، آروم لباس پوشيدم و طوري كه زنم از خواب
بيدار نشه، جعبه ناهارم رو برداشتم، سگم رو صدا كردم و أروم رفتم توي
گاراژ خونه ، قايق ام رو بستم به پشت ماشينم و از خونه به قصد ماهيگيري رفتم بيرون!
بيرون باد شديدي ميومدو هوا هم خیلی بارونی بود.
راديو رو هم كه روشن كردم متوجه شدم تمام روز وضعيت هوا
به همون بدي باقي خواهد موند...
تصميمم عوض شد. دوباره آروم برگشتم خونه، ماشين رو تو گاراژ پارك
كردم، لباسم رو دراوردم و يواش رفتم تو رختخواب كنار زنم كه هنوز خواب بود ...
اون رو از پشت بغل كردم و اهسته تو گوشش گفتم:
* هوا بيرون خيلي بده...*
كه همسر عزيزم جواب داد:
* اره، ولي باورت ميشه كه اين شوهر احمق من تو همچين
هوائي رفته ماهيگيري!!!