کلا ۸ روز مونده بود به روز تحویل کارا و نمره گرفتن
منم مونده بودم با اینهمه نقاشی و کار گل بازی و گچ و مچ و اینا که ریخته سرم چیکار کنم
داشتم گریه میکردم یدفعه کبیرنالدو منو تو کوچه دید گفت گریه میکنی؟
گفتم رونالدوووو اوحوححح (صدای گریه)
رونالدو منم کارامو انجام ندادم
بعد کریس با با معرفتی گفت کارت چیه
گفتم کارای دانشگاه
بعد تابلو آوردم گفتم بیا بکشیم رونالدو تازه خمیر بازی چیز گل بازیم هست
رونالدو گبیر به خواطر من فداکاری کرد و به جای بازی در فینال‌جام جهانی اومد کارای منو انجام بده برای حمین تو مرحله حذفی گل نزد و مسی قهرمان شد
رونالدو گفت تابلو ها رو بیریز اینجا خب قرمز بده
گفتم رونالدو آسمون آبیه ها داریم منزره میکشیم
گفت زر نزن وقتی میگم قرمز بده لباسم تو پرتقال قرمزه آبی مسیه نفهمیدی هنوز اینارو
گفتم خب رونالدو مسی تو بارسا قرمزشم داشت
بعد گفت بیشترش آبی بود شورتشم آبی بود
گفتم ولی اون سال که تو نیمه نهایی اروپا هذفت کرد بیشترش قرمز بود
بعد کریس گبیر اصبانی شد اسپری رنگو پرت کرد گفت کاراتو انجام بده خاگ بر سرت نشسته با من بحث میکنه
گفتم رونالدو چرا هی رنگ رو رنگ میزنی خب این که چیزی معلوم نیست چ شکلیه
رونالدو گفت اخه مگه تو هنر میفهمی این سبک پنالتیسمه
گفتم پنالتیسم?
گفت آره یچیز بین کوبیسم (شروع به کوبیدن تابلو کرد) و نکوبیسمه (کوبیدن تابلو رو متوفف کرد)
بعد گفت تمام کت شلوارم رنگی شد اوض پلیستیشن بشین درساتو انجام بده
گفتم رونالدو اول تابلو رو تموم کن بعد بریم سراق چیز درست کردن با گل و گچ و اینا
کریس گفت وقتی بهترین بازیکن تاریخ جلوت نشسته ببند من همزمان ۲۹ تا کار رو میتونم باهم انجام بدم
گفت آب بده
بعد گفت این آب چیه دادی من ریختم این گل چرا این شکلی شد
گفتم خودت گفتی آب بده رونالدو
بعد کریس گفت اون گچو بده مالیدمش به همین کاردک همنو ببر بگو با گچ کاردک درست کردم
گفتم کریس تابلو ها رو فراموش نکنیم
بعد داد زد گفت تو مجسمه برا نشستی تماشا میکنی کار توعه همشو من انجام دادم که
بعد گفت چرا زرد میزنی این خورشیدهههه
گفتم خب خورشید زرده دیگه
رونالدو گفت آها من فکر کردم که داری خورشید دختر همسایمونو میکشی
بعد گفت اون اسپری رنگ بندا اینور
یدفعه تلفن کریس کبیر زنگ خورد
الو جناب بفرمایید
بدر هاری: گریس الو الو تو بازی ترابوزان اسپور و دسته گل زنجان پنالتی گرفته شده
رونالدو: پنالتی ؟ مطمئنی؟ کو این جت شخسی من..
بعد گریس کبیر وسط کار بلند شد رفت پنالتی رو بزنه و من موندم با ی آلمه تابلوی گلی
البته من که ناراهت نشدم چون خیر و سلاح را کریس میداند هتنا پنالتی برای نجات جهان بوده
