از اونجایی که الان چند ساله که البوم از پلتفرم های مختلف پاک شده (بعد از درگیری بهرام و اتور سر عکس کاور) گفتم که این پست رو بزارم
اطلاعات البوم
البوم:سکوت
سال انتشار:1390/2011
اهنگساز:اتور-مضراب
میکس و مسترینگ:اتور
تعداد اهنگ ها:14
تشکل:دیوار
سکوت دومین البوم رسمی بهرام که سه سال بعد از 24 ساعت منتشر شد که اخرین هم کاری او با دیوار بود و سپس بعد از انتشار البوم وی به سوئد مهاجرت کرد. اهنگسازی این البوم بر عهده اتور و مضراب بود. این البوم جزو تاثیر گذار ترین البوم ها در رپفارسی به شمار می اید

1-اینترو(سکوت)
[مقدمه]؛
سکوت سرشار از سخنان نا گفته است از حرکات نا کرده ، اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده
؛[قسمت اول]؛
فردای من خیلی وقته که گذشته ازش
آب شد و ریخت روی گونه های من
مثلِ دونه های برف
مهم نیست که چی میشه بعدش
این مهمه که هنوز زندم
من همونم که بعد مرگش
همه میگن که هنوز زندست
من اشکامو به تو دادم
دیدم چشما همه تو خوابن
قبر ساختم از اتاقم
نفسم حبس شد
بدنم سرد شد/ ولی روحمو گرم نگه داشتم رو اجاقم
من همیشه بازنده بودم روی کاغذ
ولی همیشه جلو رفتم توی راهم
این دنیا با من بد بود
تاسم عددش کم بود
هنوز نباختم این قمارو نه نه
؛[همخوان]؛
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
من زنده موندم چون خبر خوب
واسه ی دشمنم مردن من بود
؛[قسمت دوم]؛
نه نرو وایسا ؛ از چی باید حرف زد
با چی میشه فهمید فرقِ خوبو از بد
من یادم نرفته اونجایی رو که بودم
ولی باید فراموش کنم جایی رو که هستم
یه کوه عقده ، تو این قفس مرده ، که زندگی هم جرمه
بعد این شب تاریک نوبت صبحه
؛[همخوان]؛ ×2
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
من زنده موندم چون خبر خوب
واسه ی دشمنم مردن من بود
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
هنوز رو پائم ، چون آرزوی دشمن من
زمین خوردن من بود
2-جالبه
[قسمت اول]
هنوز تو ضبط ماشینم هایده میخونه
یه چیزایی هست که فقط آینه میدونه
قضیه فرق کرده یکم با قبلنا
حرفامو دیگه نمیگم با کفترا
جنگ تا بهشت راه سختیه ولی میریم
مشکلا خیلی وقته که قدیمی نی
دیدیم، ما خیلی چیزای جالبو بد
البته عادی شده، این چیزا پُره دور من
یه دیوار، یه دیوار شده فکرت
تکیه بهش بده که این بار میگه بهت
که حرفی واسه گفتن، من دارم
تا وقتی که زندم، حتی وقتی مُردم
تو خالیبندی مثل سگ، منم گوشامو بستم
دروغ مال توئه، بشنو حقیقتو از من
پس میخونم که صدام رفتنی نیست
هر چند دیگه روی بوم خونه کفتری نیست
هر بار، توی دلم یه چیزی بوده
پس تا وقتی که بگم تو میری تو حس
فردای تو، تو دستای من
ولی منو نمیفهمی تو، پس واسه من
[همخوان]
خیلی جالبه، تو این سالا هیچی نبودمو
ولی الان همهچی هستم
جالبه، چشمای من بازه هنوز
ولی چشم تو بستهست
جالبه، تو این سالا هیچی نبودم
ولی الان کاملاً برعکس
جالبه، میدونی خیلی واسم
جالبه، که هنوز زندم
[قسمت دوم]
دیگه زندگیم به گند کشیده شده و
دیگه ماه شبو روشن نمیکنه و
کینهها منو خوشم نمیکنه و
کسی واسه تو شر نمیکنه
تو آشغالو ساعت ۹ دم در دیدی
ولی من توی زندگیم
اینکه کار شما نیست کار ماست
که از هر چیز جالبی شعر بگیم
پس رفیق خوب گوش کن بهم
صاف راه برو بی صحبت
چشاتو ریز کن بعد
چون نیست فرصت دلتو پیر شد
دیگه رفت، دیگه مُرد
اینجوری کل زندگی ما پیچ خورد
خب، تو خوشحال من ناراحتم
ولی خب، دیگه تو خوش باش
واسه من جالبه سفت شده به جام زود پاهام
هر چی دشمنه دیگه شده خوب با ما
امسال، خیلی خوبه، نبوده دور از احساس
ولی انگار منتظری که وایسی روی قبر من
ولی بهرام زندست توی شرق شهر
[همخوان]
خیلی جالبه، تو این سالا هیچی نبودمو
ولی الان همهچی هستم
جالبه، چشمای من بازه هنوز
ولی چشم تو بستهست
جالبه، تو این سالا هیچی نبودم
ولی الان کاملاً برعکس
جالبه، میدونی خیلی واسم
جالبه، که هنوز زندم
[قسمت سوم]
جالبه نه؟ خیلی جالبه
مجنون عملیه و لیلی حامله
آره بخند، آره خندهام داره
گذارن وقت بدون خنده محاله
توقعی ندارم که همه با من بمونن
منتظرن بمیرمو واسم آهنگ بخونن
تا که بمیرمو یکم راحت بمونن
تا که بمیرمو خودشونو آدم بدونن
صدام میاد از تو گلوی کوچهها، از گوشهها
بذار بلرزونمت با سوژههام
دعا میکنی که همهچیام جور شه تا
یه کسی بیاد و برداره باری از دوش ما
اینا همه بازیه؟ نه
این دستنوشتههای یه جوونه که از همه عاصیه
پس ما شبارو تا صبح بیدارم
چون هر شب، واسه من شب خاصیه
[همخوان]
رپ فارس، چیزیه که من میخونمو
رپ، اون چیزیه که من میدونمو
فارس، اون چیزیه که من میمونمو
جادهام خالیه، فقط من میرونمو
خیلی جالبه، تو این سالا هیچی نبودمو
ولی الان همهچی هستم
جالبه، چشمای من بازه هنوز
ولی چشم تو بستهست
جالبه، تو این سالا هیچی نبودم
ولی الان کاملاً برعکس
جالبه، میدونی خیلی واسم
جالبه، که هنوز زندم
جالبه، تو این سالا هیچی نبودمو
ولی الان همهچی هستم
جالبه، چشمای من بازه هنوز
ولی چشم تو بستهست
جالبه، تو این سالا هیچی نبودم
ولی الان کاملاً برعکس
جالبه، اینو میدونم که
دیگه خیلی دور نیست راه من از من
3-حرفای من
؛[مقدمه]؛
یک دو سه چهار
؛[قسمت اول]؛
من به دنیا اومدم تا که بگم اینجا خیلی چیزارو خیلی رک
کار دیگه ای ندارم تو این دنیا زندگیمم شده خیلی جوک
عقده ها تو دلم خیلی شد
پس یه دله تو سینه خیلی پر
نوه نتیجه و بچه ندارم که شب عید بدم عیدیشو
منم مثه توء زندگیم
یه توهم عینه فیلم
چیزی که میشنوی کله من و چیز دیگه نیست غیره این
حرفمو نداری درکشو
پس از هرجایی بهم حمله شد
مساله تویه مخ من فقط من بلدم راهه حلشو
اینو بفهم این بار
از همه چیم زدم واسه این کار
زندگیمو میسازم
اونجوری که میخوام
ولی هربار
یه روح جدید تو دله تک تکه حرفام
اما حس میکنم که پیر شدم بعد بیست و چند سال
پس
؛[همخوان]؛
حرفای منه اینبار
که مثه تیر میره تو گیج گات
مشکلی نیست ولی سعی نکن بفهمی چیه تو فکره من
اینو بفهم این بار
از همه چیم زدم واسه این کار
مشکلی نیست ولی سعی نکن بفهمی چیه تو فکره من
؛[قسمت دوم]؛
شبا یه چیزایی میبینم که خراب میکنه روزمو
روزا یه چیزایی میبینم که خراب میکنه روحمو
اینم شده کاره هر روزمو
به خودم میگم که یه کوهمو
این چیزا که میبینم اثری نداره روم حتی سره سوزنو
ولی حقیقت دقیقا چیزه دیگس
منم از درشت تا ریزو میگم
تا حرص بخوری و پاشی روی پات
آه اگه باشی روی پات
اگه مثه ما تو باشی روی آسفالت
تو هم میبینی که هست
اگه جای من باشی پا میشی میکروفنتو میگیری به دست
میخونی از هرچی که نیست
میخونی از هرچی که هست
ولی بدون چیزایی که از تو خیلی دوره نزدیکه من
همه میگن تقصیره من
ولی این تقدیره من توی ذهنم
نمیدونی که چی میگذره توی فکر من
؛[همخوان]؛
حرفای منه اینبار
که مثه تیر میره تو گیج گات
مشکلی نیست ولی سعی نکن بفهمی چیه تو فکره من
اینو بفهم این بار
از همه چیم زدم واسه این کار
مشکلی نیست ولی سعی نکن بفهمی چیه تو فکره من
4-از من بپرس
؛[قسمت اول]؛
قصه ی عجیب و غریب منو از من بپرس
مرگ با ضریب صد روُ از من بپرس
داری شبای خیلی خوبی توی زندگیت
رنگ شبای بَد از من بپرس
اتفاقات عجیب از من بپرس
خنده با طعم جدیدو از من بپرس
درد منو تو فقط گرسنگی نی
حس یه درد شدیدو از من بپرس
اشکات خرج لحظات تنهایی هاته
هرکسی به قدر خودش تنهایی داره
بهرام بیشتر از خودش تنها شد، آره
طعم خوب تنهایی رو از من بپرس
گرمی تو از گرمی نور خورشید
کلی کتابو ورق داری تو کوله پشتیت
کلی گل خوشگل تو باغچه ی خونت
رنگ گلای قالی رو از من بپرس
دلم پاک مثل حس تو دل یه خط شعر
دقیقا مثلِ پاکی دل یه بچه
هرکاری میکنم که عقده هام کم شه
تلاشای بی اثر از من بپرس
زندگی رویه باورو از من بپرس
سوتِ غلط داور از من بپرس
میدونم ، که خیلی وقت اشک نریختی
ولی رنگ اشکای مادر از من بپرس
درد یه زخمِ عمیقو از من بپرس
جنس آدم کثیفو از من بپرس
درد حضرت مسیح و
معماهای عجیب و
فرق جدیدو قدیمو از من بپرس
گلایی که میشه چیدو از من بپرس
حرمت ریشه سفید از من بپرس
میدونم که چشم تو هم خیلی چیزا دیده
ولی چیزی که نمیشه دیدو از من بپرس
؛[قسمت پایانی]؛
از من بپرس از من بپرس از من بپرس
از من بپرس از من بپرس از من بپرس
5-از من بپرس
؛[قسمت اول]؛
از اول تا آخرش
یه سه چهار دقیقه اس
گوش بده هرچند سخته باورش
هرچند سخته باورش
این چیزا رو کسی نشنیده از پدر یا مادرش
من میگم حالم خوبه
تو باور نکن
جز خدا کسی رو داور نکن
واسه من به هر حال فرقی نداره
ولی منو ببخش اگه تلخ حرفام
سهم منو تو از خورشید لحظه ی غروبِ
این زندگی حق نیست کُلش یه دروغِ
میگن حرفای من تاریکو سیاهه
پُر از ناامیدی،مث شعرای فروغِ
منو ببخش اگه اینو نمیدونم
که کنار حقیقت امثال شما زنده نمیمونن
اگه روزی بفهمم کسی بیشتر از من راس میگه دیگه نمی خونم
بین منو تو یه میکروفن فاصله است
بین منو اون یه دنیا خاطرس
منو ببخش واسه ی خاطره هام
این بین منو زندگیم یه جور معامله اس
؛[همخوان]؛
شاید سود نداره واسمو
شاید زود نرسی بهش
ولی میرسی به حرفم یه روز
ولی تا اون روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
؛[قسمت دوم]؛
منو ببخش اگه موهام امروزی نیست
اگه حرفم از رویِ دلسوزی نیست
اگه مثلِ تو شاد نیستم و
اگه اهل ترانه های پاپ نیستم
منوببخش اگه ما اقلیتیم
اگه واسم نداری هیچ اهمیتی
منو ببخش اگه تو رو نمی بخشمو
اگه همش بهت میگم بگیر دستمو
منو ببخش اگه تو حرفام
هرگز نبودم اون چیزی که تو میخوای
منو ببخش اگه تو فردام
هرگز نمیشم اون چیزی که تو میخوای
منو ببخش ، منو ببخش
بخاطر همه ی دروغایی که نگفتم
به خاطر زندگی ای که نکردم
به خاطر لحظه هایی که نَمُردم
منو ببخش
مثل برگ تو مسیر باد
به هر طرف بوزه راه میری
منو ببخش اگه فریاد میزنم
مسیرت غلطه
داری اشتباه میری
؛[همخوان]؛
شاید سود نداره واسمو
شاید زود نرسی بهش
ولی میرسی به حرفم یه روز
ولی تا اون روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
منو ببخش ، میرسی به حرفم یه روز
؛[قسمت پایانی]؛
منو ببخش
میرسی به حرفم یه روز
منو ببخش
6-در نرو
؛[قسمت اول]؛
من همونم که لج بودن همه باهام
خواستم افتخاری باشم واسه ننه بابام
ولی نشد... بعضی وقت ها زندگی
اینجوری نمیشه که تو میخوای
ولی هزینش و تو میدی
نتیجش و فردا میبینی
وقتی دیروز رفت
ماه بالاخره تموم میشه سی روز بعد
همونی شکستت میده
که یه روزگاری تو رو پیروز کرد
تو هم پیش خودت میگی هر چی که بود رفت
اول تولد بعد مدرسه ، دانشگاه
زن و بچه و بعد میوفتی میمیری
بگو به من.. اینه زندگیه خوب نه؟!
اون چیزا که واسه تو ارزشن
واسه من فقط یه جورایی چرخشن
فکر نکنی که منم مثل اونا دور توام
که تو دور من بچرخی و منم دور خودم
من دوست ندارم این کسلیه بازی و
من دوست ندارم این زندگیه عادی و
خوشی از تو دل رفت و جاش غم بوده
مادرها فقط تو تخت و آشپزخونه
یا کیسه به دست همش تو تره بارن
پدر ها هم از صبح تا شب سره کارن
این زندگی واسه من معنی نداره
یعنی چی!؟
رک گفتم یعنی نداره...
؛[همخوان]؛
در نرو که زندگی ماس این
در نرو نه نرو نرو وایسا
نداریم هیچ جوری انگیزه خاصی
در نرو نه نرو نرو وایسا
در نرو که زندگی ماس این
در نرو نه نرو نرو وایسا
اینه رسمه زندگیه قبیله من
تا آخر دنیا هم همینه که هست
؛[قسمت دوم]؛
خیابون سرها پایین ... دست ها تو جیب ها
یه چپ و راست و آدم ها توی خودشونن
مفلص ها به فکر جای خواب امشب و
پولدارها تو فکر جیب پرشونن
خونه های این شهر یه روز سقف داشت بالاش
جنازه نمیدی تو سطل آشغالاش
زندگی اینه باعث صدمه تو
نه مثل سریال های چرت شبکه دو
حس نمیکنی یه جورایی بی ریشه ای
زندگیمون شده زندگیه کلیشه ای
کنار هم وایمیسیم ولی همه با هم قهریم
حس میکنی که همه دارن حرفی
اینها شبیه عصر هجری هان
موسیقی فقط اصفهانی، شجریان
به بقیه اصطلاحا میگن فرار مغزها
میره پشت درهای بسته تمام بحث ها
ثانیه ها ببین مثل چی میره
میمیری تا بفهمی زندگی چیه
از کسایی میخوام ببینن که میدونم کورن
و مثل کرمهای خاکی میلولن تو هم
نه حرکت نوعی نه فکر جالبی
هیچ فرقی نکردیم مثل سابقیم
حالا یه سوال دارم ازت آدم تویی ؟
چرا عادت داری همش عادت کنی
؛[همخوان]؛
در نرو که زندگی ماس این
در نرو نه نرو نرو وایسا
نداریم هیچ جوری انگیزه خاصی
در نرو نه نرو نرو وایسا
در نرو که زندگی ماس این
در نرو نه نرو نرو وایسا
اینه رسمه زندگیه قبیله من
تا آخر دنیا هم همینه که هست
7-یکی تو مست یکی گرگ
؛[قسمت اول]؛
راحت راه برو اگه ریگی زیر پات نیس
دارم رک می گم با زبونه فارسی
من واسه جنگ اومدم نه واسه بازی
تا الان هم زنده موندم خیلی شانسی
نه می خوام چگورارا باشم نه گاندی
می خوام خیلی خاص باشم در عین حال عادی
فرقی نداره که قهری یا که آشتی
خیلی حس خوبیه وقتی رو پات وایمیسی
خوب نیس وضعیت مادیم
ندارم "بنز" و "بی ام و" تو پارکینگ
ندارم پول توی حساب بانکی
پول خورد می دم کرایه ی تاکسی
مار کت و کلفت ندارم توی آستین ... مثه تو
ریگ توی کفش زیر پام نیس ... مثه تو
وایسادم جلوت اگه جلوم وایسی
حرفمو میزنم ولی تو توی باغ نیسی
ای خواهارتو مادرتو زندگی من
می خوام کاری کنم که تو هم بهم بگی مرد
می خوام کاری کنم که بشه زندگی کرد
یه زندگی بی کم و کاستی
یه سریا منو می خوان و یه سری آسین ازم
پس بگو اگه جنگ می خوان راضیم منم پس
بگو بیان پیشم
راستی تو هم اگه خواستی بگو من هستم
؛[همخوان]؛
یکی طعمس یکی گرگ
تو نیستی مثل من نه من نیستم مثل تو
هنوز حرف دارم صبرکن کلمه هام یه جادس
بین دل پر من و مخ خالی تو
؛[قسمت دوم]؛
تو از رو می خونی ، من از پشت
رو ورق لاف میزنی و من انگشت
هرکی منو کشت ، برو دستشو ماچ کن
کفشتو پات کن و بیا ، سره قبرم و سطحشو پاک کن
می بینی نوشته با یه خطه بد ؟
خوابیدن تو روز بیداری تو شب
مریضی فقط این نیس که بسوزی تو تب
یعنی وقتی بالا و پایین رو بدوزی به هم
خوب عینه من ، تو مثل کبک
کونت میره بالا و سرت زیر برف
ببخشید اگه ناراحتی از این حرف
ولی من می خوام که خوب باشم تو این زمین بد
یه گوشت در ، دروازه بغلیشه
امروز هرکسی دوست داره سرباز وطنی شه
ولی من نه رهبرم نه سرباز ، اما
امروز می جنگم واسه صلح تویه فردا
؛[همخوان]؛
یکی طعمس یکی گرگ
تو نیستی مثل من نه من نیستم مثل تو
هنوز حرف دارم صبرکن کلمه هام یه جادس
بین دل پر من و مخ خالی تو
8-نسل من
؛[مقدمه]؛
اشخاصی مثل من در یک جریان دیگه ای هستن
وابسته به یک طبقه ی دیگه ای هستن
و از نسل دیگه ای هستن ، و از اصل دیگه ای
با فرهنگ دیگه ای، افکار و اندیشه های دیگه ای
نهضت ها و جریان های فکری و اجتماعی دیگری
و از دنیای دیگری
؛[قسمت اول]؛
یه گوشه ای از این شهر یه سری آدم هست
آدمایی مثل من
خسته از لحظه هایی مثل قبل
خسته از فردای شکل دیروز
خسته از آدما و زندگی خشک و بی روح
من از یه نسل دیگم
صدای گوله ها (گلوله ها) تو گوشم ، واسم لالایی خوندن
تو شیکم ننم صدای جیغ و داد ، زیاد شنیدم با صدای بمب و موشک
تو بیست و چند سال عمرم آدما رو کنار هم ندیدم
یا جلوی هم بودن ، یا روی هم
اونا همش در حالِ جنگ بودن
حتی وقت خواب توی شب روی تخت
تو بیست و چند سال عمرم ، بیست و چند بار مردم
بیست و چند سال حقمو خوردن
زندگیمو بر عکس کشیدن
تا منم مثل اونا اونو برعکس ببینم
من وقتی مرد شدم
که پر درد شدم
ظاهرِ آدما خوب و همه تو زرد شدن
تا اینکه خواستم این اتفاقو درک کنم
از توی آدمای اجتماع هم طرد شدم
این خیلی سخته ، این خیلی تلخه
که آدمای دورت نمی فهمن چیه حرفت
این اتفاقا میشن عقده توی قلبت
یه مشت اعتقاد چرت و پرت میره تو مغزت
تا یکم حرف زدم گفت بگو معذرت
می خوام . این زندگی یه خواب تلخه، نه ؟
کسی ازم نمی پرسه که چیه درده من ؟
دردم اینه که پرده رفت کنار از پنجرم
پس دیدم همه چیو داد زدن با حنجرم
بعدش بین من و خودم شروع شد جنگ نرم
این باعث شد که از دست مردمم در برم
پس نگو برگرد پس نگو برگرد ...
این باعث شد که از دست مردمم در برم ...
؛[قسمت پایانی]؛
اگر در سخن من
در انتقاد هایی که من میکنم تلخی ای وجود داره
این تلخی را بر من ببخشید
اگر معتقید و می بینید که درِش حقیقت هست ...
9-به چی اعتقاد داری
؛[قسمت اول]؛
به چی اعتقاد داری ؟ به عشق یا نفرت ؟
به چی اعتقاد داری ؟ به علم یا ثروت ؟
به عشق های قدیمی یا کینه های نو
به جیب های خالی یا سینه های پر
به چی اعتقاد داری ؟ به قطره های بارون ؟
یا شاید حتی به سکوت لحظه های آروم
به خنده های یه بچه ی کوچیک
یا به گریه های یه مرد تو خنده ی روتین
به زندگی خوب توی لحظه های الان
یا به کشتن مردم توی غزه یا که عراق
به هوس های کثیف یا نصیحت پیرا
به شعار های سفید یا حقیقت سیاه
به چی اعتقاد داری ؟ به نوح یا که مسیح ؟
به علی حسن حسین یا 9 تای بعدی
به قناری تو قفس یا کلاغای آزاد
به خوندن درس یا پول توی بازار
ها؟ یه چیزی بوده توی ماها
از بچگی به چیزی مونده تو نگاها
یه چیزی که دستو پای مارو بسته
اون سنته که هنوز روبه روی ماهاست
تورو به هرچی اعتقاد داری
تورو به هرکی که بهش اعتماد داری
قسم ، ناراحت نشو ازم
فقط ، آزاد باش ، مهم نیست که به چی اعتقاد داری
؛[همخوان]؛
منتظر نباش که مرگ تو کی میاد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
حتی اگه کسی سمت تو نمیاد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
حتی اگه میبینی که کسی حرفتو نمیخواد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
آه ...مثل من مثل خیلیا
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
؛[قسمت دوم]؛
خوشی واسه من قد یه بیت آزادی بود
یه کمربند زیر شکم یه بازاری بود
که روشن کرد منو اینبار
که این زندگی دستای چرکی منو میخواد
یعنی پول ، من بهش اعتقاد دارم
پس تو این دنیا نگو بهم اشتباست کارم
مهم ترین چیز واسم زنده بودنه
نمیتونم همش منتظر اتفاق باشم
کل دوران مدرسه همش امتحان دادم
ازم خواستن مثل بقیه با انضباط باشم
ولی من هیچوقت مثل همه نبودم و
حال نمیکنم که همرنگ اجتماع باشم
به چی اعتقاد داری ؟ به من ؟
بگو به قلمم اعتماد داری که من حرف بزنم از
هر چیزی که هست، حتما نداره صرف واست
که گوش کنم به صدای قلبم
نه منتظر اجازم واسه حرفم
نه منتظر چراغ سبز واسه ی حرکت
چون من اعتقاد دارم ، به کارم
پس اعتقاد داره بهم هرکی منو درک کرد
مهم نیست که به چی اعتقاد داری
مهم نیست که به کی اعتماد داری
یا با فکر باز بساز زندگیتو
یا دهنتو ببند و زندگی کن
؛[همخوان]؛
منتظر نباش که مرگ تو کی میاد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
حتی اگه کسی سمت تو نمیاد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
حتی اگه میبینی که کسی حرفتو نمیخواد
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
آه ...مثل من مثل خیلیا
آزاد باش مثل من مثل خیلیا
10-خورشید خانوم
؛[قسمت اول]؛
آفتابه ... ولی سرده !
کوش خورشید خانومه هرزه؟
با کدوم یکی از ستاره های آسمون من خوابیده که نیست رفته
شاید پشت ابره ، منم منتظر نمیمونم که بیاد بیرون و ببینمش
میرم پشت ابرها تا بگیرمش
توی بغلم آآآآخ، سوختم
اخرین باری که دیده بودمت
توی صفحه نمیدونم چندم کتاب نقاشیم بود
یادش بخیر
ای کاش چیده بودمت ... مثل گل
ای کاش چیده بودمت
خب واسم تعریف کن با ابر جلوت رابطت چطوره
شنیدم واسه اینکه کسی نمیتونه ببینت
بر خورده یخورده بهت
این فاصله دوره ، بیا به هم نزدیکتر بشیم
تا دست بکشم روی موهای بورت
به تو محرم شدم با نورت
منم ساکن یه شهر
یه مسافر غریب تو خونه ، وارث یه درد
از چیدن سیب درخت تو آسمونت
مردم من میگن که خورشید خانوم
هنوز خوابه ولی عکست هنوز
گوشه اتاق خدا تو قابه
هرروز پا میشه و گردشو میگیره و میگه به قول زمینیا
خورشید تا ابد پشت ابر نمیمونه نه نه نمیمونه نه
برو عقب منو بغلم نکن
منو آروم میکنی
بذار داد بزنم به همه بگم که
یه روز میای بیرون از پشت ابر
زمینو جارو میکنی
؛[همخوان]؛
بگو میای لعنتی، بگو میای لعنتی
بگو میای.......
بگو میای ، بگو میای ، بگو میای....
بگو میای ، بگو میای...
بگو میای...
؛[قسمت دوم]؛
نگران نباش ، من هوای تورو دارم خانوم
از پشت ابر یهو نیا بیرون
دستتو بده به من خیلی آروم، یکم آروم باش
از ابر جلوت دلگیر نباش
که من حاصل بارش بارون هام
تو این چند ساله جات خیلی خالی بود
وای خیلی عالی بود ، اون وقتا که بودی
من افتادم پایین جات خیلی خالی بود
آفتاب ، بود ولی سرد
این اسمون واسه تو جا دار ، بود ولی تنگ
؛[قسمت پایانی]؛
بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای
بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای
11-یه حس
؛[قسمت اول]؛
شاید امروزه که کسی بیاد که دلسوزه
دلسوزه هر کاری کرده رو حس بوده
تو دور از حسی حیف من میشم اسطوره
اسطوره ای که واسه اینکه بشه حیف زوده
واسه اینکه بشم حیف زوده
با توام که کل روزهای زندگیت عیب بوده
یه زمستونه
توی دلم و واسه خالی کردن عقده های دلم شعر خوبه
آره شعر خوبه
دوس دارم کلماتم غرورتو بشکونه
شما ها اکثرتون عینه همین، پس غریبه ام من
دور و ورم هم یا گرگن یا خیلی احمق
یه راه صاف ، گذاشتم جلو پات
یا مثه من باش ، یا برو زیر خاک
بعد مرگت می گن خاک یه مشت آشغال خورد
بعد من می گن که قهرمان داستان مرد
؛[همخوان]؛
یکم فکر کن ، به حرفام پر درد
منم شده کل شبهام پر غم
مردم می خوان مارو به خاطر حسمون
مردم می خوان مارو به خاطر فکرمون
پس یکم فکر کن ، به حرفام پر درد
منم شده کل شبهام پر غم
مردم می خوان مارو به خاطر حسمون
مردم می خوان مارو به خاطر فکرمون
؛[قسمت دوم]؛
بهرام باز میگه و می خونه و دلش باز میشه
خودشو بقیه خوب میدونن که راست میگه
تو بودی که مسخرم کردی واسه فکری که داشتم
منم بازیم نبوده توپ چل تیکه
خوراکت کتاب های شکسپیر ، ها؟
ولی فک می کنم دلتو کردی له زیر پات
من یه وظیفه ای دارم که باید انجام بدم
دوس ندارم باشم ، ولی یه حس میگه باش
یه حس ...
یه حس می گه بمون
به گلوی خستم یه حس می گه بخون
هر چند اگه خونی تو رگم نیاد
هر چند... اگه پولی در نیاد
فکر کن،فکر کن لعنتی
به خیلی چیزا باید فکر کنی بعد از این
من نمی خوام بشه جات مال من
بدون کافیه فقط یه مداد واسه من
؛[همخوان]؛
یکم فکر کن ، به حرفام پر درد
منم شده کل شبهام پر غم
مردم می خوان مارو به خاطر حسمون
مردم می خوان مارو به خاطر فکرمون
پس یکم فکر کن ، به حرفام پر درد
منم شده کل شبهام پر غم
مردم می خوان مارو به خاطر حسمون
مردم می خوان مارو به خاطر فکرمون
؛[پل]؛
این واسه اونایی که چکای میلیونی می نویسن ...
واسه اونایی که هیچ احساسی ندارن....
بیا با هم یه سری معامله بکنیم..ها؟چطوره..؟؟
؛[قسمت سوم]؛
اصلا خوشی ماله تو و کلی غم مال من
هر روز مال تو و هر شب ماله من
بقیه ی عمر من
مال تو باشه و یه گوشه از دل بچت مال من
از اون مخ پوکت ، یه گوشش مال من
کل دنیا ماله تو
یه کوچش مال من
قدرت مال تو و جرات مال من
شانس مال تو و فرصت مال من
یه درخت مال تو و میوش مال من
حرف زور مال تو و کینش مال من
یه قصر مال تو و یه کفن مال من
اصلا بهشت مال تو و جهنم مال من
فقط دست از سرم بردار ...
12-یاغی
؛[قسمت اول]؛
من اون شیطونم که جلو هیچ آدمی تعظیم نکرده
رونده شد ولی توی کاری که می کنه
هیچ وقت هیچ جا تردید نکرده
پس بذار بگم بهت که یاغیم
دور و ورم همه عاصین
تو یه پیکی من ساقیم
اینجا ام جهنمه اونایی می فهمن منو که مثه من ازش شاکین
زنده باد، اون دستی که روی دیوارای بی روح این شهر یه نقشی بزنه
زنده باد، اون لبی که تو گوشه خیابونای این خراب شده باز شه حرفی بزنه
زنده باد، اونی که میدونه رقص فقط واسه شادی نیست...
اونی که رقاص هر سازی نیست
اونی که می دونه کار ما ها واسه بازی نیست...
به ما می گن یاغی ، یعنی سرکشم
تو این زندگی سختی کشیدم ولی میرسم به نرمشم
اگه جایی دیدی منو پلیسو خبر کن و
اسم جدیدم رو فریاد بزن، یاغی
اونی که همیشه باقی میمونه
یاغی ، اونی که همیشه یاغی می مونه
یاغی ، وقتی گلوله هام خالی میشن
مخ تو یه جای دیگه و من جای دیگم...
زندگی از تنم آویزونه
چرخش زندگی نا میزونه
پستی و بلندی کندی و تندیشو کم و زیاد می کنه تا میتونه
در کل بگم من آلودم به مردم و مردم به من اما
اون یاغیا منو می خوان و من یکی مثه اونا
؛[همخوان]؛
یاغی ، اون که هر کسی عاصیه ازش
یاغی ، اون که زندگیش بازیه همش
یاغی ، اگه مثل ما آزاده ای
دستات بره بالا اگه آماده ای
؛[قسمت دوم]؛
موسیقیه زیر زمین و فرهنگشو
من ساختمو جماعت هم رنگش شد
عُرف... از من شکست خورد
تا له کنم ادمای هفت رنگشو
اگه یه سری بیرون خونه زدی
ببین جای کفشمو روی قوانین این شهر
لعنتی من اینم نه یکمی کمتر و نه یکمی بیشتر
من از اونا نیستم که با نیشخند
رد شم از آشغالایی که دور شماهانو دور ماها نیستن
به قدر کافیم سوژه واسه له کردن دارم نخواه که بری توی لیستم
لالایی خوندن و خوابم نبرد
پشت من حرف زدن باور نکن
تو به نفعته حرفام بدون
امشب رو سر کن با ما
یاغی ، اون که همه چی شو از دست داد
یاغی ، ولی آزاد بود هر بار
یاغی ، اون حقی که باطل نشد
زنده باد اون دیوونه که عاقل نشد
یاغی ، بذا بپره خواب از سرت
یاغی ، اگه گذشته آب از سرت
یاغی صداتو یه نمه آزاد کن و
مثه من فریاد بزن : یاغی
بگو با مایی
هر چند همه چی رو باختیم ولی آزادیم
نمی خونم لالایی
چشماتو باز کن بگو که هنوزم بامایی
چی زدی که هنوز بالایی
اگه هنوزم جا داری
اینو گوش کن
امشبو سر کن با ما
؛[همخوان]؛
یاغی ، اون که هر کسی عاصیه ازش
یاغی ، اون که زندگیش بازیه همش
یاغی ، اگه مثل ما آزاده ای
دستات بره بالا اگه آماده ای
13-عجیب
؛[مقدمه]؛
آه...این واسه همه ی آدمایی که توی رویاهاشون زندگی می کنن
واسه ی همه ی اونایی که زندگیشونو فقط توی رویاهاشون دیدن
واسه ی همه ی کسایی که دنباله یه جای
بهترن..مثه من مثه تو ...
؛[قسمت اول]؛
عجیب شده ببین
مردی هست که باهاش عجین شده یه چیز
که مثه توی فیلما
خشابو پر کنه هرکی رو که گه خوره ببنده به تیربار
حس می کن حرفش نیست ادعا
یه میکروفون داره با یه لیست اتهام
که باهاش خاطرات تلخ داره اون
زیر پاهاش زخمیه فرق داره اون
با همه آدمایی که تو زندگیم دیدم
اونو مثه قهرمان یه قصه می بینم توی آینه هر روز
دوس داره بره به یه جای انقد دور
که هیچکسی دیگه نباشه دور و برش
ببینه جلوترش رو یه خونه
که پلیسی نباشه جلو درش
ولی حیف که زندگی رویاست فقط
مگه اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
؛[همخوان]؛
تعبیر رویام پای تو
تا اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
تغییر دنیام پای تو
تا اینکه پیدا بشه همیچین جایی واسه من
نه تو حسم ، نه ، نه تو اسمم ، نه
نه تو دل من و تو نباشه جایی واسه غم
ولی حیف که زندگی رویاست فقط
مگه اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
؛[قسمت دوم]؛
یه جای خوب ، یه جای توپ
یه جایی که دشمن نباشه جای دوست
بشه بود
بشه موند
بشه خوب بود
بشه خوب موند
آره بشه خوب موند توش
یه جایی که تو بندرش
ماهی گیر نباشه و پشت سنگرش
توپ و تیر نباشه و توی جنگلش
روباه و گرگ
سلطان جای شیر نباشه
و مـــــــــن... برم یه جایی که بشه نفس کشید
یه شهری که نشه روش قفس کشید
یه جایی که یه آدمی مثل من امیدوار باشه
که با حرفش یکم عوض بشید
یه جای خواب ، یه خواب راحت
که بتونم بسازم تو خوابم رویامو آخر
ولی حیف ، که زندگی رویاست فقط
مگه اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
؛[همخوان]؛
تعبیر رویام پای تو
تا اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
تغییر دنیام پای تو
تا اینکه پیدا بشه همیچین جایی واسه من
نه تو حسم ، نه ، نه تو اسمم ، نه
نه تو دل من و تو نباشه جایی واسه غم
ولی حیف که زندگی رویاست فقط
مگه اینکه پیدا بشه همچین جایی واسه من
14-اوترو
؛[قسمت اول]؛
من میمیرم مثل مــــــرد
تو زندگی کن مثه ترسوها
آخرش تو یه جای سرد بخواب
اما لالایی های منو توی گوشات نگه دار
قصه نگو
فقط بگو بهم آخر قصت کلاغ به خونش میرسه یا نه
اینو به بچم هم می گم اگه بمونه یادم
درس اول کتاب خیابون من اینه آن مرد با چوب آمد
واسه جنگ
اونم یه عوضی مثه توئه یه عوضی مثه من
راز باش ولی فاش نشدنی
تو قفس باش ولی رام نشدنی
پاک باش حتی اگه دوس داری عکس همه باش ولی قاب نشدنی
مثل آدم های بد،خوب حرف نزن
واسه هر مزخرفی الکی کف نزن
خوشحال باش واسه چیزایی که داری
نترس
ترس کار آدمای عاقل نه من
قافیه هارو بزار کنارو اصل مطلبو بچسب
عادت دارم حرفم رو بگم
ماه باش واسه شبات
راه باش واسه پاهات..راننده باش
فرمون و دست خودت بگیر و دنده بده با گاز
دکتر باش واسه دردات
مرحم باش واسه زخمات
روشن باش واسه فردات
تو خودتی و خودت
اینو قبول کن از من
اوستا کار پادو نمیشه..کسی خوشبختی رو به تو کادو نمیده
بجنگ واسه چیزی که می خوای
بجنگ واسه چیزی که می خوای
؛[قسمت پایانی]؛
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

سکوت سرشار از سخنان نا گفته است از حرکات نا کرده ، اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده
امیدورام لذت برده باشید