اختصاصی طرفداری | دیشب، پیش از فینال لیگ اروپا در دوبلین، پیوندی تاریخی و نسبتی آشنا میان دو فینالیست تورنمنتهای اروپایی این فصل، آتالانتا و فیورنتینا که حسابی جدا از غولهای سرزمین چکمه یعنی یووه، اینتر، میلان و رم دارند، چشمانم را به خود خیره کرد. حواسم را از معجزهی بینقص ژابی آلونسو به دو شهر دیدنی، برگامو و فلورانس برد و تصمیم گرفتم از نسبتهای تاریخی میان دو تیم، مربیان و طرفدارانشان بنویسم.
مطلب، در پیچهای انتشار آن چرخید و به قبل از بازی نرسید؛ اما برایم بازی دیشب را به معاملهای شیرین، دلچسب و برد برد بدل ساخت. اگر کوزن بازی را میبرد، فصل کامل آلونسو جاودانه میشد و در صورت موفقیت تیم گاسپرینی، چیزهایی که در این مطلب از مقابل چشمتان میگذرد عینیت مییافت.
در همان نیمهی اول بازی، ویژگیهای یک فینال چشمنواز میان دو تیم که نامشان در ردیف بزرگان همیشه حاضر در بازیهای نهایی بود به چشم آمد. بدون احتیاط، بدون اتلاف وقت و دو گل سریع از آبی و مشکیپوشان آتالانتا. در شرایطی عادی کار تمام شده به نظر میرسید؛ اما همگی خوب میدانستیم لورکوزن این فصل با بازگشتهای همیشگی تعریف میشود. برابر قرهباغ، وستهم، رم...
اما این بار خبری از بازگشت نبود. آلونسو پیشتر گفته بود باید بدانیم روزی فرامیرسد که خبری از گل در آخرین دقیقه نخواهد بود و آن روز، در بدترین زمان ممکن فرارسید. تمامی برهههای خوب زمانی به پایان میرسند، اما فکر نمیکردیم روند شکستناپذیری بایرلورکوزن به این شکل بیرحمانه پایان مییابد. آنها شوکه بودند، و هر بار آتالانتا به سمت آنها میآمد وحشتزده به نظر میرسیدند.
حقیقتاً نمیتوانم باور کنم که آدمولا لوکمن چقدر خوب است. هر چیزی که او لمس کرد به طلا تبدیل شد و کیفیت همه گلهای او در سطح بالایی قرار داشت. گل سوم "WOW" همه فوتبالدوستان را در آورد و همگی دهانمان باز مانده بود. لوکمن انقدر خوب بود که به دهمین بازیکنی تبدیل شد که در نشریه سختگیر و معروف اکیپ فرانسه در یک بازی نمره ١٠ را دریافت کرد.
این یک WOW دیگری هم به همراه داشت.
جام و رکورد لورکوزن محو شد و در سویی دیگر مردان آتالانتا مأموریتی ناتمام را تمام کردند. تاریخ را نوشتند و به سطوری که در زیر میخوانید جلایی دیگر دادند. آتالانتا، و چند روز بعد فیورنتینا، دو تیم ایتالیایی حاضر در فینالهای اروپایی امسال.
تاریخ زندگی میکند، نفس میکشد. تاریخ نوشته میشود، اما همیشه فصلهایی برای نوشتن باقیمانده است. دو تیم فیورنتینا و آتالانتا دوباره فینالیست شدهاند. یکی در فینال کنفرانس لیگ و دیگری در فینال کوپا ایتالیا و لیگ اروپا.
یکی جام را با نمایشی معرکه در فینال و فتح جام برابر بایرلورکوزن و دیگری در انتظار افتخارآفرینی. آنها فینالیست هستند. بهتنهایی، بیانیهای واقعی و کوبنده است. ویژگی متمایز از تعریف دوران، برای دو مربی، وینچنزو ایتالیانو و جیان پیرو گاسپرینی، دو باشگاه و لیگی بنام سری آ.
فینال آتن در ۲۹ می سومین فینال ایتالیانو در سه فصل در فیورنتینا خواهد بود و فینال دوبلین پنجمین فینال گاسپرینی در هشت سال گذشته با آتالانتا بود. بهناچار مسیرهای آنها در طول راه برای یک رقابت جدید تلاقی میکند. سبقت از یکدیگر، رقابت، برتری در مربیگری.
گاسپرینی با فلورانس و فلورانسیها دوست نیست. شهر و تیم رنسانس نیز احساس مشابهای دارد. پانزده سال پیش، تیم جنوای او با تعداد امتیازی که فیورنتینا در رده چهارم قرار داشت کار خود را پایان رسید، اما بهخاطر نتایج رقابتهای رودررو از حضور در لیگ قهرمانان اروپا بازماند. از قضا، مربی فیورنتینا در آن زمان، چزاره پراندلی، مربی ایتالیایی، اهل منطقه اطراف برگامو بود و علاوه بر بازی برای آتالانتا، کار مربیگری خود را نیز در آکادمی افسانهای آن آغاز کرد.
زمانی بود که آتالانتا، فیورنتینای استفانو پیولی را از نیمهنهایی کوپا ایتالیا در سال ٢٠١٩ حذف کرد و برای اولینبار در ٢٧ سال گذشته در فلورانس به پیروزی رسید. اما از زمانی که ایتالیانو روی کار امده اوضاع تغییر کرده است.
فیورنتینا، «کریپتونیت» آتالانتا شد. آنها را در اولین فصل خود از کوپا ایتالیا حذف کرد و در هر بازی در لیگ و جام حذفی مقابل «برگاماچی» پیروز شد و فصل گذشته به فینال کوپا ایتالیا و لیگ کنفرانس رسید.
در ماه آوریل، به نظر میرسید که این روند احتمالاً ادامه خواهد داشت. فیورنتینا دوباره در نیمهنهایی بازی اول را با نتیجه ١-٠ از آن خود کرد، اما موقعیتهای ازدسترفته و فرم استثنایی مارکو کارنسکی، دروازهبان آتالانتا که یکی از بهترین سیوهای فصل را انجام داد و ضربه نیکو گونزالس را رد کرد، پیامد دیگری داشت.
آتالانتا آنها را مجبور کرد سه هفته بعد در ورزشگاه «گویس» قیمت شانسهای ازدسترفته را پرداخت کنند، حالا نوبت آنها بود که در یک فصل به دو فینال راه پیدا کنند. آتالانتا اکنون به تعداد ١١٠ سال قبل از انتصاب گاسپرینی به فینالهای کوپا ایتالیا رسیده است. هواداران آنها امیدوارند سومین بار خوششانس باشند زمانی که هفته آینده مقابل یوونتوس در رم بازی میکنند.
اما فینال اروپا؟ این چیزی بیسابقه است.
آتالانتا در سال ١٩٨٨ بهعنوان تیم دسته دومی به نیمهنهایی رقابتهای منقرض شده جام برندگان جام راه یافت. آنها دقایقی بیشتر برای کسب مقام چهارم و بازی در لیگ قهرمانان اروپا در سال ٢٠٢٠ فاصله نداشتند اما در وقتهای تلف شده، با ١٠ نفر دو گل از پاری سن ژرمن دریافت کردند، بهخاطر اینکه گاسپرینی از تمام بازیکنان ذخیره خود استفاده کرده بود و نمیتوانست ریمو فرویلر مجروح را تعویض کند.
بعد از کوبیدن و کوبیدن، دروازهها بالاخره باز شد. آنها در دوبلین با لباسهای مشابه و تغییرات بسیاری ظاهر میشوند. این داستانی شبیه به فیورنتینا است. تیمی که در دقیقه ٩٠ از وستهم یونایتد در فینال لیگ کنفرانس فصل گذشته شکست خورد. برایتون ایگور را خرید، مدافع میانیای که اشتباهش منجر به گل جرد بوون و قهرمانی وستهم شد.
اینک فیورنتینا، تیمی که پس از استخدام ایتالیانو، پنج سالی بود به اروپا راه نیافته بود، برای اولین بار پس از رئال مادرید در اوایل دهه ١٩٦٠، به دو فینال متوالی اروپایی راهیافته است. جایی که ایتالیانو تنها پس از جدایی فیورنتینا با جنارو گتوزو به دلیل عدم هماهنگی با استراتژی نقلوانتقالات و حضور قریبالوقوع ایجنتش، ژرژ مندز، به این سمت رسید. تنها دیداری که فیورنتینا در لیگ کنفرانس در آن شکست خورد، فینال سال گذشته در پراگ بود.
و برای آتالانتا، حذفهای دلخراش پیش از آن در مقابل دورتموند و پاری سن ژرمن به ایجاد فرهنگی ماندگار کمک کرد و باعث شد این تیم در خارج از مرزهای ایتالیا به تیمی قابل حساب و مشهور تبدیل شود که جانانه به رقابت میپردازد. شبهای رؤیایی در آنفیلد و آمستردام گواه آن است. اما گاسپرینی و ایتالیانو تا پیشازاین دو فینال جامی به دست نیاوردهاند.
جامها همچنان از هر دو مربی فرار میکند. فیورنتینا از زمان سوپرکاپ ایتالیا در سال ١٩٩٦ هیچ جامی کسب نکرده است. بازی معروفی که به «ایرینا، دوستت دارم» معروف شد، گابریل باتیستوتا اسطورهای گلهای خود را در برابر میلان به عشق زندگی خود تقدیم کرده بود. فیورنتینا پس از شکست آتالانتا در فینال کوپا ایتالیا، جایگاه خود را در آن رویداد نمایشی در سن سیرو به دست آورد.
آتالانتا نیز از زمان کوپا ایتالیا بیش از ٦٠ سال پیش بهغیراز سری B در سالهای ١٩٨٤، ٢٠٠٦ و ٢٠١١ هیچچیز دیگری نبرده است. این بازتابی از هویت هر دو تیم است.
هر دو مربی از یک سو، بیصبرانه به دنبال جام هستند. گاسپرینی، در شبی رؤیایی درس خوبی را به آلونسوی جوان داد. اگرچه هم او و هم ایتالیانو، از سویی دیگر، نیازی به آن ندارند.
گاسپرینی گفته:
احمقانه است، مربیان و تیمها را به این شکل قضاوت کنیم. مثل این است که به یک روزنامه نگار بگویید: خوب، شما سردبیر نیستید، درست است؟ آیا این شما را بازنده اعلام می کند؟
البته نظر او گستردهتر از این حرفها است و نیاز به توضیح دارد.
اقتصاد فوتبال، لسترسیتی، بایرلورکوزن و مونپلیه را پس از فتح عناوین لیگ تهی میکند. باشگاههای، شیره تیمهای دیگر را میکشند، استعدادها را جمع میکنند، و شانس دیگران را برای برندهشدن در هر چیزی کاهش میدهند تا جایی که موفقیت برای کسانی که در دایره بزرگان قرار ندارند را نمیتوان صرفاً با جامها سنجید.
استدلال گاسپرینی را در این زمینه کاملاً میپسندم؛
این درست نیست که میگویند شما برنده نمیشوید. تو هنوز برنده بهحساب میآیی. در واقع برد، زیادی هم هست. مثل این است که در کار خود ترفیع بگیرید و بتوانید زندگی بهتری به خانواده خود بدهید. این چیزی است که برای آتالانتا برای اولینبار از سال ١٩٩١ که به اروپا راه یافتیم رخ داد. کسب ٧٨ امتیاز و سوم شدن در سالهای ٢٠٢٠ و ٢٠٢١ چنین احساسی داشت. جامهای زیادی در دوران حرفهای من وجود ندارد؛ اما بهحساب خودم چند مدال کسب کردهام. دو بار شکستدادن لیورپول در آنفیلد مثل دو مدال بود. یا پیروزی خارج از خانه مقابل آژاکس.
و ایتالیانو پس از تبدیل شدن به اولین مربی فیورنتینا پس از ناندور هیدگوتی که دو بار پیاپی به فینال های اروپایی می رسد، معتقد است؛
ما در کتابهای تاریخ خواهیم بود. این فوقالعاده است برای همیشه در یادها میمانیم.
همه از آلونسو، جادوی مربیگری او در اولین سال مربیگری خود، سهگانه و شکستناپذیری بایرلورکوزن صحبت می کردند ولی در نهایت این گاسپرینی بود که برابر پسر اسپانیایی پیروز از میدان خارج شد.
به هر حال نباید فراموش کنیم؛ گاسپرینی و ایتالیانو، آتالانتا و فیورنتینا، و فوتبال قدرنادیده حال حاضر ایتالیا و تیم های سری آ، قبلاً و پیش از این، تاریخ خود را نگاشتهاند. و امروز، با چهرهها و تیمهای جدید، هنوز هم تاریخ نانوشتهای در پیش دارند.