مالر در کالیش, بوهمیا در ۷ جولای ۱۸۶۰ آمد. دومین از ۱۲ فرزند خانواده بود. در ۱۸۷۸ به کنسرواتوار (دانشکده هنرهای زیبا) وین داخل شد، در آنجا معلوم شد پیانیست نیرومندی است و در ضمن استعداد خود را در رهبری ارکستر کشف کرد.
چون فارغ التحصیل شد از این اپراخانه به آن اپراخانه در به در گردید، و این رسم آن روزگار بود که رهبران بااستعدادی که می خواستند خود را نشان بدهند باید چنین می کردند. در ۱۸۸۰ در شهر کوچک موسوم به هال مدیر برنامه های موسیقی شد. سال بعد به لیباخ( اکنون لیوب لیانا) و در ۱۸۸۲ به اولموتز، در ۱۸۸۳ او را همراه گروه اپایی ایتالیایی در وین و آنگاه در کاسل دیدند. در ۱۸۸۵ به پراگ رفت و در ۱۸۸۶ رهبر دوم ارکستر لایپزیگ بود، دو سال در آنجا ماند و در ۱۸۸۸ این شهر را ترک گفت.
نخستین فرصت بزرگ در بوداپست به دست آمد، جایی که مدیریت موسیقی اپراخانه شاهی را در ۱۸۸۸ تا ۱۸۸۹ در اختیار گرفته بود. برامس( یوهانس برامس،موزیسین آلمانی) درباره او شنیده بود، و چون رهبری او را در کنسرت دون ژوان دید خشنود شد. ریچارد اشتراوس هم تحت تاثیر قرار گرفت و به فون بلف گفت:«تازگی ها با این آقای مالر آشنا شدم، او را مرد جذابی یافتم و به گمانم استعداد موسیقی دارد، و در رهبری ارکستر هم می تواند دست و بال خود را بند کند.»
قدم بعدی او هامبورگ بود از سال ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۷. بولف هم چون کار او را دید و شنید با ریچارد اشتراوس همراه شد...
بعد در ۱۸۹۷ در حالی که حمایت گرم و مشتاقانه برامس را داشت، این رهبر اپراخانه هامبورگ نامش را به عنوان رهبر اپراخانه وین بر زبان راندند.
ادامه دارد...
ممنون از توجه شما