پس از هفتهها گمانهزنی و فرستادن انواع و اقسام نشانههای بازگشت وایت فمیلی از سوی تیم WWE سرانجام در اپیزود 17 ژوئن از شوی ماندی نایت راو شاهد بازگشت آنکل هَودی به همراه دوستان مرموزش به WWE بودیم.
طرفداری | پس از پایان مین ایونت راوی این هفته و در حالی که جی اوسو پیروزی و راهیابی خود به بازی نردبانی MITB را جشن گرفته بود، ناگهان سالن در تاریکی مطلق فرو رفت و پس از لحظاتی شاهد بازگشت برادر بری وایت فقید، بو دلس در قالب کاراکتر آنکل هَودی به همراه 4 ستاره دیگر به تلویزیون WWE بودیم.
ساعاتی پس از پایان شو اکانت رسمی WWE در یوتیوب نسبت به بارگذاری صحنه این اتفاق اقدام کرد و تا لحظه نگارش این مطلب تعداد بازدیدهای این کلیپ در آستانه رسیدن به عدد 3 میلیون قرار دارد.
در این یادداشت نگاهی به برخی نظرات هواداران درباره این صحنه انداختهایم.
بازگشت گروه آنکل هودی، بازگشت سث رالینز، حمله اوتیس به گیبل، استعفای درو و کارهای همیشگی لیو... این اپیزود راو خیلی خوب بود.
بخش شگفت انگیز ماجرا این است که آنها این صحنه را زنده و در یک برداشت و در حضور تماشاگران انجام دادند. فوق العاده بود.
جوری که اَبی جادوگر به درب پشت سرش اشاره کرد که گویی میگفت " ببینید چه کردیم" را بسیار دوست داشتم.
زدم زیر گریه. باورتون نمیشه چقدر دلم برای بری تنگ شده. موزیک Shatter مرا احساساتی کرد.
فانوس، " ما اینجا هستیم" و فوت محکمی که در فانوس شد، از آن جنس کارهای وایت فمیلی بود. در کنار یک دبیو (نخستین حضور یک ورزشکار) عجب گرامیداشتی بود.
این اپیزود راو بیشتر حس و حال " راوی بعد از رسلمنیا" داشت تا راویی که واقعا امسال بعد از رسلمنیا پخش شد.
جی اوسو گفت "من دنبال جنگ با اینا نیستم" خخخ
لبخند بو دلس هنگام دیدن کرمهای شب تاب تقریبا من را به گریه انداخت.
عجب فیلمبردار شجاعی خخ
اگرچه بری وایت مرده، اما در حقیقت دوباره میتوانیم حضورش را احساس کنیم. عالی بود.
اینکه اریک روئن پتک در دست داشت را دوست داشتم. درست مثل روزهایی که کنار لوک در تگ تیم بلاجن برادرز بودند.
جاجمنت دی: ما ماندی نایت راو را اداره میکنیم.
گروه هودی : ما اینجاییم.
جوری که تیلور روی پنجه پا پایین آمد که انگار کاراکتر آنکل هَودی در هوا معلق بود، نبوغ خالص بود. همین جزئیات کوچک آن را خاصتر هم کردند.
همه چیز این راو فوق العاده بود. جمعیت، مسابقهها و تهیه کنندگی همه درجه یک بودند. این راو در تاریخ جاودانه خواهد شد.
جوری که بو دلس در تمام مدت نگه داشتن فانوس لبخند زد، به من این حس را داد که برادر کوچک مشعل برادر بزرگ را حمل میکند.
نمیتوانم تماشای مجدد این شاهکار را متوقف کنم.