"Und wenn ein Sturm dich in die Knie zwingt
Halt dein Gesicht einfach gegen den Wind
Egal, wie dunkel die Wolken über dir sind
Sie werden irgendwann vorüberziehen"
"وقتی زمین خوردی برخیز
و وقتی طوفانی تو را به زانو در می آورد،
فقط صورتت را در برابر باد نگه دار،
مهم نیست چقدر ابرهای بالای سرت تاریک هستند
سرانجام عبور خواهند کرد..."
دی توتن هوزن؛ پانک راک آلمانی
این، آوایی ست که در یک شب بهاری سال 2002 در کرانههای راین پیچیده بود. آهنگی که از بلندگوهای بای آره نا پخش میشد. نُتها به ستارگان قرمز و مشکی پوش انگیزهای مصاعف میداد. آنها را پیش میبرد. در دفاع. در حمله. در قلب تپنده زمین کوچک لورکوزن برابر بزرگان منچستریونایتد.
آن شب چیزهای زیادی شبیه وقایع پنجشنبه شب بای آره نا در حال وقوع بود. و چیزهایی از زمین تا آسمان فرق داشت. آن شب پسران کلاوس تاپمولر در مسیری شگفت انگیز با کنار زدن غولهای اروپایی، گام بلندی برداشتند. منچستریونایتد را شکست دادند و راهی فینال گلاسکو در منتهاالیه شمالی جزیرهی بریتانیا شدند.
و پنجشنبه شب مردان ژابی آلونسو، با نوشتن نام خود در تاریخ، نسخهی جنگجویان سختکوش رمی را در هم پیچیدند و راهی فینالی دیگر اینبار در دوبلین، در همسایگی غربی جزیره بریتانیا شدند. بایر لورکوزن، 2002، در برابر ورکسلفها در سال 2024.

همه چیز آنقدرها هم سینمایی نیست. تفاوتهایی به چشم میخورد. تیم تاپمولر، 3 روز قبل از بازی برگشت نیمه نهایی سال 2002 برابر منچستریونایتد، ضربهی سختی را تحمل کرده بود. برابر نورنبرگ، دومین شکست پیاپی خود در بوندسلیگا را متحمل شد تا اختلاف پنج امتیازی با تیم دوم جدول در هفته 31، از بین برود، سرنوشت قهرمانی عملا از دستان آنها خارج شود و در اختیار بوروسیا دورتموند قرار گیرد. با این حال پیش از بازی برگشت برابر من یونایتد طرفداران لورکوزن خیلی زود تیم خود را بخشیده بودند.
بنرهایی در حمایت از میشائیل بالاک، و سایر ستارگان خود به ورزشگاه آورده بودند و به خوبی اجازه ندادند دو هزار طرفدار متعصب مسافر از منچستر، آنشب در بای آره نا خودی نشان دهند.
"سرهایتان را بالا بگیرید پسرها"
در بازی با رم اما چیزی برای بخشیدن وجود نداشت. اصلا اشتباهی رخ نداده بود که قرار باشد کسی آن را ببخشد. در بازی قبلی بوندسلیگا برابر اینتراخت فرانکفورت، این پسران لورکوزن بودند که علیرغم مسجل شدن قهرمانی، طوفانی به راه انداختند. 5-1 پیروز شدند، رکورد شکست ناپذیری خود را به عدد 49 رساندند و تصاویر خود را در کنار اوزه بیو و ستارگان سالهای دور بنفیکا، صاحبان رکورد قبلی شکست ناپذیری قرار دادند.
نه فقط در بازی قبل که در بازیهای قبل تر لورکوزن چیزی برای عذرخواهی از طرفداران نداشت. تیم، هر هفته آنها را سیراب کرده بود. بردها. شکست بایرن مونیخ. رقبای اروپایی. رقبای داخلی. بدون باخت. بدون لغزش. قهرمانان زودهنگام بوندسلیگا.
داستان بازی دیشب برابر رم و بازی برابر منچستریونایتد، داستان دو مسیر مختلف تا قله است.

شباهتها و تفاوتها. لورکوزن، در هر دو بازی عقب افتاد. برابر منچستریونایتد، پس از مساوی 2-2 در الدترافورد، به نظر میرسید خیلی زود در بای آره نا بند را آب داده. نووتنی، مدافع ملی پوش تیم با مصدومیت رباط صلیبی اخراج شد و روی کین گلی برای منچستریونایتد زد. انگار بازی تمام شده بود. درست شبیه وقتی که لیاندرو پاردس با خونسردی پنالتی دوم تیمش را در بازی دیشب گل کرد. و همانطور که دنیله دروسی قبل از بازی برنامه ریزی کرد، پس از گلی در نیمهی اول، توانست نتیجه 2-0 بازی رفت را جبران کند.
شاید ده روسی فکر بقیهی بازی را نکرده بود. و حتی سر الکس فرگوسن بزرگ، پس از آن بازی....
دو بازی، نیمهی دوم متفاوتی داشت. لورکوزن، با شوت قدرتمند نویول برابر منچستریونایتد به زندگی باز میگردد. و پس از آن نوبت بسته نگه داشتن دروازه است. با دفاعی جانانه. با هافبکهای تنومند. با کشتن غول بزرگ انگلیسی. با شیرجه معرکه دیگو پلاسنته در مقابل دروازهی خالی. آنقدر که راینیشه پست در وصف آن برد نوشت:
افسانه لورکوزن به حقیقت پیوست... واگرچه منچستریونایتد در برخی مواقع آنها را به طور کامل حاصره کرده بود، بایر با دفاعی قدرتمند جان سالم به در برد
دیگری، داستان تیمی که ناگهان نتیجه را 2-0 به سود رم دید. با تیزچنگ ایتالیایی. با دو پنالتی. داستان تیمی که ناگهان برخاست. طوفان همیشگی خود را به پا کرد و حتی وقتی مطمئن بود، با باخت 2-1 صعود کرده نیز به جای اتلاف وقت جاه طلبانه رکورد جاودانهی طولانی ترین روند شکست ناپذیری را به نام خود ثبت نمود..
برای طرفداران لورکوزن، شیفتگان تاریخ و علاقمندان به فانتزی های دنیای فوتبال، قیاس آن دو تیم ادامه خواهد داشت. با جزئیات. لحظه به لحظه. پس اگر یکی از این سه گروه هستید، بیایید به بازی ادامه دهیم. راستی لورکوزن 2002 یا لورکوزن 2024؟ این دروازه بان یا آن یکی؟ گلزنان، مدافعان و هافبکهای چطور؟ در سواحل شمالی راین باقی بمانید. برای مقایسه و یک بازی خیالی بین دو تیم بایر لورکوزن...
دروازهبان؛ هانس یورگ بوت- هرادکی، کووار

وقتی ایتالیاییها برای زدن نیش نهایی دروازهی لورکوزن را محاصره نمودند، لحظهی کووار فرا رسید. چالاک، آماده و سرپنجه. مهار توپی که چند بار به زمین خورد از الشعراوی شاهکار کووار بود، و قربان لوکاکو و در بازی قبل ضرباتی از آنتونیو. اگرچه کووار خوش اقبال بود که روی ریباند ضربهی سردار آزمون خبری از یوسلو در مقابل دروازه لورکوزن نبود!
بوت شبهای دیگری را رغم زد. او میهمان آنفیلد بود. اولدترافورد، هایبری، دله آلپی... بوت، 4 گلی که از یووه خورد را در بای آره نا با گشودن دروازهی بیانکونری جبران کرد. در آن دقایق جهنمی دروازه را برابر یونایتد بسته نگه داشت، در بای آره نا، آنری، ترزگه، جرارد، ندود، کانو، ویلتورد، فورلان و.... را ناکام گذاشت و علاوه بر همه اینها... او 7گل برای بایر لورکوزن به ثمر رساند! این یکی کار هیچ دروازهبانی نیست.
دفاع کناری؛ زولتان سبسکن- جرمی فریمپونگ

فریمپونگ تماشایی ترین دفاع کناری باشگاه حتی بالاتر از دورانی است که دنی کارواخال در اینجا بود.
و سبسکن نه فقط به خاطر اسم و فامیل خاطره انگیز، که به دلیل پیشرفت چشمگیر در بای آره نا مورد توجه است. پسری که سال قبل در تیم آماتورها اونترهاخینگ توپ زد و حالا در فینال لیگ قهرمانان اروپا بود.
با این حال صلابت سرعت و عطش هجومی فریمپونگ امتیاز را به تیم 2024 میدهد.
1-1
دفاع وسط؛ یوری زیوکویچ- جاناتان تا

هر سال در تابستان شایعات انتقال تاه به تیمی در لیگ برتر انگلستان شنیده میشود. اما ظاهرا قلب مدافع تیم ملی آلمان با بایر لورکوزن و حاضر نیست بازوبند کاپیتانی و صلیب لورکوزن را به این راحتی با چیز دیگری معامله کند.
اما زیوکوویچ، تل روی موهای ژل زده، گوشواره و سبیلهای کم پشت سبز شده بالای لبهای او. بیشتر شبیه یکی از خوانندگان بندهای لهستانی در آن سالهاست. اما اینها برتری را به تیم 2002 نمیدهد. 2-1، به سود تیم 2024 به خاطر تاه.
دفاع وسط؛ لوسیو- ادموند تابسوبا

سایتهای متخصص یافتن استعداد بازیکنان که مشتریان بیشماری در میان نوجوانان دارند، از تابسوبا به عنوان یک دفاع وسط بازیساز و باهوش نام میبرند.
نیازی به اینها نیست، لوسیو وقتی پا به توپ میشد، یک تنه کار بازیکنان حریف را از قلب دفاع تا دروازهی آنها میساخت.
2-2
دفاع وسط: ینس نووتنی- اودیلون کوسونو

کوسونو در خط دفاعی یک مهرهی کلیدی برای الونسو ست. در ترکیب جا افتاده و نقش تاکتیکی مهمی نیز دارد. با این حال خوب میدانیم طرفداران بایر در سال 2006 آهنگ :
#مهاجمان حریف در مقابلش می ایستادند اما او آنها را متوقف میکرد و سرجایشان مینشاند "
نه در وصف کوسونو که برای ینس نووتنی خوانده شده.
3-2 تیم 2002
دفاع: دیگو پلاسنته- الکس گریمالدو

مردان لاتینی. گریمالدو، با 4 عنوان قهرمانی لیگ پرتغال از بنفیکا راهی لورکوزن شد. یکی از آنهایی که دی ان ای پیروزی را با خود به بای آره نا آورد.
پلاسنته، از ریورپلات به لورکوزن میآید و به جز عملکرد خوب در بوندسلیگا، لحظهی نمادین فصل تیم را میسازد. وقتی بوت از دروازه بیرون آمده و دیگو فورلان ضربه چکشی خود را راهی دروازه خالی میکند، پلاسنته با شیرجه ی عالی و باورنکردنی دروازه را نجات میدهد. با وجود اینها، برندهی این رقابت نزدیک گریمالدوست. 3-3
هافبک دفاعی؛ کارستن راملوف- گرانيت ژاکا

بیاید به افتخارات راملوف نگاهی بیندازیم :
چهار بار نایب قهرمان آلمان، دو نایب قهرمان جام حذفی آلمان، نایب قهرمان لیگ قهرمانان و نایب قهرمان جام جهانی . 8 نایب قهرمانی بدون حتی یک جام. با این حال راملوف یکی از هافبکهای نمونه فوتبال آلمان در دهه 90 به شمار میرود، وظیفه گرا، مخرب، قدرتمند و شوتزن. با تمام احترام به و علاقه به او ژاکا در کلاس دیگری قرار دارد. در وضعیتی برعکس راملوف، خسته از جام نبردن با توپچیها در اولین فصل بازی در لورکوزن قهرمان بوندسلیگا شده و مهم تر از قیاس جامها، به با ایفای نقشی که روزی خود الونسو در زمین بازی بر عهده داشت، نقش کلیدی در بازی لورکوزن دارد.لذا، 4-3 برای 2024
هافبک: برند اشنایدر- رابرت اندریش

بکام یا رونالدینیوی آن روزگار فوتبال آلمان و مردی که لباس لورکوزن را با غولهای اروپایی عوض نکرد.
اندریش با حل یکی از مشکلات اصلی تیم ملی آلمان وافت محسوس کیمیش و گورتزکا در پست هافبک میانی، به عصای دست ناگلزمن تبدیل شده. راه زیادی پیش روی اوست.
اما و تا اینجای کار، اشنیکس که کار را 4-4 مساوی میکند.
هافبک؛ میشاییل بالاک- اکزکیل پالاسیوس

پالاسیوس به راه حل غیرمنتظره الونسو در لحظات پایانی بدل شده. گلهای دیرهنگام میزند و نقش خود را فراتر از یک هافبک ایفا میکند.
و در نقطهی مقابل، مرد ی قرار دارد که در بازیهای بزرگ متهم به خوب نبودن میشود، به داد تیم نمیرسد، پاهایش میلغزد و دچار نفرین شماره 13 لباس میشود. با تمام این حرفها، خوب میدانیم میشائیل بالاک، به دنیای دیگری تعلق دارد. بدون شک 5-4 برای 2002
هافبک بازیساز: ییلدای باشتورک- فلورین ویرتز

باشتورک بهترین هافبک هجومی لورکوزن، تا زمانیکه ویرا به تیم بیاید بود.
و ویرا، بهترین هافبک هجومی تیم، از زمانیکه باشتورک برای لورکوزن بازی کرده...
اگر اما... برنده ویرتز است. ناامیدانه آرزو میکنم تا سالها لباس لورکوزن بر تنش باقی بماند.
5-5
هافبک: زیروبرتو- یوناس هافمن

هافمن یک مدیر درست و حسابی برای رستورانهای مستقر در ایستگاههای متروی سینهایم، هایدلبرگ و نکارسالم است. بازیکن خوب گلادباخ که در لورکوزن هر چه بهتر از استعدادها و سرعت عالی او استفاده شد.
و زیروبرتو، بازیکنی است که عناوین و افتخارات بزرگی از جام جهانی تا سری آ و بوندسلیگا و... در کارنامه دارد. اگرچه هیچکدام از آنها با لورکوزن به دست نیامده اما هافبک برزیلی میتواند امتیاز 6 را برای تیم 2002 کسب کند.
مهاجم: الیور نویویل- ویکتور بونیفیس

سریع، قدکوتاه، مردلحظات بسیار مهم، گلهای کلیدی از گشودن دروازه منچستریونایتد در هر دو بازی نیمه نهایی تا باز کردن دروازهی چیلاورت در جام جهانی، نویویل جز ستارگان اصلی تیم 2002 به شمار میرود.
و بونیفیس. به دستهی متفاوتی از مهاجمان تعلق دارد. با شم گلزنی قویتر، فیزیک عالی و شناخت دقیقتر از چارچوب. در یک رقابت نزدیک، 6-6 مساوی.
مهاجم؛ دیمیتار برباتوف- امین عدلی

هم بایر لورکوزن و هم عدلی، باید قدردان سیاستهای مهاجرپذیری دولت آلمان باشند، در غیر اینصورت احتمالا عدلی امروز گرفتار زندانهای طالبان بود.
همتای او مگاما با چهره ای تماما اروپاییاش جایی میآید که مردمش به جای گوش دادن به اخبار خاورمیانه ترجیح میدهند وقتشان را در سواحل وارنا بگذرانند.
اگرچه تمام اینها هیچ ربطی به دلایل انتخاب ما ندارد، چون برتری دیمیتار برباتوف واضح است.
و پیش افتادن 7-6 تیم 2002
مهاجم؛ الف کرستن-پاتریک شیک
به قلم افتخاری: ویلی

بین شمایل و سبک بازی شکارچی کهنه کار درسدن و کولی رعنای پراگ چندان قرابتی نیست ولی هر دوی آنها به رغم حضور پاره وقت در دو فصل رویایی (کرشتن بدلیل کهولت و شیک بدلیل مصدومیت) لحظاتی نفس گیر ناجی خودباوری لورکوزن شدند؛
در کمرکش پاییزه بوندسلیگا گلهای حیاتی کرشتن به بایرن مونیخ و شالکه همچون پاس گره گشای شیک در برابر دورتموند و گلش به هوفنهایم، بایرلورکوزن را در قواره یک مدعی جان سخت تثبیت کرد.
ولی اوج عملکرد هر دو نفر با گل های دقیقه نودو اندی در میادین اروپایی رقم خورد که یکی آرسنال پرغرور را به توقف واداشت و دیگری رکورد شکست ناپذیری تیم را با چنگ و دندان از سنگلاخ قره باغ عبور داد.
اگرچه اولف کرشتن عضو "نورکوزن" ماند و برخلاف پاتریک شیک دستش به ضریح قهرمانی نرسید ولی بی تردید نامش در شناسنامه بایرلورکوزن پررنگ تر است...
8-6 برای تیم 2002
سرمربی: کلاوس تاپمولر- ژابی آلونسو.

برادر هاینز تاپمولر، شوهر رزی، عموی مارکو و تیمو، پدر دینو و سرمربی بایر لورکوزن. کسی که قبل از آن بوخوم را در فصلی معرکه، با نتایجی عالی از بوندسلیگای دو به بالاترین سطح فوتبال آلمان رساند و در لورکوزن، پس از ساخت و تقویت تیم کريستف دام، 5 بازی مانده تا پایان فصل، مدعی جدی فتح سه گانه بود.
مطمئنا آلونسو چنین روابط خانوادگی قوی را در شهر ندارد. اهل سیگار کشیدن نیست وقتی بارانی بپوشد، شبیه روسای مافیایی به نظر نمیرسد.اما، بدون توضیح اضافه، الونسو مردیست که سلطهی 11 سالهی بایرن را پخشی، رکوردی تاریخی را ثبت نمود و هنوز به دنبال چیزهایی بیشتر میگردد. با تیمی که از هیچ کجا با کمک و همسویی سیمون رولفس ساخت و اکنون مدعی عنوان بهترین تیم این فصل اروپاست. 8-7 برای تیم 2002
بازی تمام شد. رقابت تیمی با ویترین افتخارات و رکوردهای سنگین تر با تیمی که تا یکقدمی هر افتخاری میرفت و زمین میخورد. تیم بازنده، برنده شده. و تیم برنده، از شکستهای آموخت. زمین خورد، برخاست و امروز آن بالای بالا ایستاده. بایر لورکوزن، از 2002 تا 2024