سوکراتس کورینتیانسهمه قبول دارن که چیدمان های سنتی فوتبال مثل 433 یا 352 خیلی وقته که کمرنگ شدن. حتی ارنج های همسان هم به خاطر تعیین شعاع حرکت خاص توسط هر مربی برای هربازیکنی در عمل شباهتی به هم ندارن. ولی بیماری قیاس بازیکن ها با هم انگار زوال ناپذیره. آخه قیاس کروس با اینیستا چه عقلانیتی توش هست؟ هر کدام استایل خودشون رو داشتن و توان ویژه خودشون. مسی هم نتونست براییک بارسای بی ژاوی چمپیونزلیگ بیاره. حالا باس بگیم دلیل اصلی افتخارات اروپایی بارسا، ژاوی بوده و بقیه پشم؟ بازیکن توی تیم تعریف میشه. امسال اگه نونیز موقعیت هایی رو که صلاح براش ساخته بود گل میکرد یکی از بهترین امارهای پاس گل برای صلاح ثبت میشد. یه لحظه تصور کنین که سوارز یا تورس به جای نونیز در لیورپول بودن. درسته که بهترین ها معمولا جذب بهترین تیم ها میشن اما فقط معمولا. کروس برای رئال بهترین بود. آرامش و دقت بی نظیرش. تنظیم نبض بازی. پاس های درخشانش و ...به کار ما اومد. ممکن بود بره بارسا و هیچ وقت این کروسی نشه که الان هست. کوتینیوی بارسا با کوتینیوی لیور قابل قیاسن؟ انتخاب اشتباه کارنامه بازیکن و هزینه باشگاه رو نابود میکنه. تورس لیورپول و تورس چلسی. شوچنکوی میلان و شوچنکوی چلسی. کروس میدونست چرا میاد مادرید و باشگاه هم میدونست توانایی های کروس چیه. دیگه این حرفا که کروس دریبل ریزبلد نبود یا تعداد پاس گلشاز فلانی کمتره واقعا نشون دهنده اشراف نداشتن بر اهمیت کارگروهی در فوتباله. بهترین پاسور دنیا رو ده متر از دروازه دور کن و ببین که امار پاس گلش به شدت افت میکنه. مربی ها براشون تیم مهمه نه بچه بازی کاربرای سایت ها.