ویدیوی زیر عالیه ی نگاهی بندازید
ی روز پپ رفت شیرینی فروشی قناد گفت سلام پپ چطوری شیرینی تمدید قرارداده
پپ اشک ریخت اوهواوهو نه این شیرنی خدافظیه
قناد: خخخ شوخی میکنی
پپ: نه جان مادرت شوخی نمیکنم من دارم میرم
قناد یخورده ناراحت شد و گفت آخه چرا
پپ: دلایلش مفصله فقط لطفا زودتر به من شیرنی بده ببرم تمرین این روزای اخر با خاطره خوش بریم
قناد: باید حلوا بدم
پپ: نه میبینی این روش انبه داره از این بده
قناد: این انبه نیست اناناسه کناریشم موز و کیوی داره
پپ: همون همون
قناد: خب شمع چند
پپ: کیک تولد نیست که
قناد: ببخشید این شمع هام رو دستم مونده بود
پپ: خیلی خوشحال شدم
قناد اشک تو چشاش جمع شد و گفت یعنی این اخرین باره میای اینجا
پپ: نه ایشالله روزی که سوار هواپیما شدم برم آمریکا خدمت میرسم باز خدافظ روز عالی متعالی
بعدش پپ رفت سر تمرین
ژاوی: سلام مربی دیر اومدی نون سنگک خریده بودم صبحونه بخوریم
پپ: توپو سانتر کن رو دروازه والدز بپره بگیره
مسی با خنده: شیرینیه
پپ: بله
پویول: رییس تمدید قراراداده دیگه ایول
داوید ویا: یکی چایی رو دم کمه با شیرینی میچسبه
پپ: نه با اجازتون ما دیگه داریم مرخص میشیم معرفی میکنم دستیارم تیتو بعد از من مربی شما خواهد بود
خوشبختانه خیلی خوش گذشت این چند سال و فراموش نمیکنم شاید ی روزی برگردم
ابراهیموویچ: یادته منو گذاشتی رو نیمکت این نیمکت به خودتم وفا نکرد
پپ: تو این داستان چیکار میکنی؟ تو که سال ۲۰۱۰ از تیم رفتی که این ماجرا برای ۲۰۱۲ هست
زلاتان: عه من نیستم؟ پس چرا نویسنده برام دیالوگ نوشته
پپ: وقتی نویسنده رو از رخت خواب بلند میکنن نصفه شب میگن فیلمنامه بنویس همین میشه
ژاوی: تو این مدت خیلی پنالدو سوزی کردیم بمونید بیشتر پنالدو سوزی کنیم
اینیستا: منم موافقم
پپ: اون بنده خدا هم زحمت میکشه شادابی چمنارو از اون داریم
والدز کبیر: دیگه روحیه ندارم شیرجه بزنم
پویول: حالا اون شیرینی رو بیارید بخوریم
ژاوی: مربی داره میره تو فکر شیرینی هستی
مسی ناراحت بود و حرفی نمیزد
پپ رفت با مسی خوش و بش کنه
مسی: گفت مرسی خوبم راستی این آناناسه چقدر خوشمزست قااام (گاز زد)
مسی تو خودش میریخت همه چیزو
پپ رفت ی گوشه فکر کنه بعدش رفت دستشویی تا عمیق تر فکر کنه و تصمیم بگیره
دید صدای شلنگ آب میاد
درحالی که شیرینی تو دهنش بود گفت کیه اون توعه
پویول: قربان شمایی؟
پپ: خب کمتر شیرینی میخوردی
پویول: ربطی به اون نداره شماره ۱ هست فک کنم چایی زیاد خوردم
پپ: خب پس چرا انقدر طول کشید
پویول: قربان شما چرا عجله داری شماره ۲ دارین
پپ: نه ۱ نه ۲
پویول : شماره ۳؟ اسهال دارید؟
پپ: صداشو درنیار ابرونو جلو کسایی که دارن داستانو میخونن بردی
من دیگه ۱ دقیقه اینجا نمیمونم
پویول: نه رییس اومدم
رییس نرو
پپ: نه دیگه آبروی من رفت تموم شد
گواردیولا با عجله داشت میرفت اما دست تکون داد
والدز: کجا میموندی پلیستیشن بازی میکردیم
مسی: آره والدز بدو پلیستیشنو آتیش کن
پپ: دوران من دیگه تموم شده اینجا خدانگهدار
پویول: قربان مگه شماره ۳ نداشتین حداقل بیاید دستشویی بعد برید
پپ: بازم که تو حیثیت منو بردی
ژاوی: واقعا شماره ۳ دارید؟
اینیستا: شماره ۳ چیه؟
بعد پپ سریع فرار کرد و از اون موقع بود که پویول هرگز از کسی نپرسید شماره چند داری