هفته اول يورو 2024 خالی از شگفتی نبود همانطور كه در تمامی تورنومنت های ديگر فوتبال شاهد شگفتی بوده ايم.
3-اسلوونی1-1دانمارك:يك حمله شديد و يك امتياز
اسلوونی و دانمارك يكشنبه همين هفته به مصاف هم رفتند و نتيجه اين بازی نتيجه ای جدا از پيش بينی های كارشناسان و طرفداران فوتبال بود.هر چند كسب يك امتياز را نمی شود يك شگفتی فوق العاده دانست،اما به هر شكل كسی هم انتظار همين يك امتياز را از اسلوونی نداشت.
يخ بازی كمی دير باز شد و اولين شوت مسابقه از ويكتور كريستنسن در دقيقه11 بود كه با نااميدی فراوان به اوت رفت.دانمارك چه در دقايق ابتدايی مسابقه و چه تا پايان بازی صاحب توپ و ميدان بود و موقعيت هايی را هم يكی يكی ايجاد كرد و خيلی زود به وسيله كريستين اريكسن در دقيقه 17 به گل رسيد.گلی كه نه فقط كار اريكسن،بلكه كار يك تيم بود و اصلا هم باد آورده نبود.
پس از اين گل هم بازی به همان روند ادامه يافت و البته اسلوونی هم دقايقی جلو آمد اما مقابل حملات دانمارك ناچيز بود.دانمارك صاحب توپ و ميدان بود و حملاتی را به روی دروازه حريف ايجاد می كرد اما با فرصت سوزی يا حضور درخشان يان اوبلاك نتوانست به گل دوم برسد.جدی ترين فرصت سوزی ها از اريكسن بود كه در شرايطی عالی ضربه اش را به آسمان كوبيد و هويلوند هم يك شانس مسلم را در دقيقه 64 و در يك قدمی دروازه از دست داد كه البته در آن صحنه يان اوبلاك هم حضور موثری داشت.
تصاحب توپ و ميدان از سوی دانمارك به همين روند ادامه داشت تا اينكه در دقيقه74 اسلوونی برای دقايقی بر خلاف جريان بازی يك موج حمله ايجاد كرد.اسلوونی بالا آمده بود و در دقايق 74،76،77 سه موقعيت جدی را روی دروازه حريف ايجاد كرد.در دقيقه76 تير دروازه دانمارك لرزيد و در دقيقه 77 يانزا با يك ضربه زيبا اينبار تور دروازه دانمارك را لرزاند.
اسلوونی پس از اين گل دقايق ديگری هم فشار نرمی را روی دروازه حريف ايجاد كرد و سپس دوباره نوبت دانمارك شد تا حملات خود را ادامه دهد،اما هر دو موج حمله بی فايده بود و اسلوونی توانست از دانمارك امتياز بگيرد.قابل ذكر است كه حملات اسلوونی پس از گل اول اين تيم خطرناك تر و موثر تر از حملات دانمارك پس از اين گل بود.
دانمارك در بيشتر دقايق بازی حمله كرد و از فشاری كه ايجاد كرد لذت می برد و شايد گمان می كرد يك گل كافی است؛اما اسلوونی با يك موج شديد حمله ثابت كرد هرگز يك گل كافی نيست؛حتی مقابل اسلوونی
2-رومانی3-0اوكراين:كسی نخواهد گفت كه رومانی فقط28% مالكيت داشت
اوكراين به طور كامل در نيمه اول صاحب توپ و ميدان بود،اما يك لغزش كار را خراب كرد.پاس اشتباه لونين زمينه ساز گل اول با شوت زيبای استانچيو شد تا اوكراين بر خلاف جريان بازی عقب بيفتد و پس از اين گل اوكراين دوباره تا پايان نيمه اول شرايط را برگرداند اما نتيجه را نه.
در واقع اوكراين با وجود داشتن مالكيت توپ در نيمه اول موقعيت های خيلی خطرناك ايجاد نكرد،اما رومانی با دريافت يك اشتباه از حريف،آن سودی كه بايد می برد را برد.
شرايط در نيمه دوم در دقيقه 56 به ثبات رسيد،اما پيش از آن رومانی باز هم با يك شوت زيبا در دقيقه پنجاه و سوم به گل دوم دست يافت.لونين اين بار هم تا حدودی مقصر بود و البته ضربه مارين به بازيكن اوكراين اصابت داشت و باعث تغيير جهت شد.
در دقيقه57 رومانيایی ها مثل يك تيم باتجربه از ضعف روحی حريف استفاده كردند و با ارائه خلاقيت فردی و دو نفره در زدن ضربه كرنر دفاع متزلزل اوكراين را بار ديگر تنبيه كردند.وقتی كه فشار زياد بود و اوكراينی ها از لحاظ روحی حال بدی داشتند،آنان از دری وارد شدند كه اوكراينی ها انتظارش را نداشتند.آنان به جای سانتر و ضربه سر،دريبل و شوت از زاويه بسته را امتحان كرده و به گل رسيدند.
سپس دوباره اوكراينی ها مالك توپ شدند و موقعيت هايی را هم ايجاد كردند و حتی يك بار تير دروازه حريف را در دقايق پايانی به لرزه در آوردند،اما برای گلزنی كافی نبود.رومانی كار خودش را كرد،با 28% مالكيت و 2 شوت در چارچوب بازی را 3-0 برد.مسلما كسی نخواهد گفت كه اوكراين برای گلزنی 70 دقيقه تلاش كرد و رومانی 20 دقيقه يا كمتر.همه خواهند گفت كه رومانی تيم برتر ميدان بود،چرا كه به خوبی از حمله اش استفاده كرد و اصطلاحا مفيد حمله كرد.
3-بلژيك0-1اسلواكی:وقتی تمام كنندگی نباشد
مشكل دو تيم بر سر تاكتيك نبود،بلژيك از 4 شانس مسلم خود يك استفاده نبرد و مقصر اصلی هم روملو لوكاكو بود.البته تا حدودی هم بدشانس بود چرا كه دو گل لوكاكو مردود اعلام شد؛اما در كل بايد گفت كه لوكاكو موقعيت های بزرگی را خراب كرد.
اولين موقعيت خوب را در دقيقه 3 همين لوكاكو از دست داد؛جايی كه در شش قدمی دروازه توپ را به وسط دروازه و جايی كه دوبراوكا(گلر اسلواكی)بود زد.در دقيقه 7 بلژيك گل اول خود را روی يك اشتباه خورد و تا پايان بازی هم نتوانست آن را جبران كند.
درست است كه موقعيت های اسلواكی به جز تك گلشان شانس های بزرگ گلزنی نبودند،اما اين تيم خيلی هم مثل رومانی و اسلوونی بی خيال مالكيت نبود و در نيمه اول از اين لحاظ آمار پاياپایی ثبت شد.البته در نيمه دوم ورق برگشت و بازيكنان بلژيك حملات بيشتری را ترتيب دادند و موقعيت های بيشتری بدست آوردند.
در دقايق 21،42،62 بلژيك موقعيت های خوبی داشت اما بازيكنان اين موقعيت ها را از دست داد و در دقايق 56 و 82 بلژيك توسط لوكاكو دو گل مردود به ثمر رساند.
تنها چيزی كه در رابطه با اين بازی می شود گفت اين است كه برای بردن بايد تمام كنندگی داشته باشيد.حداقل دانمارك يك گل جلو بود و قدر موقعيت هايش را ندانست اما تيمی كه از دقيقه7 عقب افتاده چه بهانه ای می تواند برای نزدن گل ها داشته.
معمولا انتقادات زيادی به روملو لوكاكو بابت تمام كنندگی می شود؛چنانچه پپ گوارديولا می گويد:اگر لوكاكو در اينتر و بازی فينال نبود،شايد ما قهرمان نبوديم.در چنين شرايطی تيم بلژيك می توانست همه بار ها را بر روی دوش لوكاكو نگذارد و با دو يا سه مهاجم بازی كند(استفاده بيشتر از تروسارد،اوپندا و باكايوكو)،نه با يك مهاجم نوك(كه لوكاكو باشد)