هنوز که هنوز است، تمامی دروازه بانان منچستر یونایتد با پیتر اشمایکل مقایسه می شوند. او به باز کردن دست ها و پاهای اش و استفاده از تک تک اعضای آناتومی اش برای جلوگیری از گل زنی مهاجم حریف در موقعیت های تک به تک، شهرت داشت - تکنیکی که از هندبال بازی کردن در نوجوانی آموخته بود. یک سِیو در برابر همان تیمی که ده خیا در روز یکشنبه ناکام گذاشت، یکی از محبوب ترین سِیوهای اوست.
اشمایکل در آتوبیوگرافی خود می نویسد: "استن کالی مور در سمت راست، نزدیک گوشه محوطه جریمه، صاحب توپ شد. می دانست دروازه کجاست اما نمی دانست من کجا هستم؛ زیرا من به سرعت به سوی او دویدم. دقیقاً در لحظه ای که می خواست ضربه بزند، من را دید. او به شکلی بی نقص به توپ ضربه زد و من خودم را به سوی شوت پرت کردم. توپ دقیقاً به ران پای ام برخورد کرد.
"طبیعتاً کمی درد داشت. قسم می خورم که جای قرمزی توپ در اثر آن برخورد شدید تا 2 ماه بر روی رانم بود...من از آن لحظه درد شدید استقبال می کنم، چرا که به من می گوید تلاش های ام ثمربخش بوده اند...احساس اینکه توپ به پای آدم برخورد کند، فوق العاده است."
حال به جای کالی مور، بخوانید بالوتلی - این مقایسه خود یک مقاله می طلبد - و به جای اشمایکل بخوانید ده خیا. آن ضربه بالوتلی، پرقدرت نبود، بهترین سِیو ده خیا در بازی نبود، حتی بهترین سِیوش از بالوتلی هم نبود اما به دقیق ترین شکل ممکن، نمایانگر رشد ده خیا بود. این جوان اسپانیایی همیشه قادر به انجام سِیوهای آکروباتیک با کشش کامل بدن اش بوده است - یکی از آن ها در برابر چلسی و در برابر هم وطن و هم تیمی آینده اش، خوان ماتا، شاید نقطه عطف دوران حضورش در یونایتد بود - اما او همیشه در بعضی شرایط خاص، بسیار هراسان به نظر می رسید. حال، به دلایل مختلفی، او به مراتب مسلط تر است.
مهارت های فوتبالی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: فیزیکی، تکنیکی، ذهنی و تاکتیکی. طی سه فصل اخیر، ده خیا در هر چهار مورد پیشرفت داشته است.
وی از نظر فیزیکی بیش ترین پیشرفت را داشته است. ده خیا در حالی به انگلستان آمد که دروازه بانی لاغراندام و نسبتاً ترسو بود. او بیش تر از آنکه اندامی ورزشکاری داشته باشد، فرز و چابک بود و فقط 70 کیلوگرم وزن داشت. وی نیاز داشت تا سبک زندگی اش را تغییر دهد: رژیم غذایی او نیاز به بهبودی داشت و مهم تر از همه، وی برای اولین بار شروع به تمرین با وزنه کرد. این مسئله در مقابله با سانترها به او کمک کرده اما علاوه بر این، باعث بیش تر شدن درصد موفقیت او در موقعیت های تک به تک نیز شده است و شاید این یکی از دلایلی باشد که مهاجمانِ بسیاری در هفته های اخیر، مستقیماً به سمت خود او شوت کرده اند. همانگونه که اشمایکل می گوید، یک دروازه بان "به سطح خاصی از تنومندی نیاز دارد تا باعث شود حریف به او احترام بگذارد...برای من این مسئله که حریف ها از حضور من در درون دروازه وحشت زده شوند، بسیار بسیار مهم است."
از نظر تکنیکی نیز ده خیا بسیار بهتر شده است. همانگونه که گری نویل به زیبایی هرچه تمام تر در برنامه «فوتبال دوشنبه شب» در همین هفته اشاره کرد، ،طرز ايستادن ده خیا به مراتب پیشرفت کرده است، مخصوصاً در موقعیت های تک به تک. بهترین دروازه بان ها تا زمانی که ممکن است، می ایستند؛ دروازه بان های ضعیف تر، سریع تر به زمین می نشینند و نتیجتاً فضا و زمان شوت زنی بیش تری به مهاجم می بخشند. در حقیقت شما حتی به دیدن کلیپ هایی از ده خیای مدل 2011 برای دیدن اهمیت این مفهوم نیاز ندارید. عملکرد برد جونز، که بر روی دوتا از گل های یونایتد در آن سوی زمین زود به زمین نشست، گویای همه چیز بود.
از منظر روان شناختی نیز ده خیا اکنون راحت تر به نظر می رسد. او شخصیت جالبی است و برای انتقال زندگی اش به انگلستان، به چالش افتاد. علاوه بر مشکلات متداول ساکن شدن در انگلستان، او به خاطر سرک کشیدن روزنامه های زرد به زندگی خصوصی اش ناراحت بود، می بایست با ماندن دوست دخترش در اسپانیا کنار می آمد و به جای آن، با پدر و مادرش در انگلستان زندگی می کرد. مخصوصاً پدر او به نظر شخصیت مهمی برای ده خیا محسوب می شود. او خود در گذشته دروازه بان بوده و عادت داشت تا با داوید به تمرینات اتلتیکو برود و پس از تمرین به او بازخورد بدهد اما این در یونایتد ممکن نبود. به نظر می رسد که ده خیا به محیط خاصی در خارج از زمین احتیاج دارد.
در درون زمین نیز او به وضوح اعتماد به نفس بیش تری دارد؛ این نکته مخصوصاً در هنگام رویارویی اش با سانترها، بروز پیدا می کند. حیرت انگیزترین داده آماری تحلیل مفصل نویل این بود که نسبت گرفتن-به-مشت کردن توپ ده خیا در این فصل 92 درصد است؛ به ترتیب از 56 به 69 به 92 طی فصول اخیر. حتی اشمایکل هم در این زمینه مشکل داشت و این نکته ای است که به پیشرفت تاکتیکی نیز مربوط می شود.
اشمایکل گفت: "من به این تفکر عادت داشتم که سانترهای بلند از جناحین، مال من هستند. فکر می کردم می توانم بدون هیچ مشکلی به شرایط انگلیسی انتقال پیدا کنم. اما فهمیدم که (در انگلستان) درگیری فیزیکی مهاجم ها (با دروازه بان) در هوا، پدیده ای کاملاً عادی است و من به این مسئله عادت نداشتم. به آرامی شروع به پذیرفتن این مسئله کردم که باید سبک بازی ام را تعدیل کنم."
تطبیق با فوتبال انگلیسی حیاتی بوده است. این نکته شایان ذکر است که ده خیا در همان زمان حضور در اتلتیکو، فوق العاده بود و تنها ضعف آشکار او، شوت های راه دور بود. فوتبال انگلیسی چالش های متفاوتی می طلبد و وی به عنوان کسی که به هنگام ورود، اطلاعات نسبتاً اندکی از لیگ برتر داشت - مثلاً روحش هم از پرتاب های اوت بلند استوک، بی خبر بود - یک سال زمان لازم داشت تا بتواند رویکردش را تعدیل کند.
در انگلستان، هواداران، مفسرین و بازیکنان از اینکه خارجی ها سبک بازی را دشوار می یابند، لذت می برند و مسئله عجیب دیگر، این است که تازه واردها با جنبه فیزیکی لیگ به مشکل برمی خورند. کریستیانو رونالدو، یکی دیگر از بازیکنانی که طی شش فصل حضور در یونایتد به شدت پیشرفت کرد، یک مثال واضح دیگر است. اما، اگرچه این مسئله کنایه آمیز و گاهی شدیداً وطن پرستانه به نظر می رسد، اما بازیکنانی که با شرایط تطبیق پیدا می کنند، شدیداً مورد احترام اند. رونالدو در ابتدا به خاطر ضعف فیزیکی اش مسخره می شد اما در اواخر به عنوان بهترین بازیکن لیگ برتر شناخته شد.
رابرت پیرس از آرسنال در اولین بازی اش در لیگ برتر در زمین ساندرلند، بر روی نیمکت قرار گرفت؛ زیرا آرسن ونگر "نیاز داشت که او (پیرس) درک کند بازی ها در آنجا چگونه انجام می شوند."
پیرس شوکه شد. "پس از گذر 25 دقیقه، گیج شده بودم. هرگز چنین تکل های رعدآسایی ندیده بودم، که کف پاها بالا باشد و دست ها در هوا؛ چگونه قرار بود من اثر خودم را در این چنین فوتبالی بگذارم؟" با پایان یافتن دومین فصل اش، او نیز به عنوان بهترین بازیکن انگلستان شناخته شده بود. مثال های نزدیک تر شامل امثال لوکا مودریچ، داوید سیلوا و تئو وولکات است که به خاطر ضعف فیزیکی شان زیر سوال رفتند اما پس از قدرتمند شدن، احترام بسیاری کسب کردند.
روبهرو شدن با چنین شرایطی برای یک دروازهبان متداول نیست اما ده خیا پیشرفت مشابهی را تجربه کرده است: او در روزهای آغازین حضورش در منچستر یونایتد، یک نقطه ضعف برای تیم محسوب می شد اما اکنون از نظر ذهنی و فیزیکی قوی تر است و تا اینجای فصل از بهترین بازیکنان لیگ برتر بوده است.
یونایتد هنوز هم مشکلات بسیاری زیر نظر فن خال دارد اما برای جوانان در حال رشد در خط دفاعی و سایر بازیکنانی که از لیگ های تکنیکی تر آمده اند و به تدریج به فوتبال انگلیسی عادت می کنند، ده خیا یک الگوی واضح است.