در فاصله ۴۰۰ کیلومتری تهران شهری کوچک و کمجمعیت قرار گرفته که روزگاری دور پایتخت ایران به شمار میرفته و کلیه کاروانهای بزرگ و کوچکی که در جاده ابریشم حرکت میکردند به ناگزیر باید از آن میگذشتند. شهری که روزگاری بنا بود تبدیل به اصلیترین مرکز عالم تشیع در جهان شود.
شهر سلطانیه که امروزه در زنجان و شهرستان ابهر قرار گرفته جاذبههای گردشگری تاریخی ـ طبیعی بسیاری دارد موقعیت جغرافیایی آن به گونهای است که ساکنان غرب کشور و تهران بهراحتی امکان دسترسی به آن را دارند. برای نمونه اگر مسافری از تهران به قصد بازدید از مجموعه سلطانیه و غار کتله خور سفر کند با برنامهریزی مناسب به راحتی میتواند در یک روز کامل بهصورت فشرده یا طی دو روز و بدون هیچ شتاب و عجلهای دهها جاذبه تاریخی ـ طبیعی این منطقه را ببیند.
شهر سلطانیه ویژگیهایی خاص و کمنظیری دارد و برخلاف بقیه پایتختهای ایران که حاصل پیشرفت و تکامل تدریجی بودند، یکباره و بهدستور پادشاه مغول، اولجایتو یا همان سلطان محمد خدابنده ساخته شد تا پایتخت جدیدی برای امپراتوری بزرگ باشد.
ناگفته نماند که اولجایتو برای کار ساخت شهر و آرامگاهش تمام هنرمندان، صنعتگران و معماران پرتجربه یزدی و کرمانی و تجار ایران را به منطقه سلطانیه کوچ داد و برای اسکان آنها جا و مکان مناسبی ساخت. لذا نام قدیمی منطقه یعنی قنقراولانگ به سلطانیه به معنی محل شاهنشین تغییر یافت.
از آنجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجلهای بسیار داشت، به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا آنجا که شاه خودش آمد و موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت آن را مستقیما تحت نظارت قرار داد.
آخرین باری که نام سلطانیه را در میان صفحات تاریخ مشاهده میکنیم، مربوط به زمانی است که در گیر و دار جنگ با روسیه تزاری در عهد پادشاهان قاجار از دشت سلطانیه به عنوان قرارگاه قشون ایران استفاده شد و در این زمان بود که به دستور فتحعلیشاه با استفاده از مصالح باقیمانده از ابنیه تاریخی، بنایی جدید به نام کوشک احداث کردند که امروزه بقایای آن همچنان وجود دارد.
● دیدنیهای سلطانیه
▪ چمن سلطانیه
اولین نقطه دیدنی که در سفر به پایتخت ۷۰۰ساله ایران به آن پای میگذارید چمنزار طبیعی سلطانیه است.
امروزه برای دسترسی به سلطانیه شما دو مسیر پیش رو دارید. اگر از سمت تهران یا قزوین به سمت زنجان و از مسیر اتوبان حرکت میکنید، باید مراقب باشید از خروجی سلطانیه نگذرید زیرا در این صورت باید تا زنجان رفته و سپس دور بزنید و به سلطانیه برگردید.
البته مسیر دیگری نیز برای دسترسی به سلطانیه وجود دارد که جاده قدیم یا همان جاده ترانزیت است. بههرحال پس از عبور از شهر صائینقلعه حواستان به سمت چپ جاده باشد زیرا بدون تردید یکی از زیباترین منظرههای طبیعی ـ تاریخی ایران را به نظاره خواهید نشست.
مسافرانی که در فصل بهار و تابستان در این مسیر تردد میکنند همگی اذعان دارند که ترکیب گنبد فیروزهای رنگ و بسیار بزرگ و باشکوه سلطانیه در زمینه چمنزار طبیعی و سبزرنگ گسترده دشت سلطانیه که همراه با پس زمینه کوهستانهای زیبا در افق در برابر چشمان مسافران پدیدار میشود، منظرهای فراموش نشدنی و بسیار تاثیرگذار است.
در شمال این دشت و چمنزار کوههای طارم از سلسله کوههای البرز و در جنوب آن کوههای سلطانیه قرار دارد.
یکی از دلایل سبز بودن چمنزار طبیعی سلطانیه بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی در این منطقه است که براساس مطالعات انجام شده، سطح آبهای زیرزمینی در عمق یک متری زیر چمنزار است.
امروزه و پس از گذشت قرنها از تاسیس شهر سلطانیه هنوز میتوان گلههای اسب فراوانی را در این دشت مشاهده کرد که در زیستگاه خود به زندگی مشغول هستند.
اگر علاقه به تجربه خاطرهای نوستالژیک دارید میتوانید با کرایه کردن یکی از این اسبها، در دشتی باز و سبز اسبسواری کرده و به انسانهایی بیندیشید که قرنها پیش در همین دشت با اسبان خود میتاختند.
یکی دیگر از امکاناتی که تا چند سال پیش در چمن سلطانیه وجود داشت و خود تبدیل به یکی از جاذبههای گردشگری منطقه شده بود، امکان پرواز با هواپیماهای تکسرنشین بود که گردشگران میتوانستند برای دقایقی برفراز چمن سلطانیه و شهر تاریخی آن پرواز کرده و تجربهای شگفتانگیز داشته باشند.
متاسفانه در سالهای اخیر این امکان دیگر وجود ندارد و باوجود موفق بودن این تجربه، گردشگران از داشتن چنین فرصتی محروم شدهاند.
▪ دژ شاهی
شهرهای قدیمی ایران دارای برج و بارو و حصاری بودند که جنبه دفاعی داشتند. عموما در داخل این شهرها یک قلعه یا دژ کوچکتر نیز وجود داشت که به ارگ شاهی معروف بود و لایه دوم تدافعی شهر به شمار میرفته و از سوی دیگر محل زندگی حکمران بوده و مرکز سیاسی شهر محسوب میشد.
در سلطانیه نیز با این موضوع روبهرو هستیم و در حقیقت کل مجموعه گنبد و ابنیه مجاور آن در داخل دژی سنگی قرار داشتند که امروزه بقایای دیوارههای آن در اطراف محوطه باقی مانده و با مرمتهای صورت گرفته دوباره به شکل نخستین در برابر دیدگان گردشگران احیا شده است و شما برای وارد شدن به محوطه داخلی باید از طریق پلههای تعبیه شده، ابتدا از روی این برج و بارو گذشته و وارد محوطه شوید.
براساس منابع مستند تاریخی، همزمان با بهحکومت رسیدن اولجایتو در سال ۷۰۲ هجری، وی تصمیم گرفت به آرزوی پدرش مبنی بر ساخت شهری در محل امروزی سلطانیه جامهعمل بپوشاند، به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور آن ۳۰ هزار گام باشد.
قلعه کوچکتر یا همین دژ شاهی به مساحت ۲۰۰۰ گام و به طول ۲۲۵ متر و شامل ۱۶ برج و یک دروازه ورودی بوده است.
عرض دیوارهای قلعه به اندازهای بود که چهار سوار به آسانی میتوانستند در کنار هم روی آن حرکت کنند.
این دیوارههای سنگی اولین نقطهای هستند که از مجموعه ارگ شاهی با آن روبهرو میشوید البته در فضای ورودی این مجموعه غرفههای عرضه صنایع دستی استان زنجان وجود دارد که در آنها میتوانید انواع تزئینات نقره و سایر فلزات را همراه چاقوهای معروف زنجان و سایر صنایع دستی استان تهیه کنید.
در ضلع جنوب غربی دژ و در فضای پشت تربتخانه، یکی دیگر از دیدنیهای دژ وجود دارد که کمتر گردشگری از آن خبر دارد، در این منطقه قبرستان سلطنتی اولجایتو قرار گرفته که در آن نزدیکان پادشاه و براساس متون تاریخی خواهر وی دفن شدهاند.
در حقیقت این قبرستان سلطنتی شباهتی به قبرستانهای رایج نداشته و بیشتر شبیه به عمارتی کامل با اتاقهایی با طاق قوسدار است که در زیر زمین احداث شده بود و در حفاریهای باستانشناسی از زیر خاک بیرون آمده و در معرض دید گردشگران قرار دارد.
▪ گنبد سلطانیه
اصلیترین و مشهورترین بنای منطقه سلطانیه گنبد بزرگ سلطانیه است که بزرگترین گنبد آجری و سومین گنبد بزرگ جهان به شمار میرود، البته ناگفته نماند که دو گنبد دیگر که از سلطانیه بزرگتر هستند از جنس آجر به تنهایی نبوده و از نظر قدمت نیز جدیدتر هستند.
این دو گنبد عبارتاند از: گنبد مسجد ایاصوفیا در ترکیه و گنبد کلیسای سانتاماریا در شهر فلورانس ایتالیا که گنبد ایتالیایی با الهام از گنبد سلطانیه ساخته شده و براساس متون و مستندات تاریخی، معماران ایتالیایی به سلطانیه آمده و با نقشهبرداری و الگوبرداری از گنبد سلطانیه، گنبد این کلیسا را بنا کردند.
گنبد سلطانیه علاوه بر این که بزرگترین گنبد آجری جهان به شمار میرود دارای عجایب و زیباییهای نهفتهای است که نشان از درایت و هنرمندی سازندگان آن دارد.
برای نمونه بزرگترین کتیبه اسلامی ایران از نظر ابعاد و اندازه در این گنبد قرار دارد که توسط هنرمندی به نام سیدحیدر گندهنویس نگاشته شده و شهرت این خوشنویس سدههای هفتم و هشتم به دلیل درشتنویسی وی بوده به گونهای که گاه یک حرف الف وی ابعادی بین دو تا سه متر داشت.
شما میتوانید با نمونه کتیبههای منحصربهفرد وی در داخل گنبد روبهرو شوید. موضوع دیگری که نشان از ظرافت هنری بهکاررفته در داخل گنبد دارد، بازی ظریف کاشی و آجرهایی است که در ضلع مقابل ورودی فعلی گنبد اجرا شده است.
اگر شما ساعتها در مقابل این تزئینات ایستاده و آنها را نگاه کنید تنها کاشیهایی را میبینید که به صورت هندسی با آجرها در هم آمیختهاند.
به شما پیشنهاد میکنیم از راهنمایان مجموعه درخواست کنید تا نوشتههای کتیبهای مخفی در داخل این تزئینات را به شما نشان دهند.
وقتی که راهنما تکتک حروفی را که به صورت واضح در برابر شما قرار داشت و نمیتوانستید آنها را تشخیص دهید، مشخص کرد، قطعا حالتی از تحسین و شگفتزدگی را تجربه میکنید، درست همانند افرادی که برای نخستین بار تصویری مخفی در یک عکس سهبعدی را مشاهده میکنند.
این گنبد در حال حاضر از سه فضای گنبدخانه، طبقات داخلی، تربتخانه و سردابه تشکیل شده است.
▪ تربتخانه
سلطان محمد خدابنده در ابتدا قصد داشت مقابر مطهر امام حسین(ع) و امام علی(ع) را به سلطانیه منتقل کند ولی به دلیل مخالفت علما و مردم از تصمیم خود منصرف شد.
پس از این واقعه وی دستور داد مقداری از خاک کربلا را از این شهر به سلطانیه منتقل کرده و با مصالح مورد استفاده در ساخت گنبد بیامیزند و با این خاک متبرک، نمازخانهای ساخته و به ساختمان گنبد الحاق کرد که امروزه تربتخانه نامیده میشود.
امروزه در داخل محوطه تربتخانه باقیمانده محراب نمازخانه قدیمی به چشم میخورد که کاملا مرمت شده و رو به روی در ورودی محوطه قرار دارد.
در هنگام بازدید از تربتخانه از راهنما درخواست کنید پی بنا را به شما نشان دهد زیرا پی گنبد سلطانیه از دیگر عجایب معماری این بناست که با وجود ارتفاع ۴۸ متری گنبد و بزرگی ساختمان آن، با انجام محاسبات دقیق و مهندسی، تنها یک متر پی برای ساخت این بنا به کار رفته که البته پا برجاماندن گنبد پس از گذشت سدههای متمادی و چند زلزله شدید نشان از درستی محاسبات معماران و سازندگان این بنا دارد.
در داخل محوطه تربتخانه دو سنگ کتیبهدار تاریخی وجود دارد که یکی از آنها سنگ قبری از جنس مرمر است که در کاووشهای باستانشناسی به دست آمده و به اندازهای شفاف و بدون رگه است که باوجود ضخامت ۲۰ سانتیمتری آن اگر در پشت سنگ، کبریت یا چراغی روشن کنید، به راحتی از این سمت، نور را مشاهده میکنید.
کتیبه دوم نیز مربوط به دوره صفوی است که نشان میدهد سفیری از هند در زمان شاه عباس به این منطقه سفر کرده و با دیدن شکوه گنبد و ویرانی آن دچار تاثر شده و کتیبهای به یادگار باقی میگذارد.
▪ سردابه
سلطان محمد خدابنده اصالتا از نوادگان چنگیز و از نژاد مغول بود. براساس سنت باستانی مغولها، برای تدفین شخص مرده، وی را در خاک قرار نمیدادند بلکه با ایجاد مجموعهای از اتاقها و سازههای معماری در زیر خاک، متوفی را در آن قرار داده و در ورودی این محوطه را مسدود میکردند.
به این نوع تدفین به اصطلاح تدفین سردابهای گفته میشود، در سلطانیه ما دو تدفین سردابهای داریم.
یکی همان قبرستان سلطنتی در محوطه بیرونی و دقیقا پشت تربتخانه است و دیگری سرداب زیر تربتخانه که محل قبر سلطان محمد خدابنده بهحساب میآید.
بررسی ترکیب فضایی این سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقایسه نبودن آن با سایر بناهای آرامگاهی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که این آرامگاه براساس بینش مغول بویژه آیین شمنیسم ساخته شده باشد.
▪ حمام سالار
در داخل ارگ شاهی یک بنای تاریخی دیگر به یادگار از دوره قاجار باقیمانده که به حمام سالار مشهور است.
این حمام به دلیل سردسیر بودن منطقه کاملا در زیر زمین ساخته شده تا کمترین میزان تلفات حرارت در آن وجود داشته باشد و شامل تمامی عناصر اصلی تشکیلدهنده حمام ایرانی از قبیل گرمخانه، میاندر، سربینه، تون و خزینه است.
بانی حمام سالار شخصی به نام سیفعلیخان کلانتری معروف به سالارخان بود که آن را سال۱۲۹۳ خورشیدی احداث کرد.
این حمام تا سالهای پیش از انقلاب فعال بوده و پس از آن متروک گشت و بهتازگی با تغییر کاربری به سفره خانه سنتی و رستوران تبدیل شده و مسافران و گردشگرانی که از گنبد سلطانیه بازدید میکنند میتوانند با نوشیدن یک استکان چای داغ یا صرف ناهار در آن، خستگی سفر را از تن دور کنند.
▪ تپه نور
یکی از مهمترین آثار سلطانیه تپه بزرگی است که در ۱۵۰۰ متری جنوب شرقی گنبد سلطانیه واقع شده است.
این تپه باستانی را میتوان نخستین سکونتگاه انسانی در سلطانیه دانست.
در حفاریهایی که توسط هیات باستانشناسی در این تپه انجام شد، بقایای ساختمانی از سنگهای سبزرنگ به دست آمد که احتمالا بقایای یکی از ساختمانهای شهر در زمان اولجایتو است.
البته در لایههای زیرین این تپه آثاری به دست آمد که نشان از سکونت انسان در منطقه سلطانیه در ۷۰۰۰ سال پیش داشت. در حفاریهای انجامگرفته تعداد زیادی سفال قدیمی از این دوره بهدست آمده است.
▪ فرجام شهر
مسالهای که در مورد شهر سلطانیه و روند شکلگیری آن بسیار حائز اهمیت است، ساخته و مطرود شدن یکباره آن است.
منطقه سلطانیه علاوه بر گنبد و دژ دارای جاذبههای فراوان دیگری نیز هست که از آن میان میتوان به مقبره و خانقاه چلپی اوغلو نواده مولانا، مجموعه تاریخی ملاحسن کاشی، معبد اژدها در ویر اشاره کرد.
در فاصله بسیار نزدیک به سلطانیه جاذبههای فراوان دیگری مانند مسجد جامع سجاس از قرن چهارم هجری، آرامگاه قیدار نبی و غار کتله خور وجود دارد که همگی نشانگر ظرفیت بسیار بالای گردشگری در این منطقه است.
به هر روی امروزه شهر سلطانیه با این همه بضاعت تاریخی و طبیعی خود به صورت یک شهر بسیار کوچک و با کمترین امکانات درآمده که به هیچ عنوان زیبنده این همه جاذبه گردشگری نیست و به راحتی میتوان با ارائه امکانات کافی، این شهر را به یکی از اصلیترین مراکز گردشگری غرب ایران تبدیل کرد.
شهری که با وجود پذیرایی از دهها هزار گردشگر ایرانی و خارجی در طول سال هنوز از حداقل امکانات مانند یک هتل مناسب محروم است.
احسان محمد حسینی
برخی از اطلاعات این گزارش از سایت ویکی پدیا است