اختصاصی طرفداری | شاگردان دیدیه دشان در وضعیتی محیرالعقول موفق شدند با عبور از پرتغال خودشان را به مرحله نیمه نهایی رقابتهای جام ملتهای اروپا برسانند.
اما چرا میگویم محیرالعقول؟ به این علت که فرانسه علیرغم داشته مجموعهای از بهترین بازیکنان دنیا در شرایطی به جمع چهار تیم پایانی تورنمنت رسیده که هنوز نتوانسته حتی یک گل - دقت کنید - حتی یک گل واقعی در زمین مسابقه به ثمر برساند. آنها در مجموع تا اینجا سه گل وارد دروازه حریفان کردهاند، یک پنالتی و دو گل به خودی!
اما علت وضعیت فعلی فرانسه چیست؟ چرا دیدیه دشان علیرغم ساختار دفاعی مطمئن تا اینجا هنوز نتوانسته در گلزنی موفق باشد؟ در این یادداشت سعی خواهم کرد تا به این سوال پاسخ دهم و با تعریف، مطالعه و تحلیل چندین داده فنی پیشرفته به همراه یک نقشه فنی ارزشمند و موارد مصداقی مختلف، علت ضعف فرانسه را در امور تهاجمی در یورو 2024 بازگو کنم.
در این یادداشت شش سال پیش و پس از قهرمانی فرانسه در جام جهانی روسیه، از لحاظ فنی به طور مفصل درباره رویکرد دیدیه دشان صحبت کرده بودم. آنجا توضیح دادم که چگونه سرمربی این تیم توانسته با قرار دادن اولیویه ژیرو در نوک خط حمله و تعریف نقش یک «Target man» مدرن برای او (توضیح مفصل فنی)، زوجسازی استثنایی را بین او و آنتوان گریزمان در خط جلو ایجاد کند. زوجسازی که با درک فوقالعاده ژیرو از وظایف تعریف شده به بهترین بازدهی رسید و باعث شد فرانسه در خط جلو ابزار مختلفی داشته باشد. در این دوره از رقابتهای یورو اما ژیرو با توجه به وضعیت سنیاش دیگر آن بازیکن شش سال پیش نیست و یکی از اصلیترین ایرادات فرانسه در خط جلو از همین نکته آغاز میشود.
دشان هنوز نتوانسته در نوک خط حمله، ژیروی خودش را بازیابی کند و مارکوس تورام که در شروع رقابتها در این نقش قرار گرفت اساسا بازیکن متفاوتی با ژیرو است و نمیتواند کارکردهای این مهاجم را در نوک خط حمله داشته باشد. در کنار نبود یک مهاجم واقعی درون باکس که بتواند با حضور و حرکات مختلفش تیم را صاحب فضا و موقعیت کند، در خط میانی نیز فرانسه بازیکنی را در اختیار ندارد که بتواند در نقشی مانند «Advanced midfield» (توضیح مفصل فنی) در یک سوم تهاجمی و درون باکس حضور پررنگی داشته باشد. بازیکنی مانند پل پوگبا که وزنهای درون باکس محسوب میشد و میتوانست به حضور پررنگ فرانسویها در این فضا کمک کند. مجموع این دو عامل باعث شده تا فرانسه علاوه بر کمبود کیفیت در نوک خط حمله، از لحاظ نفری نیز درون باکس دچار مشکل باشد. آنها مجموعهای از بهترین بازیکنان کناری را در اختیار دارند اما بازیکنی ندارند که بتواند درون باکس چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت چارهساز باشد.
برای درک بهتر مسائل شرح داده شده ابتدا به داده فنی پیشرفته «G-xG» دقت کنید. دادهای که مقدار «xG» (توضیح مفصل فنی) ایجاد شده توسط هر تیم را از تعداد گل های زده تیم کم میکند تا مشخص شود تیم مورد نظر تا چه اندازه موفق شده موقعیتهای ایجاد شده را تبدیل به گل کند. تصویر زیر وضعیت تیمهای حاضر در رقابتهای یورو را تا قبل از مرحله نیمه نهایی از این حیث نشان میدهد. به شکل معناداری میبینید فرانسه با مقدار منفی 4.15 با فاصله بدترین تیم جام از این لحاظ بوده. یعنی بازیکنان فرانسه به اندازه بیش از چهار گل موقعیت خطرناک را روی دروازه حریفان از دست دادهاند تا در نهایت برای گلزنی دست به دامن بازیکنان حریف شوند. اینجاست که جای خالی یک مهاجم واقعی درون باکس احساس میشود چرا که فرانسویها همچنان در به سرانجام رساندن موقعیت هایشان ناکام هستند.

نکته بعدی مربوط به عموما کم تعداد بودن بازیکنان فرانسه در کانالهای مرکزی و علیالخصوص درون باکس میشود. نکتهای که توضیحات فنیاش را بالا تشریح کردم. برای درک بهتر این مسئله به تصویر زیر دقت کنید که ما از آن در دورههای مربیگری و آنالیز تحت عنوان «PASSMAP» یا «Passing Network» نام میبریم. بارها در مورد این نقشه فنی بسیار مهم و ارزشمند صحبت کردهام. به طور خلاصه «PASSMAP» نقشهای است که مشخص میکند تیم همراه با توپ چه وضعیتی در طول 90 دقیقه داشته و هر بازیکن به طور میانگین چه عملکردی داشته است. میانگین موقعیت مکانی بازیکنان حین به گردش درآوردن توپ، حجم پاسهای ارسالی و دریافتی و همچنین میزان لمس توپ و بسیاری از گزارشات فنی دیگر، همگی در این نقشه قابليت رصد و تحلیل را دارد. حالا به تصویر زیر دقت کنید که مربوط به «PASSMAP» فرانسه در دیدار مقابل لهستان میشود (نقشه فنی از گروه فنی Betweentheposts استخراج شده).

نکته فنی شرح داده شده را در این نقشه نیز ملاحظه میکنید. فرانسه تیمی است متشکل از بهترین بازیکنان کناری دنیا. تیمی که ترجیح میدهد با استفاده از روشهای مختلف در کانالهای کناری صاحب توپ شود و با استفاده از تکنیک و سرعت بازیکنان کناری خط جلو خود و همچنین اُورلپ و آندرلپ مدافعان کناریِ تهاجمی و رونده خود، از این فضاها خلق موقعیت کند. این شیوه بازی فرانسه را در نقشه مشاهده میکنید. سوال اما چیست؟ این که چه کسی قرار است درون باکس این توپها و کاتبکهای ارسالی را تبدیل به گل کند. پاسخ اما نامشخص است. فرانسه دیگر یک اولیویه ژیرو آماده در اختیار ندارد و هافبکی هم همچون پوگبا در مرکز زمین نیست که روحیات صد در صد تهاجمی درون باکس داشته باشد و به فرانسه در این مناطق برتری دهد.
به تصویر زیر نیز دقت کنید که وضعیت تعداد موقعیتهای ایجاد شده توسط تیمهای حاضر در یورو 2024 را از طریق ارسال کاتبک نشان میدهد. دادهای که بار دیگر میتواند روش حملات تیم دشان را در این دوره از رقابتها برای ما مطابق موارد شرح داده شده، آشکار کند. فرانسه تقریبا بیش از هر تیمی توانسته از طریق کنارهها و ارسال کاتبک خودش را به درون باکس حریفان برساند اما درون باکس یا از تمام کنندگی عاجز بوده و یا از در موقعیت درست قرار گرفتن به علت کمبود نفرات در جای صحیح.

شاگردان دیدیه دشان در حالی به نیمه نهایی رسیدهاند که هنوز هم نتوانستهاند یک گل واقعی به ثمر برسانند. آنها مجموعهای از بهترینها را در کنارههای زمین در اختیار دارند اما درون باکس، همان طور که توضیح دادم، به دو دلیل فنی ناکام هستند. دیدار نیمه نهایی مقابل بهترین تیم جام اما احتمالا دیگر مکانی برای فرصتسوزی نباشد و شاید حتی قرار هم نباشد که موقعیتهای زیادی در اختیار مهاجمان قرار گیرد. دشان اگر می خواهد از سد اسپانیا بگذرد و در نهایت قهرمان شود، سرانجام باید راهی برای گل زدن پیدا کند و یا اینکه امیدوار باشد در وضعیتی تاریخی و عجیب و غریب، باز هم با دو 0-0 به همراه ضربات پنالتی و یا گل به خودیهای حریف به این عنوان دست پیدا کند!
*دادههای فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta و وبسایت مرجع The Athletic استخراج شده است.